|
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تشریح کرد:
چالشهای اخلاق سکولار نسبت به اخلاق دینی در مددکاری اجتماعی
حجتالاسلام والمسلمین اسلامی اظهار کرد: افرادی که در ابتدا شروع به مددکاری اجتماعی کردند افرادی متدین بودند که بر اساس تعالیم کتاب مقدس، آن را تبدیل به یک حرفه کردند. البته این آموزه دینی بعداً با چالشهایی مواجه شد که از جمله اینکه چنین کاری از منظری از بالا به پایین است. در اینجا چالش اخلاق سکولار نسبت به اخلاق دینی به وجود آمد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ایسکا (پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ) به نقل از خبرنگار ایکنا، نشست «چالشهای اخلاق مددکاری اجتماعی در جهان امروز» صبح امروز پنجشنبه، ۱۶ بهمنماه با سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین محمدتقی اسلامی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و مدیر گروه اخلاق برگزار شد.
حجتالاسلام اسلامی در این نشست اظهار کرد: محققین داخلی بین مسئله و مشکل فرق میگذارند و فرایند تبدیل مشکل به مسئله را یاد داده و گاهی به جای هم به کار میبرند اما ما چالش را به صورت اعم در نظر میگیریم و ممکن است هنوز تبدیل به مسئله نشده باشد. یکی از مسائل در مددکاری اجتماعی این است که ارزشهای پایه، چه مواردی هستند؟ سوالی دیگر که مطرح است این است که آیا مدد رساندن خوب است یا باید کاری کنیم که طرف نیاز به مدد نداشته باشد؟ در اینجا مفهوم برای ما مشخص است اما تصمیمگیری دشوار است چراکه نمیدانیم اولویت با کدام است در اینجا بحث تصمیم گیری یا تصمیم سازی اهمیت پیدا میکند.
وی افزود: تصمیم گیری گاهی بدون دقت انجام میشود اما تصمیم سازی به شکل دقیق و با تأمل انجام میشود و در واقع به معنای ساختن یک تصمیم است. مسئله دیگر مدیریت ریسک اخلاقی است که در دنیای اخلاق حرفهای مددکاری اجتماعی بحثی مهم است که مراد از آن اخلاقی عمل کردن مددکار است که وی را گاهی با خطراتی مواجه میکند چراکه ممکن است گاهی شخص بخواهد خیری را انجام داده و شری را از دامن دیگری بزداید اما شری دامن خودش را بگیرد لذا گاهی ممکن است درگیر پروندههای دادگاهی نیز بشود. این موضوع از جمله مسائلی است که در چند دهه اخیر مورد توجه برخی سازمانها قرار گرفته تا نهادهای قانونی از مددکاران حمایت کرده و وی را به زندان محکوم نکنند و اگر هم محکوم شد مورد حمایت جدی قرار گیرد.
اسلامی اظهار کرد: درباره اینکه ارزشهای پایه کدام هستند باید گفت در مرحله اول اخلاق قرار میگیرد اساساً برخی معتقدند حرفه مددکاری اجتماعی با اصلی اخلاقی در دین پیوند خورده است. بحث اولی که در این زمینه به وجود آمد رسیدگی به فقرایی بود که در خیابانها و شهرها وجود داشتند. سؤال این بود که چرا این افراد در خیابان زندگی میکنند و آیا تکدی گری به معنای منفی دارند و این کار برای آنها تبدیل به شغل شده است یا واقعا نیازمند هستند؟ رسیدگی به این موضوع تبدیل به سطح اول اخلاق در مددکاری اجتماعی در اواخر قرن نوزده و اوایل قرن بیستم شد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی بیان کرد: افرادی که در ابتدا شروع به اینکار کردند افرادی متدین بودند که بر اساس تعالیم کتاب مقدس، مددکاری اجتماعی را تبدیل به یک نهاد و حرفه کردند. در مقوله ارزشها توجه به این نکته مهم است که این آموزه دینی یعنی کمک به فقرا و توانمندسازی آنها بعداً با چالشهایی مواجه شد که از جمله اینکه چنین کاری از منظری از بالا به پایین است یعنی به فقرا به مقولهای پایینی و پست نگاه کرده و میخواهیم مشکل آنها را برطرف کنیم. در اینجا چالش اخلاق سکولار نسبت به اخلاق دینی به وجود آمد چراکه سکولارها معتقد بودند این شخص بر اثر بیعدالتیهایی به این روز افتاده است لذا باید سعی کنیم در مرحله اول آن بی عدالتی را از بین ببریم.
وی ادامه داد: در این موارد این بحث مطرح بود که جامعه تا چه اندازه میتواند به این افراد امتیازات مثبت بدهد و مثلاً از جیب دیگران گرفته و به فقرا بدهیم. همچنین این سؤال وجود داشت که آیا این تبعیض مثبت عادلانه است یا خیر؟ مسئله دیگر در اخلاق مددکاری اجتماعی نقد نظام سرمایهداری و ارزشهای آن به عنوان ارزشهای قابل بازبینی بود که نقدهای سوسیالیسم نیز در این راستا بیتأثیر نبود.
اسلامی یادآور شد: مرحله دیگر در عرصه نظریه است که در اینجا فیلسوفان اخلاق وارد شده و گفتند در فلسفه اخلاق نظریاتی وجود دارد که میتواند به شما راه حل تصمیم را یاد دهد. با تأسیس اخلاق کاربردی در زیست پزشکی و مراقبت از سلامت این بحث دامنه گستردهتری پیدا کرد و از جمله اینکه مراقبت مسائلی نظیر مشاوره به بیمار و حتی مددکاری اجتماعی را نیز شامل میشود. مرحله دیگر ملاکهای اخلاقی در مدیریت ریسک است. در اینجا این سؤال مطرح بود که ریسکهای اخلاقی مددکاری اجتماعی را چگونه برطرف کنیم.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی یادآور شد: این مقوله زمانی پدید آمد که مددکاری اجتماعی معتقد بود برای کار خود باید دیسیپلین و سازمان داشته باشد و مددکاری اجتماعی غیرمدیریت شده را به مددکاری مدیریت شده تبدیل کند چراکه در غیر اینصورت ممکن است آسیبهایی به وجود بیاید. اما اینکه آیا این سازمانها و فرآیند تبدیل شدن مددکاری غیرمدیریت شده به مدیریت شده توانسته آن چالشها را برطرف کند یا خیر جای بحث زیادی دارد.
اسلامی تأکید کرد: ممکن است گاهی مددکار برای مددجو دارویی تجویز کند که برای وی هزینه زیادی دارد اما در برخی مواقع سازمان با مددکار لابی میکند که این هزینهها به سازمان تحمیل نشود لذا بهتر است داروهایی ارزانتر برای وی تجویز شده اما دو ماه دیرتر بهبود پیدا کند که در این موارد مددکار دچار چالش اخلاقی میشود چراکه از یک سو ممکن است این کار را غیراخلاقی بداند و از سوی دیگر ممکن است شغل خود را از دست بدهد. مرحله دیگر در مسائل اخلاقی مددکاری اجتماعی مرحله دیجیتال است. با آمدن شبکههای اجتماعی، اینترنت و مشاورههای آنلاین و امکان به اشتراک گذاشتن پروندهها به صورت آنلاین با افراد و امکان لو رفتن اسرار مددجو یا مددکار چالشهایی اخلاقی برای مددکاری اجتماعی به وجود میآید.
وی افزود: باید عدالت اجتماعی چنان گسترده شود که تبعیضها را برداریم چراکه تبعیض امری ضد ارزش و در مقابل آزادی، عدالت و مساوات است و همین ارزشها باید برای مقابله با تبعیض به کمک ما بیایند. مسئله دیگر این است که مددکاران دینی نیز در مقابل مددکاری سکولار بیکار ننشستند و گفتند اتفاقاً دین در این موارد به ما کمک میکند و اشکالی هم ندارد گاهی نگاه از بالا به پایین و گاهی بر اساس مساوات باشد. بر اساس این دیدگاه دین آموزههایی دارد که براساس آن میتوانیم مشکلاتی همانند تبیض و بیعدالتی را برطرف کنیم اما محدودهای هم برای آن وجود دارد و باید در همان محدوده عمل کرد. در جوامع سکولار نیز اندیشمندان دینی طرفدار چنین دیدگاهی هستند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ادامه داد: جهت گیری دیگر بالینی است که معتقد است محور کار اخلاقی رسیدگی به امور مددجو است و هر اخلاقی که داریم باید بر همین محور باشد یعنی ارزشهای مددجو را اصل قرار دهیم مخصوصاً در جوامعی که چند دینی و چند مذهبی و چندفرهنگی هستند باید ارزشهای دینی خود را در کمک به مددکار دخالت ندهیم. البته امروزه دیگر تقریباً جامعه تکفرهنگی و همگن نداریم و همه جوامع به سمت چند فرهنگی رفتهاند و اگر جوامعی فکر میکنند کاملاً یکسان هستند در واقع دچار توهم شدهاند. در مقابل این جهتگیری، کسانی گفتند مددکارها باید در امان باشند که بتوانند به کسی امان دهند لذا جهتگیری اولیه و مهم باید دفاع از مددکار باشد چراکه اگر در امان نباشد نمیتواند کار خود را به خوبی انجام دهد.
وی اظهار کرد: جهت گیری دیگر در مسائل اخلاقی مددکاری اجتماعی، بیتفاوتی اخلاقی است که معتقد است مددکاری یک تکنیک و فن است بنابراین بهتر است ما کار خود را به خوبی انجام دهیم چراکه کار ما ربطی به اخلاق ندارد. در واقع وقتی به کسی خدمتی ارائه میدهیم اگر این کار را به خوبی ولو با بداخلاقی انجام دادیم جای ناراحتی ندارد چراکه در هر صورت من کار خودم را انجام دادهام و دیگر قضاوت دیگران برایم اهمیتی ندارد. این دیدگاه به طور کامل مددکاری اجتماعی را از مسائل اخلاقی جدا میکند.
وی ادامه داد: البته دیدگاه بیتفاوتی اخلاقی معتقد نیست اخلاق دخالت نکند بلکه معتقد است این دخالت به جای سلبی بودن ایجابی باشد و در واقع برای ما باعث ایجاد مشکل نشود. در اینجا مددکار میگوید کار من رفع مشکل از مددجو است و من هم از منظر حرفه و تکنیکال کار خود را به خوبی انجام دادهام لذا دیگر کسی و سازمانی نباید در کار من دخالت کند. البته در اینصورت نوعی بلبشو به وجود میآید چراکه هر کسی ممکن است به سلیقه خود کار کند لذا انجمنهای مددکاری اجتماعی در دهه ۶۰ میلادی پدید آمدند و شروع به منشورنویسی برای فعالیتهای مددکاری اجتماعی کردند تا به این بلبشو و بیسامانی پایان دهند.
وی افزود: یکی از این موارد منشور انجمن ملی مددکاری ایالات متحده آمریکا است. در آخرین منشور اخلاقی که این انجمن در سال ۲۰۱۷ منتشر کرده شش ارزش برای مددکاری اجتماعی به عنوان ارزشهای اخلاقی برجسته شده است و الان محور اخلاق مددکاری اجتماعی در جهان امروز این شش مورد هستند. ارزش اول خدمترسانی به افراد نیازمند و رفع مشکلات اجتماعی آنها به صورت عام است که این ارزش به عنوان آرمان و هدف اصلی مددکاری اجتماعی در نظر گرفته شده است. در این منشور تأکید شده که این خدمت باید بدون چشمداشت باشد و اگر هم بابت این خدمت دریافتی دارد آن دستمزد به عنوان هدف اصلی وی نباشد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ادامه داد: ارزش بعدی عدالت است که همیشه از آغاز کار تاکنون دغدغه بوده که مددکاران اجتماعی باید با بیعدالتی مبارزه کنند. ارزش سوم کرامت انسان است. فلسفه اخلاق برخلاف فلسفه سیاسی به سمت علوم اجتماعی رفته است. در اینجا گفته میشود که منافع فرد را باید به میزان زیادی در نظر بگیرید و منافع وی را قربانی منافع اجتماعی نکنید. در اینجا مقوله احترام به افراد فارغ از دین، جنسیت، مذهب و ملیت، رنگ و نژاد، بسیار اهمیت دارد.
حجتالاسلام اسلامی اظهار کرد: ارزش بعدی اهمیت روابط انسانی است. اصل اخلاقی این ارزش مشارکت و همدلی میان آحاد مردم جامعه است یعنی مددکار اجتماعی باید دنبال این باشد که دلسوزی، رحم و شفقت در میان آحاد مردم نهادینه شود لذا هر اتفاق و شعار اجتماعی که به سمت سرد شدن تنور مهربانی و شفقت باشد باید با آن مبارزه کرد تا جامعهای حساس نسبت به مشکلات دیگران شکل بگیرد. ارزش پنجم درستکاری است. در سنت اخلاقی ما از این موضوع با عنوان ملکه عدالت یاد میشود. در اینجا بحث اعتماد آفرینی اهمیت زیادی دارد. در واقع یکی از مسائل مهم در مددکاری اجتماعی ایجاد اعتماد در میان مردم است و همیشه باید آن را در نظر داشته باشیم.
وی گفت: ارزش ششم صلاحیت است. در اینجا گفته میشود که مددکار اجتماعی باید در حوزهای دخالت کند که صلاحیت و تخصص دارد چراکه آدم غیرمتخصص نمیتواند به حوزه مددکاری اجتماعی ورود کند. این هم مقولهای است که بسیاری از مددکاران اجتماعی همواره دغدغه آن را دارند چراکه گاهی افرادی که حتی تحصیلات دانشگاهی مناسب ندارند اما در این حوزه دخالت میکنند.
اخبار پژوهشکده اخلاق و معنویت, پژ.هشکده اخلاق و معنویت-نشست علمی, محمد تقی اسلامی
|
|