خداى متعال چون موجود پيراسته از هر محدوديت و نقص و احتياج است و داراى تمام صفات زيباى كمال است، هم اراده او فوق همه ارادههاست و هم علم او، مطلق است و هم تمام كارهاى او بر اساس علم و حكمت و اراده حكيمانه است، از طرف ديگر در عالم آفرينش انسان موجود ممتازى است كه داراى قدرت اختيار و انتخاب است و هيچ كدام از اينها مغاير و يا نفى كننده ديگرى نيست، خداى متعال بر اساس اراده حكيمانهاش نظام آفرينش را بر مبناى نظام أحسن قرار داد «الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ» ؛ سجده (32)، آيه 7.«همان كسى كه هر چيزى را آفريده است نيكو آفريده» از اين رو مشيت و اراده حضرت حق بر اين قرار گرفت كه انسان به گونهاى آفريده شود كه موجودى داراى اختيار باشد. «هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ فَمِنْكُمْ كافِرٌ وَ مِنْكُمْ مُؤْمِنٌ» ؛ تغابن (64)، آيه 2.«او است آن كسى كه شما را آفريد؛ برخى از شما كافرند و برخى مؤمن» و «وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ لكِنْ لِيَبْلُوَكُمْ فِي ما آتاكُمْ» ؛ مائده (5)، آيه 48.«و اگر خدا مىخواست شما را يك امت قرار مىداد، ولى خواست تا شما را در آنچه به شما داده است بيازمايد» و پس از نشان دادن راه خوب و بد، مسير هدايت و سعادت و گمراهى و شقاوت، خود نشان هر كدام كه خواست انتخاب كند «وَ قُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنْشاءَ فَلْيُؤْمِنْ وَ مَنْ شاءَ فَلْيَكْفُرْ» ؛ كهف (18)، آيه 29.«و بگو حق از پروردگارتان (رسيده) است. پس هر كه بخواهد بگرود و هر كه بخواهد انكار كند». البته تبعات و آثار و نتايج اين راهها يكى نيستند «أَ فَمَنْ كانَ مُؤْمِناً كَمَنْ كانَ فاسِقاً لا يَسْتَوُونَ» ؛ سجده (32)، آيه 18.«آيا كسى كه مؤمن است، چون كسى كه نافرمان است؟ يكسان نيستند» فرجام صراط مستقيم رهيابى به رحمت الهى و پاداشهاى نيكوست و فرجام انحراف و گنه كارى بدبختى و گمراهى و دچار عداب دردناك الهى شده است. «فَمَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلا كُفْرانَ لِسَعْيِهِ» ؛ انبياء (21)، آيه 94.«پس هر كه كارهاى شايسته انجام مىدهد و مؤمن (هم) باشد، براى تلاش او ناسپاسى نخواهد بود» «إِلاَّ مَنْ تَوَلَّى وَ كَفَرَفَيُعَذِّبُهُ اللَّهُ الْعَذابَ الْأَكْبَرَ» ؛ غاشيه (88)، آيه 24.«كه خداوند او را به آن عذاب بزرگتر عذاب كند» اين مشيت خداى متعال است لذا مىفرمايد: «وَ لَوْ شاءَ رَبُّكَ لأَمَنَ مَنْ فِي الْأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِيعاً أَ فَأَنْتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّى يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ» ؛ يونس (10)، آيه 99.«و اگر پروردگار تو مىخواست، قطعاً هر كه در زمين است همه آنها يكسر ايمان مىآوردند. پس آيا تو مردم را ناگزير مىكنى كه بگروند؟» پس اختيار ما بر اساس ارده حكيمانه خداست. در عين حال لازمه تكامل اختيارى و انتخابى، گزينههاى نادرست و انتخاب مسيرهاى نادرست از سوى برخى افراد انتخابگر است پس اين انتخاب بد يا خوب، گناه يا ثواب بر اساس اراده خداى متعال در طرح نظام احسن است «وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدى فَلا تَكُونَنَّ مِنَ الْجاهِلِينَ» ؛ انعام (6)، آيه 35.«و اگر خدا مىخواست قطعاً آنان را هدايت گرد مىآورد، پس زنهار از نادانان مباش» گر چه خداى متعال در مورد گناه، از آن كار راضى نيست ولى در مورد ثواب علاوه بر اراده، راضى نيز هست «إِنْ تَكْفُرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنْكُمْ وَ لا يَرْضى لِعِبادِهِ الْكُفْرَ وَ إِنْ تَشْكُرُوا يَرْضَهُ لَكُمْ» ؛ زمر (39)، آيه 7.«و اگر كفر ورزيد، خدا از شما سخت بى نياز است و براى بندگانش كفران را خوش نمىدارد، و اگر سپاس داريد آن را براى شمامى پسندد» اما نكته ظريف در مورد علم پيشين الهى اين است كه خداى متعال مىداند كه ما در آينده با اراده و انتخاب و خواست خود چه گزينه رفتارى را بر مىگزينيم و چه كار انجام مىدهيم، حال اگر در وقت مقرر، ما آن كار را با اراده خود ندهيم؛ بلكه به سبب علم الهى، اراده از ما سلب شود، علم خدا بر خلاف خواهد شد چون متعلق علم خدا «كارهاى ما با اختيار خودمان» «يَعْلَمُ ما تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ وَ سَيَعْلَمُ الْكُفَّارُ لِمَنْ عُقْبَى الدَّارِ» ؛ رعد (13)، آيه 42.«آنچه را كه هر كسى به دست مىآورد مىداند. و به زودى كافران بدانند كه فرجام آن سراى از كيست» «أَلا إِنَّ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ قَدْ يَعْلَمُ ما أَنْتُمْ عَلَيْهِ» ؛ نور (24)، آيه 64.«هشدار كه آنچه در آسمانها و زمين است از آن خداست. به يقين آنچه را كه بر آيند او مىداند» «وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ فِي لَحْنِ الْقَوْلِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ أَعْمالَكُمْ» ؛ محمد (47)، آيه 30.«در نتيجه ايشان را به سيماى (حقيقى)شان مىشناسى و از آهنگ سخن به (حال) آنان پى خواهى برد؛ و خداست كه كارهاى شما را مىداند» بود اما در وقت مقرر مشخص شد كه «كارهاى ما بدون اختيار» ديگرى رخ داد. لذا خداى متعال با هشدار به گنهكاران وافراد غير صالح مىفرمايد: شما كه پند نمىگيريد و به راه خطا مىرويد هر كارى مىخواهيد انجام دهيد اما بدانيد كه خداى متعال به همه آنچه كه شما (با اختيار وارادهتان) انجام مىدهيد بصير و آگاه است «اعْمَلُوا ما شِئْتُمْ إِنَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ» ؛ فصلت (41)، آيه 40.«هر چه مىخواهيد بكنيد كه او به آنچه مىخواهيد بيناست» بنابراين خداى متعال علم دارد كه ما در آينده با اختيار خودمان چه كارى را انجام مىدهيم و مانند يك نفر استادى كه صددرصد شاگردش را مىشناسد و آينده كارى و رفتارى او را مىداند، هرگز اين دانستن موجب جبر و محدوديت اختيار و اراده انسان نخواهد بود.