از سایت های دیگر (مطالب مناسبتی)
بازخوانی وقایع آخرین روزهای ماه صفر ماه صفر به روزهای پایانی خود نزدیک می‌شود و هاله‌ای از غم و اندوه رخسار زمین را فرا می‌گیرد، این روزها یاد‌آور مصیبتی است که دل صدیقه طاهره(س) را به درد آورد و سرشک ماتم بر دیدگان محبین خاندان عصمت و طهارت جاری ساختند.
ایسنا،‌ ضمن تسلیت فرا رسیدن ایام رحلت جانگداز آخرین فرستاده خدا و سبط اکبرش حضرت امام حسن مجتبی(ع) و امام رضا(ع)، به نقل از مرکز خبر حوزه نگاهی کوتاه به وقایع و اتفاقات 25 صفر تا آخر صفر را تقدیم می‌کند.
25 صفر
طلب کتف توسط پیامبر(صلى الله علیه و آله)
در این روز، پیامبر(ص) دوات و کتف طلبیدند تا بنویسند که خلافت بلافصل، براى امیرالمؤمنین(ع) است، ولى عمر مانع از این کار شد و به ساحت اقدس نبوى(ص) جسارت کرد و گفت: «ان الرجل لیهجر، این مرد هذیان مى گوید»
همچنین پیامبر(ص) در این روز بر منبر رفتند و خطبه خواندند و مردم را موعظه نمودند و به پیروى از قرآن و عترت فراخواندند(1)
26 صفر
تجهیز لشکر اسامه
در این روز در سال 11 هجری قمری پیامبر(ص) به عده‌اى خاص از صحابه و به خصوص ابوبکر و عمر و عثمان امر فرمودند، براى سفر به روم و جنگ با رومیان به امیرى اسامة بن زید آماده شوند. آنان از این امر کراهت داشتند و نسبت به فرماندهى اسامه بر سپاه اسلام به خاتم‌الانبیاء(ص) اعتراض کردند. حضرت فرمودند: "خدا لعن کند کسى را که از لشکر اسامه تخلف کند"، ولى با این همه بسیاری از صحابه، تخلف کردند و بازگشتند»(2)
28  صفر
 
شهادت رسول خدا(ص)
شهادت جانگداز و مظلومانه اشرف مخلوقات خاتم‌الانبیاء محمد بن عبدالله(ص) در سال 11 هجری در سن 63 سالگى به وسیله سم (3) بوده است.
آغاز و شدت بیماری
در 24 صفر بیمارى پیامبر(ص) شدت یافت(4). پیامبر(ص) هنگام بیمارى فرمودند: حبیبم را نزد من حاضر کنید. عایشه و حفصه پدران خود را نزد آن حضرت حاضر نمودند. پیامبر(ص) روى مبارک خویش را از آنان برگردانید و فرمود: "حبیبم را نزد من حاضر کنید". سپس دنبال على بن ابیطالب(ع) فرستادند. چون نظر مبارک به آن حضرت افتاد او را نزد خود خواند و کلماتى به حضرت فرمود. هنگامى که على بن ابیطالب(ع) از نزد آن حضرت خارج شد، عمر و ابوبکر به او گفتند: "خلیلت به تو چه گفت؟"، فرمود "هزار باب علم به من حدیث کرد که از هر باب هزار باب دیگر باز مى شود(5)".
وصایاى پیامبر(ص)
پیامبر(ص) در لحظات آخر عمر خود وصیتهایى به امیرالمؤمنین(ع) فرمودند و جبرئیل و میکائیل و ملائکه مقربین را بر آن وصیت شاهد گرفتند. از جمله آن کلمات که جبرئیل به پیامبر(ص) مى‌فرمود و امیرالمؤمنین(ع) مى‌شنید این بود "یاعلی؛ حرمتت را مى‌درند و محاسنت به خون سرت رنگین مى‌شود."
امیرالمؤمنین(ع) مى‌فرمایند: "هنگامى که آن کلام را فهمیدم، فریاد زدم و بر روى زمین افتادم." بعد فرمایشاتى به حضرت زهرا(س) و حسنین(ع) فرمودند؛ سپس آن وصیت با چند مهر از طلا که آتش به آن نرسیده بود (و ساخته دست بشر نبود) مهر شد و به امیرالمؤمنین(ع) تحویل داده شد(6)
غسل و نماز بر بدن پیامبر(ص)
امیرالمؤمنین(ع) پس از غسل دادن آن حضرت به تنهایى بر ایشان نماز خواندند(7)
بعد، حضرت مولى‌الموحدین(ع) فرمودند: خداوند در هر مکانى که روح پیامبرش را قبض مى‌کند راضى است که در همان مکان دفن شود، و من آن حضرت را در حجره‌اى که از دنیا رفته دفن مى‌کنم.
 
امیرالمؤمنین(ع) با کمک دیگران قبرى حفر کردند و بدن حضرت را داخل قبر قرار دادند. سپس آن حضرت داخل قبر رفت و صورت پیامبر(ص) را باز کرد و گونه راست را بر زمین گذاشته در لحد را بستند و خاک روى آن ریختند(9)
 آغاز امامت امیرالمؤمنین(ع)
28 صفر اولین روز امامت حضرت امیرالمؤمنین على بن ابیطالب(ع) است، و زیارت آن حضرت در این روز مستحب است(10)
آغاز غصب خلافت
از طرفی اولین روز غصب خلافت و خانه نشین کردند امیرالمؤمنین(ع) و شکستن بیعت روز غدیر توسط اهل سقیفه بنى ساعده است(11)
شهادت امام حسن مجتبى(علیه السلام)
در این روز در سال 50 هجری قمری امام حسن مجتبى(ع) به شهادت رسید(12). بنابر قولى شهادت آن حضرت در 7 صفر و بنابر قولى در 5 ربیع‌الاول واقع شده است(13)
جعده دختر اشعث بن قیس با زهرى که معاویه براى او فرستاده بود آن حضرت را مسموم کرد. معاویه همراه با زهر صد هزار درهم فرستاد و وعده کرد که او را به عقد یزید در آورد: ولى به وعده خود وفا نکرد(14)
واقعه مسمومیت و وصیت حضرت امام حسن(ع)
پس از مسمومیت امام حسن مجتبی(ع) و ظهور اثر سم بر بدن مبارک، به بردارش امام حسین(ع) فرمودند: "مرا مسموم کرده‌اند. من از شما جدا مى‌شوم و به خداوند ملحق مى‌گردم، و مى‌دانم چه کسى مرا مسموم کرده است؛ ولى به حقى که بر شما دارم در این‌باره حرفى نزنید. وقتى من از دنیا رفتم، چشمانم را ببند و غسلم بده و کفنم نما و مرا کنار قبر جدم پیامبر(ص) ببر تا با او تجدید عهد کنم. سپس مرا در بقیع کنار جده‌ام فاطمه بنت اسد(س) دفن کنید. مى‌دانم مخالفین و معاندین گمان مى‌کنند شما مى‌خواهید مرا کنار پیامبر(ص) دفن کنید و مانع شما مى‌شوند. شما را به خدا قسم مى‌دهم که مبادا به خاطر من حتى به اندازه خون حجامت ریخته شود." سپس آن حضرت مثل آنچه امیرالمؤمنین(ع) وصیت فرموده بود به اولاد و اهل خود وصیت نمود و از دنیا رفت.
* تشییع جنازه حضرت امام حسن(ع)
امام حسین(ع) بعد از غسل و کفن و نماز، آن حضرت را به طرف مرقد شریف پیامبر(ص) حمل کردند. با دیدن این منظره براى مروان و بقیه بنى امیه که با سلاح و به همراهى عایشه آمده بودند، شکى باقى نماند که مى‌خواهند آن حضرت را در کنار پیامبر(ص) دفن نمایند.
لذا آمدند و مانع شدند، عایشه در حالى که سوار درازگوشى بود گفت: "مرا با شما چه کار است که مى‌خواهید کسى را که من او را دوست ندارم در خانه من دفن کنید." مروان ملعون هم نظیر این مطالب را گفت، و ابن عباس به او و عایشه جواب داد. فرزندان عثمان هم مانع شدند و گفتند: "هرگز نمى‌شود که عثمان در بدترین مکانها دفن شود و حسن با رسول خدا به خاک سپرده شود."
امام حسین(ع) فرمود: "به خداوندى که مکه و حرم را محترم گردانیده، حسن(ع) فرزند على و فاطمه(س) سزاوارتر است بر پیامبر(ص) از کسانى که بدون اجازه داخل خانه او شده‌اند. بخدا قسم او سزاوارتر است از ...
عایشه جلو قبر پیامبر(ص) رفت و گفت: "تا یک مو در سر من هست نخواهم گذاشت او را در این جا دفن کنید!" در اینجا بنى مروان جنازه آن حضرت را تیر باران کردند. بنى هاشم دست به شمشیر بردند. ولى امام حسین(ع) مانع شده فرمودند: "وصیت برادرم نباید ضایع شود" و سپس 7 تیر از جنازه آن حضرت بیرون کشیدند(15)
پس از آن حضرت سیدالشهداء(ع) فرمودند: که اگر وصیت برادرم نبود مى‌دانستید که شمشیرها در کجا و چگونه بر شما فرود مى‌آمد. سپس بدن مطهر آن حضرت را به بقیع آوردند و در کنار جده‌اش فاطمه بنت اسد(س) دفن نمودند(16)
آقا حضرت مجتبى(ع) داراى 15 فرزند دختر و پسر بودند، ولى از جعده هیچ فرزندى نداشتند(17)
آخر صفر
 شهادت امام رضا(علیه السلام)
حضرت ثامن الحجج مولانا على بن موسى الرضا(ع) در سال 203 ه‍جری بنابر اصح (18) دو سال پس از وفات حضرت معصومه(س) به شهادت رسیدند. سن مبارک حضرت 49 یا 55 سال بوده است(19). و قول مشهور آخر ماه صفر است. در 28 صفر مأمون انگور مسموم یا آب انار زهرآلود را به اجبار به حضرت امام رضا(ع) خورانید(20)
آزارهاى مأمون نسبت به حضرت
مأمون از آزار و جسارت نسبت به حضرت کوتاهى نکرد، و حتى حضرت را سه ماه در سرخس زندانى کرد(21)
پس از ولایتعهدى، ابتداى گرفتارى آن حضرت به خاطر معاشرت با مأمون بود. او به حسب ظاهر در تعظیم و احترام حضرت مى‌کوشید، اما در باطن به آزار و اذیت حجت خدا پرداخت.
مسمومیت حضرت
یاسر خادم مى‌گوید: هر جمعه که آن حضرت از مسجد جامع مراجعت مى‌کرد، با بدنى عرق‌دار و غبارآلود دستها را به درگاه الهى بر مى‌داشت و مى‌فرمود: "بارالها اگر فرج و گشایش کار من در مرگ من است، مرگ مرا برسان." آن حضرت پیوسته در غم و حزن بود تا در غربت رحلت فرمود(22)
مأمون پس از آنکه یک شبانه روز امر شهادت آن حضرت را کتمان کرد سراغ محمد پسر امام صادق(ع) و جماعتى از آل ابوطالب فرستاد تا سلامتی بدن امام‌(ع) را ببینند، و پس از آن شروع به گریه و زارى نمود(23)
دفن بدن مبارک حضرت
پس از غسل و کفن و نماز بر بدن شریف حضرت که توسط امام جواد(ع) انجام شد آن حضرت را جلو قبر هارون در خانه حمید بن قحطبه، مکان فعلى دفن کردند(24). بنابر بعضى روایات ماءمون از ترس فتنه مردم دستور به دفن شبانه حضرت داد(25)
مدت امامت آن حضرت 20 سال بود(26) سن شریف امام جواد(ع) هنگام شهادت امام رضا(ع) 7 سال و چند ماه بود(27)
 
پاورقی‌ها
  1. مستدرک سفینه البحار: ج 6 ص 25. بحارالانوار: ج 22 ص 473.
  2. بحارالانوار: ج 30 ص 428، ج 21 ص 410، طبقات ابن سعد: ج 2 ص 136 مستدرک سفینه البحار: ج 6 ص 295.
  3. اعلام الورى: ج 1 ص 80. بحارالانوار: ج 17 ص 406. اثبات الهداة: ج 1 ص 604. الخرائج و الجرائح: ج 1 ص 27. بصادرالدرجات: ص 503. محاسن برقى: ج 2 ص 262. جامع الاصول: ج 11 ص 38. مستدرک سفینه البحار: ج 6 ص 295. الطبقات الکبرى: ج 2 ص 154. سنن ابى داود: ج 4 ص 174.
  4. مستدرک سفینه البحار: ج 6 ص 295.
  5. کافى: ج 2 ص 61. بحارالانوار: ج 22 ص 473.
  6. کافى: ج 2 ص 32 - 33.
  7. ارشاد: ج 1 ص 188 - 189.
  8. سوره احزاب: آیه 56.
  9. ارشاد: ج 1 ص 188 - 189.
  10. بحارالانوار: ج 97 ص 384.
  11. تتمه المنتهى: ص 9.
  12. اعلام الورى: ج 1 ص 403. بحارالانوار: ج 95 ص 200. مسارالشیعه: ص 27. فیض‌العلام: ص ‍ 199. کافى: ج 1 ص 461. مننتهى الآمال: ج 1 ص 231. مستدرک سفینه البحار: ج 6 ص 295. العدد القویه: ص 350.
  13. بحارالانوار: ج 44 ص 161.
  14. ارشاد: ج 2 ص 16. کافى: ج 2 ص 481. بحارالانوار: ج 44 ص 149. تاریخ الخلفاء نص 192.
  15. منتهى الآمال: ج 1 ص 235.
  16. ارشاد: ج 2 ص 17 - 19. بحارالانوار: ج 44 ص 156.
  17. ارشاد: ج 2 ص 20.
  18. کافى: ج 2 ص 528. فیض العلام: ص 200. بحارالانوار: ج 49 ص 292. مستدرک سفینه البحار: ج 6 ص 295. منتخب التواریخ: ص 578.
  19. کشف الغمه: ج 2 ص 267. بحارالانوار: ج 49 ص 292.
  20. ارشاد: ج 2 ص 270. مستدرک سفینه البحار: ج 6 ص 295. جلاء العیون: ص 551. مروج الذهب: ج 4 ص 28. بحارالانوار: ج 49 ص 298.
  21. منتخب التواریخ: ص 580.
  22. فیض العلام: ص 99. تتمه المنتهى: ص 280. وسائل الشیعه: ج 2 ص 659.
  23. ارشاد: ج 2 ص 271.
  24. ارشاد: ج 2 ص 271. فیض العلام: ص 99.
  25. ارشاد: ج 2 ص 271. فیض العلام : ص 99.
  26. ارشاد: ج 2 ص 247.
  27. ارشاد: ج 2 ص 271. فیض العلام: ص 99.
 
امتیاز دهی
 
 

بيشتر

خانه | بازگشت |
Guest (PortalGuest)

دفتر تبلیغات اسلامی نمایندگی تهران
مجری سایت : شرکت سیگما