به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه علوم و فرهنگ سالامی، در ابتدا این نشست، دکتر مصطفی خرمآبادی دبیر علمی نشست با اشاره به سخنرانی آیتالله سیدحسن نصرالله ساعتی بعد از این نشست دربارۀ برگزاری جلسه بهصورت بینالمللی گفت که مهمانانی از رسانههای مختلف حضور خواهند داشت؛ البته برای همین موضوع مهمانان این نشست نیز باید در آنجا باشند و سخنرانی را پوشش بدهند. طبق گزارش یورونیوز چهار میلیارد نفر در دنیا سخنرانی قبلی آیتالله سیدحسن نصرالله را یا بهصورت مکتوب یا بهصورت صوتی و تصویری همزمان خواندند و شنیدند و این اهمیت زیادی دارد.
مهمان اول نشست خانم دکتر زینب هاوی از دبیران نشریۀ الوفاق لبنان مهمترین روزنامۀ کشور لبنان است و مهمان دوم آقای دکتر علی یحیی مجری شبکۀ اسپوتنیک عربی روسیه است که همزمان هم تحلیلگر الجزیره و هم تحلیلگر رسانههای بیبیسی عربی، سیانان عربی است و دکترای حقوق بینالملل دارند و تخصص ایشان هم در رویکرد رسانههای اروپایی است که سالها در این زمینه کار کردهاند.
نخست خانم دکتر زینب هاوی بیان داشت: رسانههای خلیجی پیش از این سابقۀ حمله به حزبالله لبنان و مقاومت را دارند رسانههای خلیجی را هم عام بین همۀ کشورهایی که در حاشیۀ خلیج فارس از عربستان تا غیره دانستند؛ وی به این نکته اشاره کرد ما همه میدانیم که دولتهای حاشیۀ خلیج فارس دولتهای وابستهای هستند و اساساً اراده و اجازۀ تصمیمگیری مستقل ندارند و وقتی که رسانههایی را دارند طبیعتاً رسانههای آنها هم در راستای سیاستهای آن نظامهای غیرمستقل حرکت خواهند کرد؛ به جنگ 33 روزه و و مابقی جنگها و کنشها و واکنشهایی که حزبالله و مقاومت با اسرائیل داشتند اشاره کرده و گفتند که حملۀ وسیعی را بهصورت رسانهای بر حزبالله آغاز کردهاند بهطوری که حزبالله را به فساد مالی و سیاسی و غیره متهم میکردند.
اما از سال 2020 به بعد یک جهشی را شاهد هستیم و دیگر آن رویکرد دوگانه را نمیبینیم و بعد از اینکه معاملۀ قرن اتفاق افتاد میبینیم که رسانههای حوزۀ خلیج فارس مخصوصاً رسانههای اماراتی و مشابه آن به شکل واضح سخنرانیهای نتانیاهو را به زبان عربی منتشر میکردند و اصلاً به رسانۀ رژیم صهیونیستی تبدیل شده بودند؛ اما باید به رسانۀ الجزیرۀ قطر اشاره کنیم، البته در ابتدا بگویم که دولت قطر به لحاظ نظام مستقل نبودن چیزی کم از دولتهای دیگر ندارد و به تبع آن رسانۀ الجزیره هم اینطور هست؛ رسانۀ الجزیره یک شعاری برای خود انتخاب کرده است با این مضمون که "نظرات من آیینۀ نظرات مختلف خواهد بود که باید به سمع و نظر مخاطبین برسانم" و با این رویکرد و با این شعار میبینید که از ابتدای طوفان الأقصی تا کنون هم دیپلماتها هم نظامیها و هم سطوح بالای سیاسی رژیم صهیونیستی از الجزیره به عنوان یک سکوی رسانهای استفاده کردهاند و هر صحبتی که داشتهاند را توانستهاند از این طریق به گوش عربها برسانند چرا که الجزیره میزبان همۀ این جنایتکاران بوده و شعارش هم این بوده که ما میخواهیم حقیقت را برسانیم و از این جهت است که صداهای مختلف را پخش میکنیم.
یکی دیگر از نکاتی که در رسانههای خلیج فارس هست و خوب است که به آن اشاره شود اینکه از اصطلاحات هوشمندانهای در طوفان الأقصی استفاده شد اصطلاحاتی که بار معناییاش به این صورت است که حماس و اسرائیل هر دو مقصر هستند جنگ با غزه هست نه با ملت فلسطین و اصطلاحاتی که متضمّن این است که اسرائیل یک دولت است گرچه دارد اشتباه میکند و جنایت میکند، یعنی بهصورت غیرمستقیم به این امر اذعان داشتند و ما این برخوردهای دوگانه را چه در الجزیره و چه در رسانههای دیگر میبینیم.
بهطور کلی نظر خانم زینب هاوی این بود که رسانههای خلیجی یک بازی دوسیاستهای را آغاز کردهاند، رسانههای اماراتی، بحرینی و مشابه آنها بهطور رسمی از رژیم صهیونیستی دفاع میکنند و رسانۀ الجزیره سیاست دیگری را دارد که به اسم دفاع از فلسطین و پوشش جنایتهای رژیم صهیونیستی به یک تریبون بسیار بزرگ عربی برای رژیم صهیونیستی تبدیل شده اسن همینطور که دراین چند وقت دیده شده بزرگان ارتش و بزرگان سیاسی رژیم نامشروع صهیونیستی مدام رسانه داشتند و از طریق الجزیره توانستند با عربها صحبت کنند و سیاستهایشان را به گوش عربهای دنیا برسانند و ما نمیتوانیم رسانۀ الجزیره را به عنوان یک حامی برای فلسطین در نظر بگیریم چرا که در حقیقت یک بلندگوی بزرگ برای رژیم صهیونیستی بود.
مهمان بعدی نشست دکتر علی یحیی اظهار داشتند که در زبان عربی چهار رویکرد مختلف را در رابطه با قضیۀ طوفان الأقصی شاهد بودیم؛ رویکرد اول رویکرد حامیانه بود که میشود به رسانههای المیادین، العالم، فلسطین الیوم و غیره اشاره کرد که حامی مقاومت هستند و رویکردی نزدیک به رویکرد جمهوری اسلامی ایران دارند؛ رویکرد دوم رسانههای عربی در برخی از برنامههایشان به این صورت بود که نه به عنوان حمایت از حماس و جنبش مقاومت بلکه از رویکرد ناسیونالیستی و انسانی شروع به روایت این قضیه کردند و تعاطفی انسانی در رابطه با قضیۀ طوفان الأقصی و جنایات رژیم صهیونیستی علیه غزه داشتند؛ رویکرد سوم رویکرد رسانههای رسمی عربی بود که با نگاه به رسانههای رسمی عربی که بیانگر مواضع رسمی دولتها هستند چیز بدی در ارتباط با غزه یا علیه غزه دیده نمیشد بلکه عمواً حامی مردم غزه بودند یا لااقل در ظاهر سعی میکردند خودشان را حامی مردم غزه نشان بدهند حالا برخوردهایشان با جنبش حماس تفاوتهای بسیاری داشت؛ و چهارمین رویکرد رویکرد رسانههایی بود که اساساً به دولتهای عربی مرتبط نبودند اما به زبان عربی فعالیت میکردند که میشود به رسانههای عربی روسیه از جمله راشاتودی، اسپوتنیک و رسانههای عربی چین اشاره کرد که اینها حقیقتاً رویکردی نزدیک به رویکرد ملتهای عربی نسبت به غزه داشتند، جنایتهای رژیم صهیونیستی را در این مدت محکوم میکردند و ما میتوانیم بهوضوح به این قضیه شهادت بدهیم.
یک نکتۀ مهمی که در جنگ طوفان الأقصی وجود دارد و یک اتفاق مهمی که افتاد یک انقلاب در تغییر و تحولات موضعگیریهای رسانهای رخ داد که هرچه به سمت جلوتر میرویم موضعگیریها واقعاً بهسمت محکومیت رژیم صهیونیستی میرفت، نکتهی عجیبی بود ولی رئیس جمهور فرانسه آقای مکرون گفته بود که جنگ باید تمام شود و اسرائیل باید دست از آدمکشی و اینها بردارد؛ این موضعگیری در خیلی از رسانههای اروپایی و در خیلی از شخصیتهای رسمی اروپا دیده میشد و میتوان گفت که این اتفاقی که در غزه افتاد یک تحول رسانهای را برای فلسطین رقم زد.
در ادامه آقای دکتر سیدمحمد کاظمی عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و مدیر گروه مطالعات فرهنگی و اجتماعی به عنوان میزبان برنامه عنوان داشتند برداشتی که ما به عنوان مخاطب ایرانی از آرایش رسانهای داریم این هست که در ابتدای امر جهان عرب ورود خوبی داشت رسانۀ المیادین ورود خوبی کرد و روایت اول را به یک نوعی ساخته و پرداخته کرد که قاعدتاً تمام روایتهای دیگر را تحت تأثیر خودش قرار داد؛ پدافندی که از سوی طرف مقابل انجام شد بحث حقوق بشری بود که اتفاق افتاد و قرار بود مسئله به حاشیه برده شود ولی اتفاق بیمارستان المعمدانی افتاد و یک امتیاز بزرگی برای جبهۀ مقاومت بود.
در ادامه سؤالاتی مطرح شد از جمله اینکه ما برنامهای برای جنگ طولانی نداشتیم و شاید تا حالا میدان ما میدان خوبی بوده و موفق بودهایم ولی این جریان اگر بخواهد طولانی بشود که قابل پیشبینی هم هست آیندۀ آرایش رسانهای در ابهام هست و اینکه قرار است به چه سمتی برویم و چه اتفاقی خواهد افتاد؟
آقای دکتر علی یحیی عنوان داشتند که به نظر میرسد چند هفتۀ دیگر قطعاً جنگ به پایان میرسد و چهار دلیل دارد؛ دلیل اول اینکه اسرائیل رفتهرفته مدام دارد با شکستهای بزرگی مواجه میشود و شکستهای مالی و اقتصادی را هم در کنار شکستهای سیاسی تجربه میکند و این مسئله از داخل فشار زیادی را برای آنها دارد.
دلیل دوم اینکه هر لحظه ممکن است جبهۀ لبنان فعال بشود و اگر جبهۀ لبنان فعال شود هزینۀ بسیار بزرگی برای اسرائیل خواهد آفرید.
سومین دلیل اینکه در کرانۀ باختری رود اردن وضعیت اصلاً عادی نیست و اسرائیل میداند که اگر آنجا مشتعل بشود یک هزینۀ بسیار بالای اقتصادی، نظامی و سیاسی را باید بپردازد تا دوباره کرانۀ باختری را به وضعیت سابق برگرداند.
دلیل چهارم هم از بُعد دیپلماسی و فشارهای بینالمللی هست و اینطور که فهمیده میشود آمریکا این اجازه را به رژیم صهیونیستی نداده که این جنگ طول بکشد و از آنها خواستهاند تعیین تکلیف کنند و جنگ را به اتمام برسانند و علاوه بر آن هم فشارهای افکار عمومی و فشارهای دیپلماسی را بر روی اسرائیل میبینید.
و اگر اجازه بفرمایید من صورت سؤال را تغییر بدهم و بگویم که این جنگ زیاد طول نخواهد کشید.
در پاسخ به سؤال دیگر که آیا قبول دارید که الجزیره موفق بوده است؟ ایشان گفتند بله، چون به لحاظ بُعد انسانی و نیروی انسانی واقعاً قوی عمل کرده است بهطوری که سالیانه هشتصد میلیون دلار بودجۀ الجزیره است ولی بودجۀ حزبالله لبنان با همۀ مؤسسات سیاسی، ادوات نظامی، نیروهای میدانی سیاسی و فرهنگی و رسانهای و خرج سالیانۀ خودش به گرد پای الجزیره هم نمیرسد و الجزیره از لحاظ بُعد انسانی موفق بوده و بهترینها را دور خود جمع کرده است.
نکتۀ دیگر اینکه الجزیره در همۀ دنیا نیرو استخدام کرده و از آن نیروها میتواند برای پوشش کارهای خود استفاده کند که رسانههای دیگر به خاطر بودجۀ کمتر موفق به این کار نیستند.
نکتۀ سوم اینکه قطر و بهطور کلی همپیمانانش مانند ترکیه به این نتیجه رسیدهاند که الجزیره میتواند یک نقش خیلی جدی را در دفاع از سیاستهای آنها بازی کند و همهگونه به حمایت از این شبکه روی آوردهاند.
و نکتهی بعد هم اینکه واقعاً الجزیره در حمایت از غزه موفق بوده است البته اگر رویکرد الجزیره را نسبت به جنبش اسلامی حماس و دیگر گروههای مقاومت مقایسه کنید خواهید دید که رویکرد الجزیره بسیار حامیانهتر است و این هم دلایلی دارد که باید در تاریخ روابط ترکیه و قطر با جنبش اسلامی حماس بررسی شود و رویکردش خصوصاً نسبت به حماس بسیار مثبت بوده است.
دکتر علی یحیی در واکنش به اظهارات دکتر زینب هاوی که الجزیره را یک رسانۀ صهیونیستی دانستند، گفتند که الجزیره به یک رسانۀ صهیونیستی تبدیل شده که رژیم صهیونیستی از این طریق با مردم صحبت میکند؛ البته باید هم واقعبین و هم منصف باشیم علتش این است که هر وقت یک نفر از رژیم صهیونیستی را دعوت میکنند بهقدری روی این شخصیت و حرفهایی که انتظار دارند گفته بشود کار میکنند و مجریها و سؤالها بهقدری هوشمندانه انتخاب میشوند که تابحال نتیجه چیزی جز هزینه برای رژیم صهیونیستی نمانده است و با اینکه از رژیم صهیونیستی دعوت میکنند و گفتگو میکنند ولی واقعیت این است که نتیجه کاملاً به نفع فلسطین بوده است؛ از جهت دیگر هم معتقد بودند که نقش اصلی رسانه امروز روایت است و جنگ روایت را نمیشود یکطرفه، خشک و با اسلوبهای قدیمی پیش برد، الجزیره واقعاً در جنگ روایت یک پیروز بزرگ بوده است؛ اشاره به استفادۀ ایران و برخی کشورهای دیگر از این رسانه هم داشتند و اینکه عملاً الجزیره در انتقال روایت به مخاطب توانسته یک دست برتر را داشته باشد و در مجموع رسانۀ الجزیرۀ قطر یک رسانۀ حامی فلسطین و مقاومت است.
در پایان آقای دکتر خرمآبادی با اشاره به برگزاری جلساتی ازاین دست گفتند هفت رسانۀ مؤثر عربی حالا با رویکردهای مختلف و تأثیرگذاری کم و زیاد در جهان عرب داریم برای جلسات دیگر میتوان این هفت رسانه را به لحاظ اهمیت و کشور ردهبندی کرد و اگر هر کدام از اینها بهصورت تخصصی و در یک جلسه بررسی بشود نتایج بهتری هم خواهد داشت.