غيبت اين است كه چيزي را در غياب برادران و خواهران مسلمان بگوييد كه اگر به گوش آنها برسد، ناراحت شوند. بنابراين در گفتگوها اگر كلامي گفته شود كه از اين قبيل باشد، غيبت و گناه كبيره است و بايد رضايت طرف حاصل شود و در صورت عدم دسترسي به او و يا وجود خطر براي شخص غيبت كننده ، مي توانيد براي آن كس كه غيبت او را كرده ايد, طلب آمرزش كنيد. اما اگر آن شخص در مقابل ما حاضر باشد غيبت نيست ولي اگر قدرت دفاع نداشته باشد و يا توهين به او شود مصداق آزار مؤمن مي شود و از جهت ديگر گناه دارد. اما اگر بحث گفتن كليات باشد، بدون اين كه اسم شخصي مطرح و به كسي توهين شود، اشكال ندارد.
گفتني است كه حكم غيبت و تهمت حرمت است. ولي غيبت در موارد خاصي جايز شمرده شده است از جمله :
الف ) در مقام مشورت نظير ازدواج.
ب ) طرف متجاهر به فسق باشد؛ يعني، هيچ گونه پروايي نداشته باشد كه علناً به گناه و معصيتي دست بزند در خصوص گناه علني او.
ج ) ممكن است فردي را براي سمتي ، مورد بحث قرار دهند. در اينجا انسان مي تواند اگر نقطه ي ضعفي را اطلاع دارد كه خداي ناخواسته با پيدا كردن آن سمت ، به اسلام و انقلاب ضربه مي زند، به مسؤولين گوشزد كند.
د ) فرض بفرماييد بيماري است كه نمي خواهد بعضي از اسرارش نزد طبيب فاش شود و از طرفي چاره اي نيست و طبيب براي معالجه بايد بداند. در اينجا نيز مي توان علي رغم خواست بيمار، پزشك معالج او را در جريان امر قرار داد.
ه ) در موردي كه غيبت كردن موجب حفظ جان و مال او از خطر شود و...