مبانی انسان شناختی علم اخلاق
عضو هیئت علمی مرکز اخلاق و تربیت اسلامی گفت: بسیاری از صاحبنظران و اندیشمندانی که آثار ارزشمند آنها تراث اخلاقی ما را تشکیل داده است، خود، فیلسوف و صاحب فکر و اندیشه یا عارف و صاحبدل و اهل سیر و سلوک بودهاند و بدون تردید، آگاهی از طرز تلقّیها و انواع نگاههای ایشان به انسان و ارزیابی آنان از نقاط ضعف و قوت و ظرفیتهای بالفعل و بالقوة آدمی و پاسخهای آنان به پرسشهایی از قبیل اینکه «انسان چیست و چه میتواند باشد» تأثیر زیادی در روشنشدن مبانی انسانشناختی اخلاق اسلامی دارد.
وی افزود: توجه به اینکه اخلاقیات متون و منابع دینی، گاهی در فضایی عقلایی با انسان از در عقل و منطق درآمده و گاهی هم حال و هوایی عرفانی به خود گرفتهاند و توجه به منابع و ادلة طرفداران این دو رویکرد مهم در تاریخ اندیشة اخلاق اسلامی، نشاندهندة این واقعیت است که هر کدام از دیدگاههای یادشده، خود را مستظهر و مؤید به دین و آموزههای دینی میدیدهاند.
حجت الاسلام احمدپور خاطر نشان کرد: بر این اساس به نظر میرسد هر کدام از رویکردهای اخلاقی -فلسفی، عرفانی یا نقلی- به بخشی یا سطحی از مبانی انسانشناسی اخلاق اسلامی اشاره دارند و انسانشناسی اخلاق اسلامی باید ترکیب منطقی و مقبولی از این دو نگاه باشد که با کمک یکدیگر تمام ظرفیتهای اخلاقی آدمی را تحت پوشش قرار میدهند
مبانی هستیشناختی علم اخلاق
وی با اشاره به اینکه جهانبینی و طرز تفکری که یک مکتب دربارة جهان و هستی عرضه میکند، تکیهگاه فکری آن مکتب به شمار میرود اظهار داشت: مکتب اخلاقی در اندیشة اسلامی نیز مبتنی بر نوعی تفسیر و تحلیل و اعتقاد دربارة جهان هستی است.
این پژوهشگر حوزه اخلاق و تربیت اسلامی خاطر نشان کرد: تاریخ اندیشة اخلاقی مسلمانان گویای این نکته است که ایشان یا بر اساس هستیشناسی عرفانی یا فلسفی یا فارغ از نگاههای خاص فلسفی یا عرفانی و بر اساس آموزههای هستیشناختی متعارف دینی به اندیشهورزی اخلاقی پرداختهاند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با تاکید بر اینکه بهترین راه کشف مبانی هستیشناسی اخلاق اسلامی، گذشته از متون معتبر کلامی، استنطاق خود قرآن کریم است گفت: مراجعه به آیات اخلاقیِ قرآن کریم نشان میدهد که صبغة این قسم از آیات به تعبیر علامة طباطبایی، صبغة خاص توحیدی است و فضای کلی و غالب مباحث اخلاقی آنها صرفاً فلسفی یا عرفانی نیست.
وی ادامه داد: از سوی دیگر از حیث مبانی معرفتشناختی اخلاق اسلامی نیز میان یافتههای قطعی و محکمات قرآن و عرفان و برهان، تناقضی وجود ندارد و تاریخِ مکتوب اندیشة اخلاقی مسلمانان شاهد این مدعاست که هم اهل حکمت و هم اهل عرفان بر اساس همین هماهنگی و عدم تناقضی که میان یافتههای خویش و آموزههای اخلاقی دین میدیدهاند به ادامة شیوة خویش، تشویق گردیده و با استفاده از دادههای قرآنی به مستندسازی یافتهها و اثبات حقانیت خود رویآوردهاند.
بنابراین مبانی هستیشناختی اخلاق اسلامی، اصولی مستقل و برخاسته از جهانبینی قرآنی است که به نوعی با مسلّمات دیدگاههای فلسفی و عرفانی نیز هماهنگی دارد و در عین حال اختصاص به هیچکدام از آنها هم ندارد.
انتهای پیام/ 115