آداب باطنی تلاوت قرآن را بشناسیم مقصود کلی از تلاوت قرآن و رعایت آداب باطنی تلاوت، نیت خالص، خوف از عذاب، محزون بودن، خشوع قلبی، پذیرش اوامر و نواهی و توجه به کیفیت است که باید در دل پدید آید و عمل به آن لازم است، وگرنه فقط جنبانیدن زبان، امر سهلی است.

حجت‌الاسلام والمسلمین عیسی عیسی‌زاده، عضو هیئت علمی پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن کریم در دوازدهمین یادداشتی که در اختیار ایکنای قم قرار داده؛ نوشته است: از راه‌های انس با قرآن تلاوت آن است. در متن پیش‌رو تلاش شده است تا به مهم‌ترین توصیه‌های اهل بیت(ع) درباره آداب باطنی تلاوت قرآن اشاره شود. تلاوت قرآن مانند دیگر عبادات، آداب خاصی دارد که باید آنها را شناخت و به جای آورد و بدون این رعایت، حق تلاوت ادا نمی‌شود. 

آنچه زیر عنوان ادب ظاهری تلاوت، در روایات و کلام بزرگان مطرح است، رعایت نکاتی است که به کیفیت خواندن، نشستن، تلفظ، طهارت، وقار و جهت‌گیری مربوط می‌شود. ادب باطنی هم بیشتر به حالت درونی و خشوع قلبی و توجه به اینکه در محضر خداییم و قرآن منشور پروردگار است و ما مخاطب این کتابیم و اوامر و نواهی آن متوجه ماست و این‌گونه مسائل مربوط می‌شود؛ برای حضور در محضر قرآن، مراعات هر دو «ادب» ضروری است، تا از هدایت و نور قرآن بهره‌مند شویم.

                                                      

آداب باطنی در محضر قرآن

وقتی قرآن از کسانی ستایش می‌کند که هنگام شنیدن آیات الهی، قلب‌هایشان خاشع می‌شود و اشکشان جاری و به ایمانشان افزوده می‌شود، این‌ها اشاره به نوعی حالت درونی، توجه به مضامین آیات، بهره‌گیری از حکمت‌ها و موعظه‌ها، درمان دردها، زدودن رذائل، تحصیل خشوع و خشیت، ایمان، توکل و افزایش شوق و محبت الهی دارد که می‌توان از مجموع آنها به «ادب باطنی» تعبیر کرد. که به شرح زیر بررسی می‌شود. 

نیت خالص

نیت خالص از اصلی‌ترین پایه‌های عبادات و اعمال است، به‌گونه‌ای که اگر نیت خالص نباشد و عمل، همراه با ریا و کبر باشد، احتمال دارد که اصل عمل مقبول واقع نشود و به اصطلاح، حبط عمل شود. امام رضا(ع) از امیرالمؤمنین علی(ع) نقل فرموده است که ایشان فرمود: «خوشا به حال کسی که عبادت و دعایش برای خداوند، خالص باشد و آنچه چشم‌هایش می‌بیند، قلبش را مشغول نکند و آنچه گوش‌هایش می‌شنود موجب فراموشی ذکر خداوند نشود و اگر نیکی به دیگری برسد او را محزون نکند.» 

رسول خدا(ص) درباره پاداش تلاوت برای رضای خدا فرموده است: «کسی که برای رضایت خدا و به خاطر فهمیدن دین خدا قرآن بخواند، پاداش او مانند همه پاداشی است که خدا به فرشتگان، پیامبران و رسولان خود می‌دهد.»  

اگر ما اراده کنیم قرآن را با اخلاص بخوانیم و در این راه بکوشیم به‌طور حتم خداوند نیز ما را یاری می‌کند. البته در اینجا، دعا و خواستن از خداوند نیز شرط است. از او بخواهیم که پروردگارا، ما را دعوت به خواندن کتابت کردی و اجابت کردیم، ما را یاری کن تا در تمام مدت تلاوت، فقط رضایت تو را قصد کنیم. 

امام صادق(ع) دعایی را در زمینه «حفظ قرآن» از پیامبر عظیم‌الشأن اسلام نقل می‌‌فرماید. در بخشی از این دعا به این مسئله چنین اشاره شده است: «خدایا، مرا به تلاوت آن (قرآن)، آن‌گونه که سبب خشنودی توست متمایل کن.»

خوف از عذاب

پس هرگاه به آیه‌ای رسد که مشتمل بر وعده و مدح نیکوکاران باشد، خود را از زمره ایشان نشمارد و از اهل؛ بلکه صادقان و موقنین را از اهل آن وعده شمارد و درخواست کند که خدا او را به ایشان ملحق کند.

چون به آیه‌ای رسد که مشتمل بر مذمت گناهکاران و مقصرین باشد، خود را در نظر آورد و چنان تصور کند که خود مخاطب آن آیه است. امیرالمؤمنین علی(ع) هنگام توصیف اهل تقوا به این نکته اشاره فرموده است: «چون به آیه‌ای رسیدند که مشتمل است بر تهدید و تخویف، گوش‌های دل خود را بر آن می‌دارند و چنان پندارند که صدای فریاد غریدن جهنم به گوش‌های ایشان می‌رسد.» 

محزون بودن 

رسول خدا(ص) فرمودند: «به راستی قرآن همراه با حزن نازل شده است؛ بنابراين هنگامی كه قرآن می‌خوانيد گريه كنيد و اگر گريه نكرديد، حالت گريه به خود بگيريد.»

حفص می‌گويد: «در خوف و رجا كسى را مانند حضرت موسی بن جعفر(ع) نيافتم و قرائت او با حزن آميخته بود هنگامی كه قرآن را قرائت می‌كرد، گويا با كسى سخن می‌گفت.» و اين ويژگی تلاوت با تدبر و تفكر است كه قاری متدبر خود را گاهی «مخاطِب» و گاهی «مخاطَب» خداوند می‌يابد.

امام صادق(ع) نیز در باره پیامد محزون نشدن به هنگام تلاوت قرآن می‌فرماید: «هر کسی قرآن بخواند، اما در برابر خدا خاضع نشود و در دلش احساس رقت و حزن و خوف نیابد، عظمت شأن الهی را سبک شمرده است.» 

در سیره امام کاظم(ع) آمده است که قرآن را نیکو و زیبا می‌خواند و هنگام تلاوت، محزون می‌شد و شنوندگان از تلاوت او گریان می‌شدند.

در سیره حضرت رضا(ع) نیز آمده است که شب‌ها هنگام خوابیدن، در بستر خویش که قرار می‌گرفت، بسیار قرآن می‌خواند و چون به آیه‌ای می‌رسید که در آن یادی از بهشت یا جهنم شده است، می‌گریست و از خداوند بهشت می‌طلبید و از دوزخ به خداوند پناه می‌برد.  

خشوع قلبی 

آن‎گاه كه انسان در برابر كلام آن خالق یکتا قرار می‌گيرد، بايد همانند عبد در برابر مولا سر فرود آورد و در قلب خود خشوع احساس کند. آن درجات رفيع در آن آيات نورانی را تنها قلب‎های خاشع ادراک می‌كنند و تنها چنين كسانی می‌توانند پيام ملكوتی اين كتاب آسمانى را دریابند. از همین رو خداوند در قرآن آیه ۱۶ سوره حدید می‌فرمايد: «أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ: آيا وقت آن نرسيده است كه دل‌های مؤمنان در برابر ذكر خدا و آنچه از حق نازل شده، خاشع شود؟»  
 
از امام صادق(ع) درباره این ادب قرآنی روایت شده است که فرمود: هرگاه دل قاری خاشع باشد شیطان از او می‌گریزد.

قاری باید خود را از آنچه مانع فهم معانی قرآن است، نگاه دارد و آن موانع چند امر است که به نمونه‌هایی اشاره می‌‌شود: یکی جمود بر تفسیر ظاهر قرآن است. دیگری صرف همت و ذهن و فهم خود در تحقیق حروف و مخارج آن و سایر اموری که متداول میان قاریان است؛ زیرا همه تأمل را مقصور بر این کردن، مانع از فهمیدن معانی آن است. مانع سوم، اصرار بر گناهان ظاهری و باطنی و پیروی از شهوات است که باعث تاریکی دل و محروم شدن از کشف اسرار حقایق و تابیدن انوار معارف حقه است.

تأثیرپذیری دل 

یکی دیگر از آداب باطنی آن است که دل خواننده قرآن متأثر شود به آثار آیات مختلفه؛ یعنی در هنگام تلاوت قرآن، به حسب هر آیه حالات متفاوت برای او حاصل می‌شود؛ خوف، حزن، شادی، بهجت، بیم، امید، دلتنگی و گشادگی.  

چون به آیه‌ای رسد که مشتمل بر تهدید و وعید است، دل او مضطرب و از خوف مرتعش شود و صیحه زند که گویا از شدت بیم، قالب تهی می‌کند؛ یا چون به آیه‌ای رسد که دلالت بر وسعت رحمت و وعده مغفرت کند، شاد و فرحناک شود و هرگاه به وصف بهشت رسد، اثر شوق به آن در دل او ظاهر شود و چون به شرح دوزخ رسد، علامات خوف در او پیدا شود و چون به ذکر صفات جلال و جمال و اسمای خداوند متعال رسد، فروتنی کند و به یاد عظمت او افتد. 

امام صادق(ع) در این باره فرموده است: «هنگامى كه به آيه‌اى كه ياد بهشت است رسيدى از خدا بهشت بطلب، و وقتى به آيه‌اى كه يادآور آتش است رسيدى از آن به خدا پناه ببر.»

تأثیرپذیری از قرآن، از اوصاف اهل ایمان است که خداوند در قرآن به آن اشاره کرده است؛ آنجا که می‌فرماید: «مؤمنان تنها كسانى هستند كه هر وقت نام خدا برده شود، دل‌هاشان ترسان می‌شود، و هنگامى كه آيات او بر آنها خوانده می‌شود، ايمانشان افزون می‌شود و تنها بر پروردگارشان توكل دارند.»

«وجل» در آیه همان حالت خوف و ترسى است كه به انسان دست می‌دهد كه سرچشمه آن يكى از اين دو چيز است، گاهى به خاطر درک مسئوليت‌ها و احتمال عدم قيام به وظایف لازم در برابر خدا، و گاهى هم به خاطر درک عظمت مقام و توجه به وجود بى‌انتها و پر مهابت اوست.

قرآن مجيد در آیه ۲۱ سوره حشر می‌گويد: «لَوْ أَنْزَلْنَا هَٰذَا الْقُرْآنَ عَلَىٰ جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خَاشِعًا مُتَصَدِّعًا مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ: اگر اين قرآن را بر كوه نازل می‌كرديم، خاشع و ترسان و از خوف خدا شكافته می‌شد» و نيز در آیه ۲۸ سوره فاطر می‌خوانيم «...إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ: تنها بندگان عالم و آگاه از عظمت خدا، از او می‌ترسند» و به اين ترتيب پيوندى ميان آگاهى و خوف، همواره بر قرار است. بنابراين، اشتباه است كه ما سرچشمه خوف و خشيت را تنها عدم انجام وظايف و مسئوليت‌ها بدانيم. 

سپس دومين صفت آنها را در آیه دوم سوره انفال چنين بيان می‌كند: «...وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَانًا: آنها همواره در مسير تكامل پيش می‌روند و لحظه‏‌اى آرام ندارند و هنگامى كه آيات خدا بر آنها خوانده شود بر ايمانشان افزوده می‌شود.»

نمو و تكامل، خاصيت همه موجودات زنده است و موجود فاقد نمو يا مرده يا در سراشيبى مرگ قرار گرفته است. مؤمنان راستين، ايمانى زنده دارند، كه نهالش با آبيارى از آيات خدا روز به روز نمو بيشتر و گل‌ها و شكوفه‏‌ها و ميوه‏‌هاى تازه‏‌ترى پيدا می‌كند. آنها مانند مردگان زنده‌‌نما در جا نمی‌زنند و در حال ركود و يكنواختى مرگبار نيستند، هر روز كه نو می‌شود، فكر و ايمان و صفات آنها هم نو می‌شود. 

سومين صفت بارز آنها اين است كه «وَعَلَىٰ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ: تنها بر پروردگار خويش تكيه و توكل می‌كنند.»؛ افق فكر آنها آنچنان بلند است كه از تكيه كردن بر مخلوقات ضعيف و ناتوان هر قدر هم به ظاهر عظمت داشته باشند، ابا دارد، آنها آب را از سرچشمه می‌گيرند و هر چه می‌خواهند و می‌طلبند، از اقيانوس بیكران عالم هستى، از ذات پاک پروردگار می‌خواهند. روحشان بزرگ و سطح فكرشان بلند و تكيه‌گاهشان تنها خداست.

باید افزود که مفهوم توكل آنچنان كه بعضى از تحريف‌كنندگان پنداشته‏‌اند، چشم‌‏پوشى از عالم اسباب و دست و روى دست گذاشتن و به گوشه‏‌اى نشستن نيست، بلكه مفهومش خودسازى و بلندنظرى و عدم وابستگى به اين و آن و ژرف‏نگرى است. استفاده از اسباب جهان طبيعت و حيات، عين توكل بر خداست، زيرا هر تأثيرى در اين اسباب است  به خواست خدا و طبق اراده اوست‏.  

یکی دیگر از آیاتی که دلالت بر تأثیرپذیرفتن از قرآن دارد، آیه ۱۰۷ تا ۱۰۹ سوره اسراء است که خداوند خطاب به پیامبراکرم(ص) می‌فرماید: «قُلْ آمِنُوا بِهِ أَوْ لَا تُؤْمِنُوا ۚ إِنَّ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِهِ إِذَا يُتْلَىٰ عَلَيْهِمْ يَخِرُّونَ لِلْأَذْقَانِ سُجَّدًا، وَيَقُولُونَ سُبْحَانَ رَبِّنَا إِنْ كَانَ وَعْدُ رَبِّنَا لَمَفْعُولًا، وَيَخِرُّونَ لِلْأَذْقَانِ يَبْكُونَ وَيَزِيدُهُمْ خُشُوعًا: به مشرکان بگو، چه شما ايمان بياوريد و چه نياوريد، آنها كه پيش از اين علم و دانش به آنان داده شده، هنگامى كه اين آيات بر آنها خوانده می‌شود به خاک می‌افتند و سجده می‌كنند و می‌گويند منزه است پروردگار ما كه وعده‏‌هايش قطعا انجام شدنى است، آنها بى‌اختيار به زمين می‌افتند و سجده می‌كنند و اشک می‌ريزند و هر زمان خشوعشان فزونتر می‌شود.»   

منظور از «الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِه» جمعى از دانشمندان يهود و نصاراست كه پس از شنيدن آيات قرآن و مشاهده نشانه‏‌هايى كه در تورات و انجيل خوانده بودند، ايمان آوردند و در صف مؤمنان راستين قرار گرفتند، و جزو دانشمندان اسلام شدند.  

درسى كه به وضوح می‌توان فراگرفت، رابطه علم و ايمان است، می‌گويد: شما چه به اين آيات الهى ايمان بياوريد چه نياوريد، عالمان نه تنها به آن ايمان می‌آورند، بلكه آن چنان عشق‏ به «اللَّه» در وجودشان شعله می‌كشد كه بى‌اختيار در برابر آن به سجده می‌افتند و سيلاب اشک بر رخسارشان جارى می‌شود، و هر زمان خضوع و خشوعشان بيشتر و ادب و احترامشان نسبت به اين آيات فزونتر می‌شود.

تنها فرومايگان جاهل هستند كه در برخورد با حقایق، گاه با بى‌اعتنايى و گاهى با استهزاء از كنار آن می‌گذرند و اگر اين‌گونه افراد احيانا به‌سوى ايمان جذب بشوند، ايمانى ضعيف و ناپايدار و خالى از عشق و شور و حرارت خواهند داشت.

به علاوه اين تأكيد مجددى است بر ابطال فرضيه پوچ آنها كه خيال می‌كنند دين رابطه‏‌اى با جهل بشر دارد. قرآن مجيد بر ضد اين ادعا، در موارد مختلف تأكيد می‌كند كه علم و ايمان همه جا با هم هستند، ايمان عميق و پابرجا جز در سايه علم ممكن نيست و علم نيز در مراحل عالی‌تر و بالاتر از ايمان كمک می‌گيرد. 

مقصود کلی از تلاوت قرآن، حصول همین حالات است که در دل پدید آید و عمل به آن لازم است وگرنه فقط جنبانیدن زبان، امر سهلی است.

پذیرش اوامر و نواهی

هنگام دریافت یک حکم و فرمان از سوی حاکم و فرمانده، ادب اقتضا می‌کند که دریافت‌کننده پیام، امر و نهی‌ها و باید و نبایدهای آن را دریابد و خود و عمل خود را طبق آن و با آن هماهنگ کند. قرآن هم منشور آسمانی و فرمان الهی است و پر از آیات وعده و وعید و امر و نهی است. تلاوتگر آیات، سزاوار است که آنها را دریابد و مطیع فرمان باشد و از نهی‌های آن بپرهیزد. این‌گونه ادب، ادب اطاعت و فرمانبرداری است.  

در کلام امام صادق(ع) در این باره آمده است: «بنگر چگونه نامه پروردگارت و منشور ولایتت را می‌خوانی و چگونه امرها و نهی‌های او را پاسخ می‌دهی و چگونه از حدود الهی فرمانبرداری می‌کنی، که این قرآن کتابی است استوار که نه از پیش رو و نه از پشت سر، از هیچ طرف، باطلی سراغ آن نمی‌آید، نازل شده‌ای از سوی خدای حکیم و ستوده است. پس آن را به نیکی تلاوت کن، هنگام (برخورد با) وعده و وعیدش درنگ کن و در مَثَل‌ها و موعظه‌هایش بیندیش، و بپرهیز از این که با مراعات حروف، به تباه ساختن حدود آن بیفتی.»

توجه به کیفیت، بیش از کمیت 

هرچند که زیاد قرآن خواندن و ختم قرآن، یک فضیلت است و پیشوایان دین، چنین می‌کرده‌اند، اما از آداب باطنی آن است که به کیفیت، بیش از کمیت توجه شود. «چگونه خواندن»، مهم‌تر از «چقدر خواندن» است. امامان معصوم در عین آن که کثرت تلاوت داشتند، تدبر در آیات هم داشتند و قرآن با دل و جانشان همنوا و عجین می‌شد.  

امیرمؤمنان علی(ع) در این باره در صفحه ۸۵۶ جلد چهار وسائل‌الشیعه توصیه کرده است: «قرآن را روشن و استوار بخوانید و با ضربه‌های اثرگذار قرآن، بر دل‌های سنگ و قساوت گرفته خویش بکوبید، باشد که تکان بخورد و اثر پذیرد و همه فکر و همت شما این نباشد که به آخر سوره برسید.» و این یعنی توجه به کیفیت، بیش از کمیت.

منبع: خبرگزاری ایکنا
کلمات کليدي
حجت الاسلام والمسلمین عیسی عیسی زاده
 
امتیاز دهی
 
 

[Part_Lang]
[Control]
تعداد بازديد اين صفحه: 188
Guest (PortalGuest)

پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي - دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم
مجری سایت : شرکت سیگما