گاهي كودك در شرايط اجتماعي نامساعدي قرار ميگيرد و دچار عوارضي زيانبخش در حال و آينده خواهد شد بعنوان مثال والدين و مربيان در حيات خانوادگي آگاهانه و يا ناخودآگاه رفتاري را از خود بروز ميدهند كه براي فرزند خطر آفرين بوده و ممكن است او را به سوي فساد و انحراف سوق دهد.
اينان در مواردي شايد ميخواهند به فرزند خود محبت كنند و يا او را نوازش كنند ولي از نظر تربيتي راه را عوضي طي ميكند و نتيجه رفتارشان تحريك و يا اغفال است. وضع بهيمن گونه است براي حيات كودكي كه در محيط معاشرتي مختلطي باشد و رفتارهاي گوناگون را ببينند روابط بد آموز، ديدهها و شنيدهها و حتي تماشاي برخي از رفتارهاي بنظر هنرمندانه و اعجاب انگيز ميتواند بحساب عامل تحريك بحساب آيد.
قطعاً آنها كه در دور بر كودكند قصد آن را ندارند ميل جنسي را در كودك و نوجوان تقويت كرده و يا راه و رسم شهوتراني به او بياموزند ولي بايد گفت حاصل رفتار نسنجيدهشان به چنان وضع و موقعيتي منجر خواهد شد و ما ذيلاً به بررسي جوانب و ابعاد اين مسائل ميپردازيم و والدين و مربيان محترم را به موارد زير هشدار ميدهيم!
1- دستماليها: ما معتقديم كه در برخي موارد مادران بصورتي كه ناخودآگاه
موجبات تحريك فرزندان خود را فراهم ميآورند. آنها با دستمالي به كفل و ران كودك و نوازشهاي بسيار در اين زمينه عامل تحريك و بيداري فرزندان ميشوند.
اين امر بويژه دستمالي بر كشاله ران كودك خطر آفرين است در پسران بويژه آنها كه در مرز سني 2-12 سالگي هستند ممكن است زبانهاي ناگواري ايجاد كند. براساس يك تحقيق قريب يك سوم كودكان در چنين سن بعلت دستماليها تحريك شده و خواستار ادامه آن بودهاند آنچنان كه حتي خواب و استراحتشان به اين امر وصل بوده است و مادام كه نوازش نشدهاند به راحتي نخوابيده اند.
دستكاريها در سنين نوجواني بمراتب خطرناكتر از مرحلة كودكي است و حتي مادران و آشنايان بايد مراقب باشند در قسمتهائي از بن دختر، بويژه پستان.
10-12 سالهها به قصد نوازش دستمالي نداشته باشند و اگر هم بررسي از دوستان بعنوان بازي و شوخي چنين كاري ميكنند از راه و روش شان جلوگيري نمايند. اين كار سبب بيداري هاي قبل از موقع و موجب عوارضي خواهد بود كه اثر آن بصورت زمينه سازي لغزش و يا تشديد آن است.
2- نوازش هاي ناروا: با همه توجهي كه در اسلام راجع به رشد عاطفي و پرورش آن در كودك شده است، اسلام از حدود سنين تمميز كودك براي آن حد و مرز و مراقبتةائي را معمول داشته است. پدر محرم دختر است و مادر محرم پسر ولي در مرز سني تميز بوسيدنها و نوازش كردن ها تحت ضابطه در مي آيد و هرگونه رفتاري بحساب محرميت روا نيست پدري كه گونه دختر تميز و يا نوجوان خود را ميبوسند ممكن است ناخودآگاه سبب تحريك و لغزش او گردد و يا مادري كه چهره پسر تميز خود را سنين تميز يا نوجواني ميبوسد ممكن است ناآگاهانه او را به وادي انحراف سوق دهد. در كل ميخواهيم بگوئيم اظهار محبتها، نوازشها به آغوش كشيدن بوسه زدنها، خوابيدن فرزندان حتي با پدر و مادر در بستر واحد ممكن است سبب لغزش و انحراف گردد اگر چه والدين از آن غافل باشند و غرض شان خالصانه ابراز محبت باشد.
والدين و مربيان بايد بدانند كه مسل و هدف جنسي تنها از راه تماس اعضاي تناسلي ارضا نميشود گاهي ممكن است از طريق لمس و بوسه باشد. بوسهها بر چهره، درآغوش گرفتنها از سوي دوستان ممكن است در آغاز نوعي تقليد از رفتار بزگتران باشد ولي بعد همراه با التذاذ يا تحريك جنسي گردد. بهمين نظر ضروري است اين گونه روابط تحت ضابطه در آيند.
3- معاشرت ناصواب: زندگي در محيط مختلط در سنين قبل از تميز، با حفظ ضوابطي اگر روا باشد براي سنين بعد از تميز بويژه از حدود 9 به بعد روا نيست و اسلام هم چنين محيطي را براي زندگي فرزندان ما نميپسندد، بويژه در آنگه كه معاشرتها و روابط تحت كنترل و زير نظر نباشند.
ممكن است در دوران كودكستان پسر و دختري يكديگر را بخاطر محبت بيكديگر ببوسند و هيچ مسأله جنسي هم در ميان نباشد كه نيست. ولي اين امر پايهاي براي ذهن كودك ميشود كه از حدود دهسالگي به ياد آن صحنهها افتد و بدان امر راغب گردد. و يا ممكن است كودكان قبل از دبستان لخت شوند وبدن يكديگر را ببينند و هيچ مسألهاي هم پيدد نيايد و حتي بدن يكديگر را لمس كنند و قصد التذاذي هم در ميان نباشد ولي فراموش نكنيم كه در آنصورت پايههاي آلودگي ناامني براي سنين بعدي گذارده خواهد شد. نوجوان فرداي ما آنچه را كه در دورن كودكي ديده شنيده و يا لمس كرده است بخاطر ميآورد و آن حال براي او معني دار ميشود.
در سنين نوجواني ميل به معاشرت و رفاقت و هم خودنمائي و خودپسندي بسيار ميشود و حتي ممكن است نوجواني در برابر جنس مخالف رفتارهاي ناپسند و خنده دار از خود بروز دهد و خودنمائي هائي بكند بدين اميد كه فرجان آن جلب نظر و يا تحريك باشد. رفتارشان در محيط مختلط ظاهراً ملاطفت آميز و دوستانه است ولي در وراي آن مسائل ديگري وجود دارد كه تعمق در آن حقايقي را روشن ميكند.
اقل زيان زندگي در محيط مختلط پيشرسي جنسي براي پسر و دختر است كه درباره عوارض آن در بحثهاي بعدي سخن خواهيم گفت. در كل قضيه امر تحريك را ولو براي عدهاي از آنها نميتوان ناديده انگاشت و بهمين اصل اختلاط در اين رابطه منع شده است و والدين و مربيان به جلوگيري از آن توصيه شدهاند.
4- راوابط ناپسند: وجود رابط بين كودكان و يا نوجوانان بد نيست و از جهاتي هم ضروري است كه چنين امري وجود داشته باشد تا موجبات رشد اجتماعي و عاطفي آنها را فراهم آورد. ولي قابل ذكر است كه بگوئيم فرزندان خود را از معاشرت و ارتباط با افراد ناباب دور و بر حذر داشته باشيد كه بسياري از خطرها از همين رابطهها ناشي ميشوند.
مهر و مبت كودكان نسبت بيكديگر تا حدود زيادي خالص است ولي در ابزار مهر و محبت كودك و نوجوان، يا كودك بالغ و يا نوجو.ان بالغ، بوسيدن و بغل كردنشان، زندگي و معاشرت در خلوتشان، راز دل گفتهاي آنها دل دادنهاي آنان را بايد با ديده ترديد نگريست و تجربه نشان داده كه در صد بالائي از اين ابراز محبتها و مهرورزيها خالص نيستد و آلودگيهائي در آن بچشم ميخورند.
بسر بردن اينان در رختخواب و داشتن زندگي خلوت آميز كودكان و نوجوانان ارتباطشان با جنس مخالف موجب ببداري تخيلات شهواتي، تحريكات اتفاقي و در كل گرفتار كننده ميشود. تماسهاي بدني از همان آغاز براي كودكان هيجان انگيز و البته سرچشمه پيدايش عواطف است ولي اگر از مسير خود منحرف گرديد خطر آفرين خواهد شد و بهمين نظر اينگونه روابط آشنائي ها منع شدهاند.
5- در استحمامها: اينكه مادري كودك شيرخوارش را با خود بحمام ببرد بحثي نيست ولي وقتي كه كودكان به سنين تميز نزديك شدند روا نيست كه پسران به حمام زنانه و يا دختران به حمام مردانه بروند و بدن ديگران را برهنه ببينند. اين امر در آن سنين شايد مسأله آفرين نباشد ولي يادآوري آن خاطرهها در دوران نوجواني و بلوغ قطعاً مسأله ساز خواهد شد. تصويرهاي گذشته در ذهن زنده و معني دار ميشوند و افراد را به تعقيب آن مسائل براي دستيابي به نتايج ميكشاند.
بر خلاف طرز فكر برتراند راسل اسلام اجازه نميدهد كه كودك مميز مادر و خواهر و پدرش را برهنه ببيند زيرا بعقيده روانشناسان و هم براساس تجارب بدنهاي لخت و عريان خود را از محركهاي جنسي بحساب ميآيند و دليل آن عامه پسندي عكسها برهنه ولخت افراد و هم توجه كودكان و نوجوانان به آن عكسهاست.
اين خطاست كه بتصور خردسالي كودكان مادران برادر و خواهر را با هم بحمام ببرند. اگر هم در سنين قبل از تميز به اين امر ناگريز شدهاند بايد سعي كنند آنها در حمام با شورت و پوشش باشند. حتي مادر حق ندارد در برابر فرزند تميز خود در حمام لخت شود اگر چه با شورت و داراي ساتر عورت باشد.
مادري كه بچه 7-8 ساله خود را بحمام ميبرد و برهنه ميشود و شستشو ميدهد ندانسته احساسات شهواني او را بيدار ميكند و زود او را وارد دنياي لمس و عشق و نظربازي ميسازد و اقل خطر اين است كه چشم كودكان آماده عكسبرداري از صحنههاست كه بعداً برايشان خطر آفرين ميشود.
6- آگاهي از روابط والدين: شما نيكو ميدانيد كه اسلام در زمينه روابط زوجين چه توصيههاي مهمي دارد.برخي از روايات ما ميگويند كه روا نيست كودك صداي نفس والدين را در حين مقاربت بشنود. رسول خدا (ص) فرمود مرد نبايد باهمسرش مقاربت نمايد در حاليكه كوكي در اطاق است زيرا كه اين عمل باعث زناكاري طفل در آينده خواهد شد (ج 14 وسايل شيعه).
كودك در مواردي چنين نشان ميدهد كه در خواب است، در حاليكه بيدار است و ناظر به رفتار جنسي والدين و شنواي زمزمه آنهاست. بررسيهاي تجربي نشان دادهاند كه دين روابط غريزي و شاهد معاشقهها و معازلهها بودن سبب تحريك و لااقل بيداري قبل از موقع كودكان است و زمينهاي ميشود كه اگر مواردي ماشبه پديد آمد كودكان در ان وادي بلغزند.
7- تماشاي رفتار قهرمانان: اصولاً در كودك حالت قهرمان دوستي است و هرچه كه براي او اعجاب آميز باشد نظرش را بخود جلب خواهد كرد. طفل از ديدن حالات و رفتار قهرمانان ميل همانندي با آنان را پيدا ميكند و در طريق وصول به چنين مقصدي گاهي تسليم خواستهها و تمنيات نامشروع ميشود.
ديدن سينههاي بازي، رانهاي لخت ورزشكاران، يا رقصان و به اصطلاح هنرپيشهها براي او جذبهاي ايجاد كرده و سبب تحريكش ميشود. نگاههاي او بويژه در سنين نوجواني شكلي و صورتي از ملامسه را دارد و انگيزههاي لذت جويانهاي را تعقيب ميكند و اين امر در آنان بهنگامي مؤثر تر است كه طرف مقابل بيشتر مطلوب و مورد نظر او باشد.
از سوي ديگر كودكاني كه از اندام متناسب و جالبي برخوردارند اغلب طمعه آنهائي ميشوند كه در طريق آلودگي هستند نوجوان يا بالغ آلوده او را همانند قهرمان و فردي آيده ال مييابد و ميكوشد تمناهاي خود را در اين رابطه بمرحله اجرا بگذارد و كمند افرادي كه محبتهايشان در اين طريق بي شائبه باشد.وضع بهمين گونه است در مورد تماشاي بازيهاي مهيج از سوي فرد يا افراد كه ممكن است براي ديگران جنبه تحريك آميزي داشته باشد.
8- شنيدن مباحثي در اين رابطه: تا حال سخن از ديدنها، لمسها، معاشرت ها و روباط ناصواب بود كه عامل تحريك بسحاب ميآمدند و اينك ميخواهيم بگوئيم شنيدن مباحثي در اين رابطه و حتي خواندن نوشتهاي در اين زمينه ميتواند از عوامل تحريك بشمار آيد.
بچهها از حدود 9 سالگي به رفيق بازي بيشتر روي ميآورند و در مراحل نوجواني با يكديگر به رازگوئي ميپردازند آنچه كه آنها رازش مينامند مباحثي است از آنجه كه در بين جمع ناگفتني است. آنچه را كه در رابطه با اين مسائل شنيده و يا ديدهاند براي دوستان خود تعريف ميكنند واي چه بسا كه در اين راه به غلوهائي هم بپردازند. نوجوان آنچه را كه در ذهن و خيال دارد و آرزو ميكند آن را بتحقق برساند بعنوان عملي محقق براي دوستش شرح ميدهد و او هم براي اينكه از غافله عقب نماند آن را راست پنداشته و عملي ميسازد.
غرض اينكه وقتي بچهها از اين مسائل چيزي ميشنوند، مخصوصاً اگر درسنين نوجواني و بيداري جنسي باشند تحريك شده و ناخودآگاه به فكر تخليه و ارضا ميافتند. وضع بهمين گونه است كه در رابطه با خواندن نوشتههائي كه در اين زمينه است و والدين و مربيان بايد از كتب و مجلاتي كه به خانه ميآورند اين جنهها را بايد مورد نظر داشته باشند.