تبلیغات


























 
مقاله های برگزیده

پیامبر11
پنجشنبه 7 بهمن 1389 مولفه هايي ازاخلاق اجتماعي پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله)/5
نويسنده: منصور نصيري
منبع: نشريه پايگاه نور،شماره8




مسئوليت پذيري

درشريعت اسلام ،هيچ كس در جامعه بي مسئوليت درنظر گرفته نشده است.هركس بر اساس جايگاهي كه در جامعه دارد،مسئوليت خاصي بر عهده دارد.رسول خدا(ص)در حجة الوداع،كه در مقدمه ي سفارشات و بيانات مهم خود فرمود:«...من مسئولم و شما نيز مسئوليد...»(1).خطاب به قاريان قرآن فرمود :«اي گروه قاريان از خدا در مورد كتاب خدا پروا كنيد؛چرا كه هم من مسئولم و هم شما؛ازمن در مورد رساندن رسالت الهي به مردم خواهند پرسيد و ازشما درمورد كتاب خدا و سنت من كه بر دوش داريد.(2)در فراز معروف ديگر ،مسئوليت را اعم از مسئولت هاي فردي يا اجتماعي دانسته،فرمود:«هان !كه همه ي شما در جامعه شبان و نگاهبان يكديگريد و همه نسبت به هم مسئوليد؛اميري كه بر مردم حاكم است،شبان و مسئول مردم است.هر كس شبان خانواده ي خود است و درباره ي آنها بايد پاسخ گو باشد.زن مسئول و نگاهبان خانه ي همسر و فرزندان اوست و بايد درباره ي آنها پاسخ گو باشد»(3)در فراز ديگر فرمود :«خدا از هر كسي كه چيزي را در اختيار او گذاشته ،خواهد پرسيد كه آيا را پاس داشته يا از بين برده است؛حتي از انسان درباره ي اعضاي خانواده اش نيز سوال مي كند.»(4)
ما بايد با در نظر گرفتن سفارش هاي رسول خدا(ص)و امامان ،همواره آماده ي پذيرفتن مسئوليت هايي باشيم كه درجامعه بر عهده ي ما گذاشته مي شود.اين كار هم رضايت الهي را در پي خواهد داشت و موجب كمال معنوي و روحي آنها خواهد گرديد و هم در موفقيت اجتماعي آنها نقش به سزايي خواهد داشت .شانه خالي كردن از مسئوليت،از منظر اسلامي بسيار نكوهيده و منفور است.
روزي رسول خدا(ص) با ياران خود همسفربود .در ساعتي از روز تصميم گرفتند كه استراحت كرده،غذايي بخورند .يكي ازاصحاب گفت:«سر بريدن گوسفند با من».ديگري گفت:«كندن پوست آن با من».سومي كار پخت و پزرا بر عهده گرفتند .با اينكه افراد زيادي براي انجام كارها حضور داشتند فرسول خدا(ص)فرمود :«جمع كردن هيزم از صحرا با من».ياران رسول خدا(ص)گفتند :«اي فرستاده ي خدا!شما راحت باشيد؛ما خود با كمال افتخار همه كارها را انجام مي دهيم.رسول خدا(ص)فرمود:«مي دانم كه شما اين كارها را انجام مي دهيد؛اما خدا دوست نمي دارد كه بنده اش را در ميان يارانش ،داراي موقعيت و وضعيتي متمايز ببيند».(5)اين را گفت :وبراي جمع آوري هيزم رهسپار شد.(6)
به صورت خلاصه ،مسئوليت هاي انسان دراين دنيا به چند دسته تقسيم مي شود.

1- مسئوليت انسان در برابر خود.

2-مسئوليت انسان در برابر خانواده (اعم از پدر و مادر،برادران و خواهران ،و همسر .
3-مسئوليت انسان در برابر جامعه.
4-مسئوليت انسان در برابر نعمت هايي كه خدا به او بخشيده .
5-مسئوليت انسان در برابر دين.
در اينجا نمي توانيم درباره ي همه اين ابعاد بحث مي كنيم و تنها به اين امر اشاره مي كنيم كه براي ايفاي مسئوليت انسان در برابر دين،دو تعليم اساسي تبيين شده است.

1.امر به معروف.

2.جهاد.

اگر انسان مشاهده كند كه دين يا تعاليم ديني كه به عنوان يك نعمت ،در اختيار او قرار گرفته،سركوب مي شود يا احكام آن به سخره گرفته مي شود يا در جامعه به آن عمل نمي شود،از باب امربه معروف و نهي از منكر و با رعايت شرايط و جزئيات آن،مسئول دفاع ازآن است و اگر به تكليف خود دربرابر حفظ دين و مسائل ديني عمل نكند،درروز قيامت مؤاخذه خواهد شد و اگر به مملكت اسلام حمله شود،انسان موظف است به جهاد و دفاع از كشور اسلامي و دين در برابراين حمله برخيزد.
20.كار و تلاش كار،مهم ترين ركن بر پايي و پايايي انسان ،خانواده و جامعه است.در آيات و روايات نيز بر كار و تلاش در عرصه هاي گوناگون تأكيد شده است.رسول خدا(ص)طلب روزي حلال را برهر زن و مرد مسلمان واجب مي داند و مي فرمايد:«پي جويي روزي حلال بر هر مرد و زن مسلمان واجب است»(7)ايشان اين كار را بهترين عبادت دانسته،مي فرمايد:«عبادت خدا ده بخش است كه نه بخش آن پي جويي روزي حلال است»و در روايت ديگري فرمود:«عبادت هفتاد بخش است كه بهترين آن پي جويي حلال است».(8)كساني كه تنبلي كرده،بار زندگي خود را بردوش ديگران مي اندازند ،ملعون مي داند:«هركس بار زندگي خود را بر دوش ديگران اندازد ،ملعون است».(9)مردم را علاوه بر نتايج دنيوي كار،به پاداش هاي اخروي آن بشارت مي داد:«هر كس از حاصل دسترنج خود بخورد ،خدا به او با نظر رحمت مي نگرد و هرگز عذابش نمي كند».(10)بلكه همه ي درهاي بهشت را به روي او باز مي كند تا از هريك كه مي خواهد وارد بهشت شود(11)و «هركس حاصل دسترنج خود را بخورد ،همچون برقي درخشان از پل صراط مي گذرد».(12)در فراز ديگر فرمود:«هركس از دسترنج خود بخورد،روز قيامت در شمار پيامبران قرار مي گيرد و پاداش آنها را مي برد».(13)
رسول خدا(ص)هرگاه مرد نيرومند و سالمي مي ديد و از نيروي او در شگفت مي شد،مي پرسيد :«آيا شغلي دارد؟».اگر پاسخ منفي مي شنيد،مي فرمود :«از چشمم افتاد».دينش را دستمايه ي زندگيش قرار مي دهد.»(14)كنايه از اينكه كسي كه كاري ندارد،ممكن است در اثر فشار فقر و نيازهاي زندگي ،دين خود را تابع دنيايش قرار دهد و آن را وسيله ي براي تأمين زندگي خود قرار دهد يا دين فروشي كندو يا دينش را از دست بدهد.
روزي در جمع ياران نشسته بود و جوان نيرومندي را ديد كه مشغول كار بود .يكي از حاضران گفت:«اگراين جوان نيروي جوانيش را در راه خدا به كار مي گرفت ،شايسته ي تمجيد بود».رسول خدا(ص)فرمود:«اين طورنگوييد!اگر اين جوان براي تأمين نيازهاي خود با پدرو مادر ناتوان خود كار مي كند،در راه خدا گام برداشته است...».(15)
انس بن مالك نقل مي كند كه رسول خدا(ص)پس از بازگشت از جنگ تبوك ،سعد انصاري به استقبال ايشان رفت.پيامبر هنگامي كه با سعد دست داد،احساس كرد كه دستان او زبر و خشن است.از او پرسيد:«به دستت چه آسيبي رسيده كه چنين زبرو خشن شده؟»سعد گفت :«اي پيامبر خدا!با بيل وطناب ،به كار و تأمين معاش خانواده ام مشغولم ،از اين رو دستانم زبر و خشن شده است». رسول خدا(ص)با شنيدن اين جمله ،دستان سعد را بوسيد و فرمود:«اين دستي است كه آتش جهنم با آن تماس پيدا نمي كند»(16).
21.رفتار در مجالس جلسات پيامبر رحمت ،سرشار از اخلاق پسنديده و والايي بود كه رسول خدا(ص)با گفتار و كردارحيات بخش خود،در افراد به وجود آورده بود.در جلسات ايشان ،هرگز گناهي انجام نمي شد.جلسات پيامبر جلوه گاه بردباري ،حيا ،راست گويي و امانت بود.صداي افراد در آنها بلند نمي شدو حريم هيچ كس نمي شكست .اگر در جلسه از كسي اشتباهي سر مي زد،در جاي ديگر نقل نمي شد.همه حاضران انصاف را در حق يكديگر رعايت و با يكديگر بر اساس تقوا و پرهيزكاري رفتار مي كردند.نسبت به يكديگرفروتن بودند و به افراد بزرگ تر اخترام كرده،با افراد كوچك تر مهربان بودند.نيازمندان را بر خود مقدم مي داشتند و مراقب و محافظ افراد غريب بودن.(17)پيامبر در جلسات خود،همواره خوشرو،گشاده و نرم خو بود.هيچ گاه خشن و درشت خو يا سبك سر نبود.آن حضرت چنان رفتار كرده بود كه در حضور ايشان نزاع و جدالي درباره ي يك مسئله در نمي گرفت .اگر كسي صحبت مي كرد،همه ساكت مي شدند تا سخنان او پايان پذيرد.همواره سعي مي كرد ؛رفتاري همسان با رفتار حاضران داشته باشد و هرگز خود را تافته اي جدا بافته در مجلس محسوب نمي كرد؛براي مثال اگر حاضران از چيزي به خنده مي افتادند ،رسول خدا(ص)نيز مي خنديد و از آنچه حاضران شگفت زده مي شدند،شگفت زده مي شد....رسول خدا(ص)با همه به گونه اي يكسان برخورد مي كرد و حق همه ي حاضران رابه خوبي به جا مي آورد،به گونه اي كه هيچ كس احساس نمي كرد كه از نظر رسول خدا(ص)فرد ديگري از او محترم تر است.هر كس با ايشان هم مجلس مي شد،پيامبر از حضوراو بلند نمي شد،بلكه چندان مي نشست و صبرمي كرد كه خود برخيزد.(18)احترام افراد چنان براي ايشان مهم بود كه اگر مي خواست به كسي اشاره كند،هرگز با انگشت اشاره مي كرد،بلكه با كف دست خود اشاره مي كرد.(19)
اگر كسي نزد پيامبر مي آمد،حضرت حتماً براي احترام او واكنش نشان مي داد،براي مثال از مكان خود جا به جا مي شد.روزي فردي به مسجد آمد.رسول خدا(ص)كه تنها در مسجد نشسته بود،براي او جا به جا شد؛وي گفت:«اي فرستاده خدا!جا براي نشستن زياد است».حضرت فرمود:«اين حق مسلمان ديگراست كه وقتي مي خواهد بنشيند ،ديگران براي او جا باز كنند»؛(20)البته از اينكه انسان با ورود كسي بلند شود،نهي مي كرد و مي فرمود:«همانند عجم ها براي يكديگر بلند نشويد،ولي اشكال ندارد كه براي يكديگر جا باز كنيد»؛(21)البته بر اساس برخي روايات ،اهل بيت خود را استثنا مي كرد و آن را جايز مي دانست.(22)
نحوه نشستن آن حضرت بسيار مؤدبانه بود؛به گونه اي كه هيچ گاه ديده نشد كه پاي خود را درحضور ديگران دراز كند.(23)همچنين هيچ گاه مانند بسياري عرب ها كه دامن لباس را بالا مي زدند و زانوهايشان ديده مي شد،زانوهاي خود را زير لباس بيرون نمي آورد.(24)بيشتر اوقات رو به قبله مي نشست.(25)
روزي به ياران خود فرمود:«حق مجالس را ادا كنيد.».گفتند:«حق مجالس چيست؟»فرمود:«چشم هايتان را از گناه پوشيده داريد ؛جواب سلام را بدهيد؛نابينايان را راهنمايي كنيد و امر به معروف و نهي از منكركنيد».(26)

پي نوشتها :

پي نوشت ها: 1.... و اني مسؤول و انكم مسوولون...(كنز العمال،ح12911).
2.تفسير نور الثقلين ،الشيخ عبد علي بن جمعه العروسي الحويزي،تحقيق :السيد هاشم الرسولي المحلاتي ،الطبعه الرابعه :1412،قم ،مؤسسه اسماعيليان ،ج4،ص402.
3.الا كلكم راع و كلكم مسؤول عن رعيته ...صحيح مسلم،مسلم بن الحجاج النيشابوري ،بيروت :دارالفكر،[بي تا]،(8جلدي )،ج6،ص8.
4.كنزالعمال،ح14636.
5.ان الله يكره من عبده ان يراه متميزاً بين اصحابه.
6.كحل البصرفي سيره سيد البشر،شيخ عباس قمي ،ص68.(و نيز ر.ك:داستان راستان ،شهيد مرتضي مطهري ،ص22.)
7.طلب الحلال فريضة علي كل مسلم و مسلمة (بحارالانوار ،ج100،ص9).
8.العبادة عشرة اجزاء تسعه اجزا في طلب الحلال.(بحارالانوار ،ج100،ص9).
9.تحف العقول ،ص37.)
10.من اكل من كد يده نظر الله اليه بالرحمة ثم لا يعذبه ابداً .(بحار الانوار ،ج100،ص9).
11.من اكل من كد يده حلالاً فتح له ابواب الجنة يدخل من ايها شاء.(بحار الانوار ،ج100،ص9-10).
12.من اكل من كد يده مرّ علي الصراط كالبرق الخاطف.(بحار الانوار ،ج100،ص9).
13.من اكل من كد يده كان يوم القيامة في الاعداد الانبياء و ياخذ ثواب الانبياء .(بحار الانوار ،ج100،ص10).
14.بحار الانوار ،ج100،ص9.
15.محجة البيضاء ،ج3،ص140.
16.فقبل يده رسول الله (ع)و قال :هذه يد لا تمسها النار.(اسد الغابه ،ابن اثير،(5جلدي )،تهران:اسماعيليان ،[بي تا]،ج2،ص269.
17.سنن النبي ،ص52.
18.بحارالانوار ،ج16،ص152؛مكارم الاخلاق،ص17.
19.مكارم الاخلاق،ص13.
20.مكارم الاخلاق،طبرسي ،ص25.
21.مكارم الاخلاق ،طبرسي ،ص26.
22.بحارالانوار،ج72،ص467.
23.بحارالانوار،ج16،ص236.
24.مكارم الاخلاق ،طبرسي ،ص17.
25.مكارم الاخلاق ،طبرسي ،ص26.
26.مكارم الاخلاق ،طبرسي ،ص26.

 
امتیاز دهی
 
 

بيشتر


تعداد بازديد اين صفحه: 2459
خانه | بازگشت | حريم خصوصي كاربران |
Guest (PortalGuest)

دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم (شعبه اصفهان)
مجری سایت : شرکت سیگما