به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، دکتر رجبعلی اسفندیار استادیار گروه فلسفه سیاسی پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در یادداشتی نوشت: سهروردی بر مبنای مراتبی که برای حکما قایل است عالم وجود را هیچ گاه خالی از دانش حکمت و دانایی نمیداند به اعتقاد او حکیمی که متوغل در تأله و بحث باشد دارای ریاست تامه و خلیفه و جانشین خدا است و بر همین اساس مراتب دیگر حکماء را برمیشماد. بنابراین در حکومت حکیم متأله او، خدا در رأس قرار دارد و در مراحل بعدی جبرئیل (ملک)، نبی، حکیم الهی و مردم واقع میشوند.
سهروردی علاوه بر ملک ظاهرشاه فرزند صلاح الدین ایوبی، با چند تن دیگر از پادشاهان دوره سلجوقی از جلمه علاءالدین سلطان سلیمان و ملک عماالدین ارتق نیز همنشین بود و برخی آثار خود را نیز به نام این پادشاهان نگاشته است. در کتاب الواح عمادیه از عروج عرفانی کیسخرو سخن میگوید. وی همچنین سلطنت افریدون را از جلمه سلطنت های موفق و مورد پذیرش خود میداند. همه این موارد نشان از تأمل سهروردی به کارآمدی حکومت ها دارد. او در عبارات مختلف پادشاهان را نصیحت میکند و تصریح دارد: جهانی ورای این جهان فانی وجود دارد که ابدی است و در آن جهان زندگی تداوم دارد. او در صدد است تا با نشان دادن آخرت به پادشاهان، آنان را از ظلم و ستم دور سازد. برای فهم کار آمدی دولت و حکومت در نگاه سهروردی به نظر میرسد باید به دنبال مفاهیمی در اندیشه او باشیم که مشعر به این معناست. در آثار سهروردی مفاهیمی چون: نور،عقل معاد، کمال نفس وعروج استعلابی روان به سوی قطب نورانی، اهمیت فراوانی دارد و به نوعی به کارآمدی انسان و جامعه و دولت مرتبط است.