گفتيم كه كودكان از همان مراحل اوليه حيات در معرض انواع نشانههاي جنسي از لذت و لغزش و انحرافند و بتدريج كه بزرگ شده و رشد ميكنند در سبك زندگي خود، در آرايش موي وچهره، در نوع برخوردها و ابراز رفتارها، در جنبه اعمال قدرت يا تسيلم سعي دارند جنسيت خود را نشان دهند. دختران حالت و اداي زنان را در آورده و پسران رفتار و حالت مردانه بخودميگيرند.
تا اينجا و اين صورت جريان امروز واقعهشان كه طبيعي است و مربيان بايدبكوشند چنين وضع و حالتي را در طفل تقويت كنند و پسر را تدريجاً براي مرد كامل شدو ودختر را براي زن كامل شدن بپرورانند. و در همين جا ياد آور ميشويم كه اين نوعي خطاي تربيتي و حتي موجب انحراف است كه پدر و مادري بهر علت و دليل پسر را تربيت دخترانه دهند و دختر را تربيت پسرانه، ما بعدها در بحث مربوط به رفتار جنسي آنهائي كه به جنس موافق تمايل نشان ميدهند از عوارض اعمال اين روش و راه و رسم سخن خواهيم گفت.
غرض اين است احساسات شهواني ممكن است در سنين خيلي كم ظهور وبروز كند و كودكان درطريق اثبات جنسيت و يا تثبيت موقعيت جنسي خود ممكن است حالات و رفتار زنندهاي را از خود بروز دهند كه ضروري است از همان آغاز منع و كنترل شوند.
غريزه عامل حركت و رشد
آري از نظر ما غريزه از عوامل مهم حركت و رشد است. آنها كه در مقام غلو اين غريزه داد سخن دادهاند آنچنان دربارهاش بحث كردهاند كه آدمي گمان دارد همه حركتها و تلاشها چه مادي وچه غير مادي در سايه وجود اين غريزه است و حتي ايمان و عقيده را كه از نظر ما قويترين محركها و سبب ايثارها و جانبازيها و فداكاريهاي و عفو و اغماض در عين قدرت است تحت الشعاع آن ذكر كردهاند.
آنها كه به چنين طرز فكري اعتقاد دارند باز هم اين نكته را باور دارند كه اين غريزه انگيزه بسياري از تلاشها و حركتهاي بشري است. بخشي مهم از كار و زحمت انسان بدان خاطر است كه موجبات توصيه خاطر و ارضاي اين غريزه را فراهم آورده و به آرامش و سكون دست يابد.
در جنبه رشد هم بايد ياد آور شويم كه بخشي مهم از رشد جسمي، فكري و ذهني افراد در سايه وجود همين غريزه است آنها كه از سلامت غريزي برخوردارند نيستند غالباً وضع جسماني سالمي ندارند و هم آنها كه در اين زمنيه با نارسائيهائي مواجهند از لحاظ فكري و رواني هم نميتوانند سالم و متعادل باشند. اصولاً حيات غريزه موجب يافتن ديد و جهان بيني خاصي براي افراد است. وضع آنها كه داراي سلامت غريزي هستند به گونهاي است كه گوئي شناخت بهتر و كاملتري را از جهان و پديدههاي آن را دارند و به درك بيشتر و پردامنه تري از مسائل دست مييابند.
غريزه عامل انحراف:
بسيار بديهي است كه اگر غريزه در افراد تربيت نيابد و جهت پيدا نكند موجب پيدايش انحرافات و لغزشهائي در انسان خواهد شد كه ما جلوههاي آن را در سراسر مناطق جهان امروز ميبينيم و دامنه آن از كودكان خردسال ما را گرفته تا پيران كهنسال را شامل ميشود چه بسيارند مفاسد اجتماعي، تبهكاريها تعديها بيماري ها و اختلالات كه زائيده عدم پرورش و تعديل مناسب غريزهاند و مسؤولان بجاي مبارزه با علت به ريشه كن كردن معلول ميپردازند.
مرز انحراف اين است كه فعاليت جنسي براي آنها كه كشف كردهاند از لذتبخش ترين فعاليت هاست و هم چون غذايي نيست كه كه با چند بار خوردن براي آدمي سيري حاصل كند ون يا چون ادرار نيست كه پس از فراغ براي آدمي بي تفاوتي و بي نيازي پديد آورد، مادام كه غريزه در آدمي زنده و بيدار است طلب و خواستهها براي وصال ميآفريند و آدمي را به سوي صيد و دام جنسي به تكاپو و تلاش واميدارد.
اين انحراف در كودكان و نوجوانان هم وجود دارد ولي براي برخي از صاحبنظران جاي اين پرسش است كه اصولاً آيا ما حق داريم حالات و عادات كود را در اين رابطه تمايل جنسي و يا انحراف بناميم يا نه؟ و راز ترديد در اين است آنچه را كه در كودك وجود دارد كاملاً متفاوت با بزرگسالان است. ولي در هر حال در بسياري كودكان رفتار ناشي از فساد اخلاق وجود دارد كه بر پايه جنس استوار است و بايد از آن جلوگيري شود و ما در بحثهاي بعدي از آنها صحبت خواهيم كرد.
لغزشها در كودكان و نوجوانان
بدين سان اگر فسادي را در رابطه با جنسي براي كودكان و نوجوانان قائل شويم و عادات و رفتار آنان را در اين جنبه ناروا بحساب آوريم بايد مسائل بسياري از در اين زمينه مطرح نمائيم كه تحت عنوان لغزشهاي جنسي در كودكان و نوجوانان خلاصه ميشوند. دامنه آن بسيار وسيع و ذكر و بررسي يك يك آنها عناوين فصلهاي بعدي ما را تكشيل خواهد داد.
اما آنچه در اين قسمت قابل ذكر است اين است كه فعاليت جنسي در كودكان بصورت دستكاري در دوران خردسالي و حتي قبل از چهارسالگي بعيان مشاهده ميوشد كه البته فعاليتيت است پراكنده و در عينحال پيچيده ولي عمق چنداني ندارد. توجه كودك به دستگاه تناسلي خود كه اغلب صورت كشفي دراد و كودك را متوجه خود و دنياي خود و بعدها دچار انحراف ميكند امري است نسبتاً شايع آمارها (البته در غرب) ميزان آن را در حدود كودكان كمتر از 10 سال ميداند در يك كلينيك آمريكائي از 280 پسر و 300 دختر تنها دچار استمناء و يا دستكاري دستگاه تناسلي هستند. در سنين بعدي و حتي در اواسط دوران دبستان دامنه لغزشها بالنسبه وسيع تر ميشود. در پسرا و دختران آلودگيهائي خطرناك بوجود ميآيد كه ما در بحثهاي بعدي آن ها را مورد بررسي قرار خواهيم داد.
شك نيست كه بسياري از نابسامانيهاي رفتاري پسران و دختران ناشي از عوارض جسمي است كه بدان توجه كافي نشده است در چنين صورتي حق است كه والدين از ديدن چنين فعاليتها و زمينههائي در فرزندان خويش نگران باشند و براي نجات شان دست بكار شوند.
در عين حال همانگونه كه اشاره كرديم ضروري است متذكر شويم كه رفتار جنسي كودكان با آنچه كه در بزرگترها و حتي نوجوانان ديده ميشود كاملاً متفاوت است و با اينكه لغزشي بنوعي واحد و همانند از كودك و بالغ سر ميزند و به يك نام خوانده ميشود هدف مختلف را تعقيب ميكند.
انحرافات جنسي در خردسالان بيشتر بعلل عدم تكامل احساسا يا ادامه غير عادي فعاليت هاي طبيعي جنسي در دوران تكامل شخصيت است در حاليكه در افراد بالغ و نوجوان اين امر صرفاً بخاطر ارضاي غريزه و راحت كردن خويش است كودكان خردسال در روابط جنسي خود ممكن است هيچ انديشه خطرناكي را در ذهن نپرورانند و اين احساس را در خود داشته باشند كه اين عمل نامشروع است در حاليكه در بزرگترها مسأله كاملاً خلاف آن است. در كودك اين امر بمنزله يك بازي يا يك عادت ناروا ميتـواند باشد در حاليكه در نوجوان ميتواند صورت رهائي از يك اضطراب دروني را داشته باشد. و بالاخره در كودك ممكن است صورتي از تقليد تسليم، اطاعت رسيدن به لذتي ديگر مثل خوراكي و اسباب بازي و يا يافتن پناه را داشته باشد در حاليكه در بزرگترها مسأله غريزي و در جنبه ارضاء و آرامش است.
جستجوي لذت
در آنچه كه تحت عنوان جستجوي لذت براي كودكان قابل ذكر است بايد بگوئيم لازم نيست اين جستجو حتماً بصورت مقاربت و يا اعمال غريزه همانند بزرگتران باشد بلكه اغلب به صورت دستكاري با خود، تراكم و انباشتن ارادي ادرار و مدفوع، دفع آن با فشار انقباض عضلاني و از اين قبيل ميباشد كه اين خود هم عامل كشف است و هم عامل لذت و چنين وضعي در بعضي از كودكان 2-3 ساله هم ديده ميشود.
گاهي كودكان خود را روي لگن معقد حركت ميدهد يا خود را به نردهاي يا تشكي ميمالند و از اين طريق احساس لذت ميكنند بديهي است كه نخواهد بود و اين سببي براي تكرار و انحرفات بعدي او خواهد شد.
در افراد نوجوان فكر مقاربت مدتها آنها را بخود مشغول ميدارد و ارضاي تمايلات و خواستهها از آن طريق براي شان لذتبخش است و اين همان مسألهاي است كه تحت عنوان لغزش آشكار ميتوان از آن ياد كرد و چنانچه مواردي پديد ايد خطر آن دامنه دار و سرگرم كننده خواهد شد آنچنان كه او را درس و بحث و زندگي و كار دور خواهد داشت.
در افراد نوجوان فكر مقاربت مدتها آنها را بخود مشغول ميدارد و ارضاي تمايلات و خواسته هاي از آن طريق براي شان لذتبخش است و اين همان مسألهاي است كه تحت عنوان لغزش آشكار ميتوان از آن ياد كرد و چنانچه مواردي پديد آيد خطر آن دامنه دار و سرگرم كننده خواهد شد آنچنان كه او را از درس و بحث و زندگي و كار دور خواهد كرد.
خطر تداوم آن
تمايلات جنسي در كودكان و انحراف آن از مسير عادي و طبيعي ممكن است در دوران بزرگسالي و حتي بلوغ و جواني مشكل و دردسر بيافريند. اصولاً از نظر عملي تحريكات جنسي كودكان كمكي است به ظهور ناسالم تمايلات جنسي و رغبت هاي زودرس در آنان كه عوارض آن در ديگر سنين هم از آدمي دست بردار نيست. ما حتي برخي از ميانسالان، بزرگسالان و حتي پيران را ميبينيم كه عادت غلط دوران گذشته از آنان دست برنداشته است.
ما منكر اين نيستم كه منع و جلوگيري از پرسشهاي كودكان و اعمال روش هاي خشونت آميز در رابطه با رفتارهاي نارواي شان ممكن است عارضه آفرين باشد ولي معتقديم با زبان پند و اندرز با خيرخواهي و با ابراز تأسف در مواردي و نشان دادن عدم رضايت خود از اين رفتار ميتوان آن را اصلاح كرد و جهت داد.
در همه حال ضروري است جلوي لغزش ها كودكان از همان آغاز سد شود و حتي پيشگيريهايي بعمل آيد كه چنين وضع و حالي براي كودك پديد نيايد زيرا در صورت احساس لذت و ايجاد عادت بازگشت دادن طفل به وضع اوليه او بسيار دشوار و حتي قريب به محال خواهد بود.
هشدار به والدين و مربيان
در اينجا لازم ميدانيم تذكراتي به والدين و مربيان دهيم كه صورت هشداري براي آنان داشته باشد و آن اينكه گمان نكنند فرزندشان كودك است و خردسال و اين رفتار برايش عارضه آفرين نيست. لغزشها و انحرافات جنسي اولاً براي خود طفل عارضه آفرين است و ما در فصول بعد به تفضيل در آن باره سخن خواهيم گفت و ثانياً اگر امري امروزه براي كودكان زيانبخش نباشد معلوم نيست كه براي هميشه بي زيان بماند گاهي عادتي غلط از دوران كودكي را با سابقهاي ذهني در اين رابطه وضعي براي فرد پديد ميآورد كه آينده حياتش را بخطر خواهد انداخت.
هم چنين در حفظ و صيانت كودك از خطر انحراف فوايدي است كه حاصل آن پاك ماندن انديشه وذهن و عاطفه و شرف طفل از آلودگي ها است. هر چه در پيشگيريها بيشتر و بهتر اقدام شود صيانت اخلاقي براي كودك زيادتر است. غلفت از وضع كنوني سبب خواهد شد كه انحرافات در سنين بعدي ريشه دار گردند آنچنان كه امكان اصلاح از دست برود.