مقالات
سفرهاي علمي شهيداول

شمس الدين محمد بن مكي جبل عاملي معروف به شهيد اول (734-786 ﻫ .ق)

در اوان بلوغ در سال 750 ﻫ .ق براي كسب دانش بيشتر، جهت استفاده از افكار و انديشه‌هاي دانشوران عصر و تبادل و تعامل علمي با علماء مراكز علمي مهم شيعه و سني به دورترين مراكز علمي و مهم‌ترين پايگاه‌ها و كانون‌هاي علم و دانش و محل تجمع دانشمندان چون: حله، كربلا، بغداد، مكه مكرمه، مدينه منوره، شام، دمشق، بيت المقدس، مصر و ... سفر كرد.

حوزه حله

نخستين سفر علمي شهيد اول به عراق، حوزه حله بود. حوزه حله در قرن هشتم هجري مركز علمي شيعه محسوب مي‌شد و در اوج شكوفائي به سر مي‌برد شهيد در حله در حوزه‌هاي درسي دانشمندان برجسته آن ديار حضور يافت.

شهيد اول در حوزه حله از محضر درس استاد بزرگ فخر المحققين فرزند علامه حلي و سيد فخار موسوي، ابن معيه، ابن نماي حلي و... كسب دانش نمود. به خاطر تلاش و استعداد فوق العاده‌اي كه داشت پس از يك سال در سال 751 ﻫ .ق به دريافت اجازه اجتهاد و اجازه‌هاي علمي معتبر نقل حديث از اساتيد خود از جمله:

1-   فخر الدين

2-   سيد عميد الدين

3-   جلال الدين ابو محمد الحسن بن نما حلي

4-   تاج الدين ابن معبّه

5-   زين الدين ابوالحسن علي ابن احمد بن طراد المطار آبادي

دريافت نمود.

شهيد برخي از آثار علمي خود را در حله نگاشته، از جمله در نيمه ذي القعده سال 757 هجري در حله تأليف جزء دوم «غايه المراد» را به پايان برده است.

حوزه كربلا

به جز حوزه حله، شهيد از حوزه كربلا و نجف و علماي برجسته آن ديار نيز استفاده برده است. برخي از اساتيد شهيد اول در حوزه كربلا كه از آنان كسب دانش كرده و از آن‌ها نيز اجازه علمي و روايي دريافت نموده عبارتند از:

1-  سيد عميد الدين اعرجي حائري فرزند دختر علامه حلي كه جزء شاگردان علامه نيز بوده است، شهيد از او استفاده علمي برده وي نيز در هيجده رمضان سال 751 هجري در كربلاي معلا به شهيد اجازه علمي، روايتي، نقل آثار خود داده و او را نيز واسطه اجازه‌هاي خود شمرده است.

و نيز از حوزه درس برادرش سيد ضياء الدين اعرجي حائري وسيد علم الدين موسوي حائري كه از مشايخ بزرگ مدرسه حائري شريف بودند به دريافت اجازه نائل آمد.

بغداد

در بغداد عالم برجسته شهر محمد بن يوسف قرشي كرماني شافعي معروف به «شمس الائمه» صاحب شرع صحيح بخاري تحت عنوان «الكوكب الدراري في شرح صحيح البخاري» وي در اوايل جمادي الاولي سال 758 هجري در مدينه السلام بغداد در منزلش در درب مسعود به شهيد اول اجازه روايت كتاب‌هايي كه خودش اجازه روايت آن را داشته و آثار استادش عبدالرحمن بن مولي سعيد زين الدين احمد بن عماد الدين عبد الغفار الايجي كه عبارت بود از: المواقف السلطانيه، القواعد الغياثيه، شرح مختصر المنتهي و... و هرآن چه از مرويات خودش شمرده مي‌شد همه آثارش از كوچك و بزرگ را به شرط اين كه شهيد او را در مظان استجابت دعا فراموش نفرمايد داد. و در نهايت از خداوند مي‌خواهد كه شهيد او را با خودش به درجات رفيع بالا ببرد.

بيت المقدس (فلسطين)

شهيد اول از علماي بيت المقدس نيز اجازه نقل روايت دريافت نمود و نزد برخي دانش آموخته است از جمله:

1ـ شهاب الدين ابوعباس احمد بن حسن حنفي نحوي فقيه صخره شريف در بيت المقدس، شهيد اول از اين استاد برجسته فلسطين استفاده كرده و اجازه روايت كتاب «الخلاصه المالكيه» را از وي دريافت نموده است.

2ـ در شهر الخليل به ديدار شيخ برهان الدين جعبري رفته و از وي دانش آموخته است.

مدينه الرسول

از اجازاتي كه شهيد اول از علماي برجسته اهل سنت گرفته برمي آيد كه سفرهاي علمي وي منحصر به حوزه هاي شيعه نبوده بلكه هر جا عالم برجسته و مورد استفاده اي را مي شناخت به جستجوي او پرداخته و او را يافته از او بهره مي گرفته است، از اجازه اي كه قاضي القضاة ابن جماعه در 22 ذي الحجه سال 754 هجري به شهيد داده چنين استفاده مي شود كه شهيد اگر به زيارت پيامبر (ص) و الائمه معصومين به مدينه منوره رفته در سفر زيارتي هم از كسب دانش غافل نبوده و از آن شرايط نيز استفاده كرده و از ابن جماعه اجازه روايتي كتب اهل سنت را دريافت داشته است.

1ـ عزالدين، عبدالعزيز بن جماعه كه در دمشق ديده به جهان گشود سپس به مصر رفت و در ديار مصر ولايت قضا را در سال 739 هـ . ق به عهده گرفت در پايان عمر به حجاز رفت و مجاور شد و در مكه مكرمه از دنيا رفت.

شهيد در اجازه اش به ابن خازن مي فرمايد: من كتاب كشاف، علامه ابي القاسم محمود زمخشري را از جماعت زيادي از علما روايت مي كنم كه از جمله آنها قاضي القضات مصر عزالدين عبدالعزيز بن جماعه... است.

2ـ عفيف الدين عبدالله شهيد در مدينه منوره، از علامه مورخ عفيف الدين عبد الله اجازه نقل منقولات او را دريافت نموده است.

مصر

افزون بر آنچه ياد شد شهيد هجرت علمي، آموزشي و پژوهشي به مصر داشته و از مراكز علمي و دانشمندان مذاهب اسلامي بهره برده است. از جمله:

1ـ قاضي برهان الدين ابراهيم بن جماعه شافعي مذهب وي نيز از جمله مشايخ شهيد به شمار مي آيد كه در ديار مصر شهيد از حوزه درس او استفاده كرده و كتاب شاطبيه را نزد او قرائت كرده است. شهيد در اجازه اش به ابن خازن درباره اين اجازه مي نويسد:

كتاب شاطبيه را نزد عده اي از علماي اهل سنت خوانده و قرائت نموده ام از جمله: قاضي القضاة مصر، برهان الدين ابراهيم بن جماعه كه از جدش بدرالدين آن را فرا گرفته بود.

ظاهراً اين قاضي همان كسي است كه در محاكمه شهيد و ريختن خون وي مشاركت داشته است.

شهيد قاضي نورالله شوشتري مي نويسد: ابن جماعه قاضي دمشق در روزگار جواني در مجالس مدرسان هم درس با شهيد بوده است.

دمشق

شهيد در دمشق مجلس درس و تدريس داشت، شهيد ثاني در آغاز شرحش بر كتاب شريفه لمعه شهيد اول مي نويسد:

از شهيد اول «ره» نقل شده است كه در مجلس درس وي در دمشق در آن زمان غالباً علماي اهل سنت شركت مي جستند چون شهيد با آنها محشور بود و رفت و آمد داشت با آنها رفيق، دوست و همنشين بود. كمتر اتفاق مي افتاد وقت پيدا كند كه به كارهاي مذهبي خود برسد.

شهيد اول فرموده است: از زماني كه نگارش لمعه را شروع كردم تا پايان آن، هيچ كس بر من وارد نشد و اين از الطاف خفي پروردگار بود.

شهيد ثاني آن را از جمله كرامات شهيد اول مي شمارد.

در شام در سال 776 هـ .ق با قطب الدين رازي شاگرد علامه حلي مؤلف المحاكمات شرح مطالع شرح قواعد و... ديدار داشت. اين دانشور بزرگ خردگرا مورد اعجاب شهيد واقع شد و از او به (بحر لاينزف) ياد كرده است. شهيد اول در حوزه دانش عقلي او شركت جست و از او بهره علمي بسيار برد و از او اجازه نقل آنچه خود او اجازه داشت دريافت نمود.

 

 
امتیاز دهی
 
 

خانه | بازگشت | حريم خصوصي كاربران |
Guest (PortalGuest)

كنگره بين المللي شهيدين
مجری سایت : شرکت سیگما