نویسنده: فاطمه نارنجکار
منبع: اختصاصی سایت مرسلات
چکیده
پژوهش حاضر، با عنوان«بررسی تأثیر شناخت متقابل زوجین بر آرامش آنان» با روش کتابخانهای کوششی است جهت پاسخ به سؤال«شناخت متقابل زوجین چه تأثیری بر آرامش آنان دارد؟». شناخت زوجین از یکدیگر، فرآیندی است که تمام مراحل مختلف زندگی زناشویی، اعم از قبل و بعد از ازدواج را دربرمیگیرد. به طور صریح میتوان اذعان نمود که«شناخت قبل و بعد از ازدواج» آثار مثبتی را بر زندگی زوجین خواهد داشت و با شناخت معیارهای صحیح همسرگزینی در مرحلهی قبل از ازدواج، حقوق، وظایف، تفاوتها و نیازهای متقابل، در بعد از ازدواج است که میتوان از عوامل اختلاف و اشتداد زوجین در زندگی جلوگیری کرد، عواطف و احساسات را به خوبی مدیریت نمود و در برابر فتنهها و انحرافات خانوادگی مقاومت کرد. همچنین شناخت آسیبها و موانع شناخت (مانند ازدواج تحمیلی، عجله و شتابزدگی، عدم درک متقابل و ...)و راهکارهای دفع این موانع در روند آرامش خانواده تأثیر بسزایی دارد. بنابراین موفقیت همسران در هدایت زندگی خود و خانوادهی خویش، مرهون شناخت درست آنان میباشد. این شناخت موجب بهبود روابط خانوادگی و ایجاد آرامش و تفاهم در زندگی زوجین میشود.
واژگان کلیدی:شناخت، آرامش، زوجین و ...
مقدمه
پیمان مقدس زناشویی، رشتهای است آسمانی که قلبها را به هم پیوند میزند، دلهای پریشان را آرامش میدهد و افکار پراکنده را به سوی یک هدف متوجه میسازد. خانه، جایگاه عشق و محبت، کانون انس و مودت و بهترین آسایشگاه است. خداوند متعال در قرآن مجید در آیه 21 سوره روم از این نعمت بزرگ چنین یاد میکند:
«وَ مِن آیاته أن خلق لکم مِن انفسکم أزواجاً لِتَسکنوا الیها و جعل بینکم موده و رحمه إنَّ فی ذلک لآیات لقوم یتفکّرون.»«و از نشانههای او این که از خودتان همسرانی برای شما آفرید تا بدانها آرام گیرید و میانتان دوستی و رحمت نهاد، آری در این(نعمت)برای مردمی که میاندیشند قطعاً نشانههایی است.»
بر طبق آیه، ازدواج عامل آرامش زوجین در کنار یکدیگر میباشد. رابطه زوجین، امری است مافوق غریزه جنسی و براساس محبت، عشق و دوست داشتن پایهریزی شده است. خدای مهربان یک چنین نعمت گرانبهایی را به بشر عطا کرده است اما افسوس که او از این نعمت بزرگ قدردانی نمیکند و چه بسا این کانون مهر و مودت به زندانی تاریک بلکه جهنمی سوزان تبدیل میشود که زوجین ناچارند تا آخر عمر در آن زندان تاریک به سر برند و یا پیمان مقدس زناشویی متلاشی شود. در تشریح علت این پدیده یک عامل بیش از همه مؤثر است و آن این که در شناخت همسر در مرحلهی قبل و بعد از ازدواج محاسباتی صحیح صورت نگیرد و اساس زندگی را اندیشههای نسنجیده تشکیل دهد امّا اگر در گزینش همسر، اصول صحیح رعایت شود و در طول ازدواج(زندگی مشترک)، حقوق، وظایف، تفاوتها و نیازهای متقابل شناسایی گردد، بخش عظیمی از طلاقها و فراقها و مخصوصاً در جامعه معاصر، طلاق عاطفی درخت زندگی را نمیخشکاند.
آشنایی و معرفت زن و مرد از یکدیگر منحصر به قبل از ازدواج نبوده و دامنه این شناخت، چنان وسیع و گسترده میباشد که به بعد از ازدواج نیز خواهد رسید. فرآیند شناخت متقابل زوجین، چشمانی باز، عقل سلیم و انتخاب دینی، منطقی و مستدل را برای داشتن زندگی آرام میطلبد. شناخت متقابل زوجین از یکدیگر رابطهای دو سویه و منطقی است که آرامش روحی و جسمی را به دنبال خواهد داشت.
شناخت یک جریان و پدیدهای است که به صورت نسبی و مستمر تداوم مییابد و به مرور زمان و با تلاش زوجین به درجهی کاملتری میرسد که بخش محدودی از آن در قبل از ازدواج و بخش اعظم آن در زندگی زناشویی حاصل میشود.
شناخت همسر به معنای تکمیل و تکامل جنبههای وجودی طرفین است که موجب سازگاری و هماهنگی همسران میگردد. یکی از راههای شناخت همسر، شناخت قبل از ازدواج میباشد که صحیح بودن عملکرد این شناخت نقش مؤثر و مفید بخش را در بعد از ازدواج مهیّا میسازد. همچنین در بعد از ازدواج، شناخت حقوق، وظایف، تفاوتها و تأثیر و تأثری که زوجین از هم میپذیرند و برآوردن نیازها و احساسات شان توسط یکدیگر در ایجاد آرامش ، عشق و محبت در زندگی آنها تأثیر بسزایی دارد و زندگی آنها از پایداری برخوردار میشود.
نگارنده با توجه به این نیاز فردی – اجتماعی و روحی- روانی و احساس ضرورت آن، تحقیق حاضر را به روش کتابخانهای نگاشته است. این تحقیق، با رویکرد دینی و روانشناسی به بررسی ابعاد شناخت زوجین در مراحل قبل و بعد از ازدواج، آسیبهای شناخت زوجین و ارائه راهکارهای آن پرداخته است.
بالا رفتن آمار طلاق در کشور به دلیل نبود شناخت صحیح و کافی زوجین است؛ باید قبل از علاقهمند شدن به کسی طرف مقابل را شناخت زیرا انتخابهای غلط و بدون علم و تدبیر، طلاق زوجها در سالهای اول ازدواج را به همراه دارد.
زن و شوهر برای رسیدن به آرامش باید نیازهای یکدیگر را بدانند و برای برطرف کردن آن تلاش کنند. زیرا در رابطه زناشویی، اگر نیازها، حقوق، وظایف و تفاوتها شناخته و برآورده شود، آرامش به وجود میآید.
ضرورت انجام این تحقیق از لحاظ نظری، نیاز به آگاهی زوجین از تأثیر یا تأثیراتی است که شناخت متقابل بر آرامش آنان خواهد داشت.
و از لحاظ کارکردی نیز، این ضرورت با نیاز اساسی زوجین به آگاهی از تغییر و تحولاتی است که در اثر عدم شناخت زوجین از یکدیگر در خانوادهها به عنوان مهمترین رکن جامعه، به وجود میآید و از آنها سلب آرامش نموده و در نهایت فروپاشی خانوادهها را در پی خواهد داشت. زوجین با مطالعهی این تحقیق، تجربه لازم را برای برپایی و حفظ یک زندگی سرشار از آرامش و لطافت به دست خواهند آورد، که با شناخت کامل زوجین در مراحل قبل و بعد از ازدواج مهیّا میگردد.
هدف از انتخاب این موضوع، خدمت به جامعه جوان کشور و گامی در جهت کم شدن اختلافات خانوادهها که ریشه در عدم شناخت زوجین دارد، بهبود اوضاع عاطفی زوجین و کمک به افراد سطحینگر جامعه که مسیرشان ناخودآگاه به جدایی عاطفی کشیده میشود.
به عبارت دیگر، هدف غایی، ایجاد آرامش در کانون خانواده است. بنابراین در این رساله، مباحثی چون شناخت معیارهای همسرگزینی، شناخت حقوق و وظایف، شناخت تفاوتها و نیازهای متقابل و آگاهی از موانع شناخت در مرحله همسرگزینی و زندگی زناشویی، بررسی می گردد.
مفهوم شناخت
به آشنایی، ادراک، فهم و دریافت در لغت[1] و به فرآیندهای روانی که در فراگیری و سازماندهی و کاربرد دانش دخالت دارد، در اصطلاح، شناخت میگویند.[2] بنابر بحث پژوهش حاضر، شناخت در زندگی زناشویی، یک جریان و پدیدهای است که به صورت نسبی و مستمر تداوم مییابد و به مرور زمان و با تلاش زوجین به درجه کاملتری میرسد، که بخش محدودی از آن در قبل از ازدواج و بخش اعظم آن در دوران زندگی مشترک، حاصل میشود.
ضرورت شناخت متقابل زوجین
اگر ازدواج را به رابطه انسانی فرد با فرد تعبیر نماییم و این رابطه در نزدیکترین و عمیقترین شکل آن برقرار شود، تبلور آن، چیزی جز زندگی زناشویی نیست. در چنین ارتباط ویژهای، شناخت متقابل زوجین، عامل پایه و زیرساز محسوب میشود.
امروزه بسیاری از اختلافهای زندگی و طلاقها، به خاطر عدم شناخت و درک صحیح صفات و روحیات زوجین از یکدیگر است و لذا با شناخت همسر و تطبیق پیدا کردن با روحیات او بسیاری از زمینههای اختلاف در زندگی از بین میرود.[3]
شناخت قبل از ازدواج
اساساً هر حرکت و هر کاری که انسان میخواهد انجام دهد باید با آگاهی و شناخت باشد. یعنی انسان باید از چرایی آن کار، آگاهی و اطلاع داشته باشد. حضرت علی7 در این باره به کمیل میفرماید: «ای کمیل، هیچ حرکتی و کاری نیست جز این که در آن به شناختی نیازمندی». بیشک مرحلهی انتخاب همسر، از این اصل مستثنی نیست.[4]
شناخت یکدیگر قبل از ازدواج، قدرت تصمیمگیری دختر و پسر برای جواب مثبت یا منفی را بالا میبرد. هر چه قدر شناخت، بیشتر و اصولیتر باشد، توانایی فکر کردن، بیشتر و بهتر خواهد شد و کاری که براساس آگاهی و معرفت شروع شود یا پایان پذیرد، پشیمانی کمتر و مسئولیتپذیری و پیشرفت والاتری را فرا روی فرد قرار میدهد.
بنابراین لازم است که زوجین ابتدا با مفهوم ازدواج و اهداف آن آشنایی پیدا کنند تا بتوانند با توجه به اهمیت این موضوع، در انتخاب همسر دقت و توجه بیشتری را مبذول نمایند و شناخت بیشتری نسبت به ایدههای صحیح در انتخاب همسر را برای خود آشکار سازند.
مفهوم ازدواج
ازدواج، سنت دیرینهای است که در آن مرد و زن زندگی مشترکی را آغاز میکنند و پیمان میبندند که مصاحب و یار و غمخوار یکدیگر باشند و به یکدیگر، عشق بورزند و با ازدواج بر تنهایی خویش پایان دهند.[5]
ازدواج و تشکیل خانواده از نظر اسلام مهم است، زیرا سنگ بنای حیات جامعه است، هرگونه اقدام و رشد اجتماعی در سایه خانوادهها حاصل میشود، عامل ثبات و سازش اجتماعی است و سعادت جامعه تا حدود زیادی در گرو آن است.[6]
اهداف ازدواج
اهداف ازدواج عبارتند از:
1. ارضای غریزهی جنسی: در بین غرایز، غریزهی جنسی، بسیار قوی و سیریناپذیر است که خداوند متعال براساس تدبیر حکیمانهی خود در زن و مرد قرار داده است.
اسلام به منظور تحکیم بنیان اجتماعی اقوام و ملل، بهرهبرداری صحیح از غریزهی جنسی و جلوگیری از مفاسد زیادبی بندوباری و زیانهای ناشی از عزوبت، به تحکیم و تنظیم مبانی ازدواج سفارش کرده است.[7]
2. رشد و تکامل شخصیت: ازدواج یعنی تکمیل شدن؛ زن و مردی که ازدواج میکنند در واقع به نوعی تکامل میرسند و عیوب و نقصهای خود را در پناه یکدیگر از میان برده و به اوج سعادت دست مییابند.[8]
3. آرامش روانی:خداوند متعال که آفرینندهی انسان است و خصوصیات و فطریات و غرائز او را میداند، آفریدن زن و مرد و قرار گرفتن آنان در کنار یکدیگر را از حکمتها و آیات خود و ازدواج را سبب مودّت و آرامش انسان معرفی میفرماید[9]:«وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ»[10]؛ «و از نشانههای او این که از (نوع) خودتان همسرانی برای شما آفرید تا بدانها آرام گیرید و میانتان دوستی و رحمت نهاد، آری، در این(نعمت) برای مردمی که میاندیشند قطعاً نشانههایی است.»
معیارهای همسرگزینی
معیارهای همسرگزینی شامل جنبههای روحی و جسمی میباشد. در ذیل مفصلاً به توضیح این ابعاد از منظر آیات و روایات معصومین: پرداخته میشود.
1. ابعاد روحی- روانی
1-1 دینداری: تدین همسر از اهمیت بسیاری برخوردار است و تأثیر بسزایی در سعادت زندگی خانوادگی دارد. بدون این معیار، ارزشهای اخلاقی همچون صداقت، وفا، گذشت و فداکاری در زندگی قابل پیاده شدن نیست.
2-1 اصالت خانوادگی: اصالت خانوادگی افراد، در زندگی و شرایط سرنوشتساز آن نقش تعیین کنندهای دارد چنان چه محروم بودن از شرافت و اصالت خانوادگی که در برخی از احادیث اسلامی از آن به «لئامت» و پستی تعبیر شده، در زندگی فردی و اجتماعی انسان، آثار و عوارض بسیار تلخ و مصیبت باری را به دنبال خواهد داشت.[11]
معیارهایی که به وسیله آنها میتوان اصالت خانوادگی فرد مقابل را به عنوان همسر آینده سنجید، عبارتند از:1) حلالزادگی 2) پارسایی و تقوا 3) افکار و اعتقادات صحیح 4) صلاحیت اخلاقی و روانی 5) عزت نفس[12]
2. ابعاد جسمی
1-2 زیبایی:«زیبایی» معیار و اندازهای معین و قانون و استانداردی ندارد که بتوان افراد را با آن سنجید بلکه تاحدودی به سلیقه افراد بستگی دارد.
البته توجه به زیبایی، باید در کنار دیگر صفات و معیارها مورد بررسی قرار گیرد نه به طور مستقل.
2-2 سلامت جسمی و روانی:سلامت جسمی و روانی افراد یکی از معیارهای مهم در انتخاب همسر است .دخترو پسر، پس از انعقاد ازدواج مسئولیتهای سنگینی بر روی دوش هر یک از آنها قرار میگیرد که جز با سلامت کامل نمیتوان از انجام همهی آنها برآمد.
شیوههای شناخت همسر قبل از ازدواج
1. گفتگوی متقابل
البته شناخت از راه گفتگو، باید با اطلاع خانواده دختر و پسر، انجام شود، ولی روش شناخت در دوستیهای متداول صحیح نیست چون طرفین درگفتمانهای مستقیم و دوستانه، نکات منفی را مطرح نمیکنند و با بیان دیدگاههای مثبت و آرمانی خود، شناخت درستی از طرفی مقابل به دست نمیآورند.[13]
مسائلی که در گفتگو مطرح میشود بر محور موارد زیر باشد:
1. بیان خط مشی کلی زندگی و اهداف آینده؛ 2. بیان صادقانه صفات و اخلاقیات؛ 3. طرح نظرات تربیتی و ارتباطی؛ 4. بیان عیبها و نواقص؛ 5. بیان انتظارات و خواستهها.[14]
2. تحقیق و بررسی
یکی دیگر از راهکارهای شناخت قبل از ازدواج، تحقیقاتی است که باید به صورت همه جانبه انجام شود.
در ازدواج دو نوع تحقیق وجود دارد: 1) تحقیق اولیه؛ 2) تحقیق اصلی.
تحقیق اولیه مختصر است و قبل از اجازه گرفتن برای خواستگاری از سوی خانواده پسر و پیش از اجازه دادن به خواستگار، به وسیلهی خانوادهی دختر انجام میشود.
تحقیق اصلی پس از خواستگاری و جلسات گفتگوی پسر و دختر انجام میشود.
3. مشاهده و رؤیت:
در خصوص شناخت و آشنایی با خصوصیات ظاهری و فیزیکی همسر آینده لازم است، در حدودی که شرع مقدس اسلام فرموده، بررسی و توجه شود. عدم رؤیت و چشم و گوش بسته وارد شدن و جنس نادیده و سربسته را خریداری نمودن، عموماً زیان و خسران جبرانناپذیری خواهد داشت.
4. مشاوره(مشورت کردن):
تعالیم اسلامی توصیه دارند که زوجین در این مورد با بزرگترها مشورت کنند و پیش از این که تصمیم قطعی خود را در امر ازدواج به مرحله اجرا بگذارند نظر خود را با پدر و مادر در میان بگذارند تا بعدها دچار مشکلات نشوند.[15]
شناخت بعد از ازدواج
مهمترین مرحلهی شناخت زوجین، زمانی است که آنها، گام در وادی زندگی مشترک مینهند و در تمامی فراز و نشیبها، نظارهگر روحیات یکدیگرند.
البته، این شناخت، به منظور تحکیم بنیاد زندگی زناشویی و دستیابی به راههای تنظیم زندگی، تعدیل خواستهها و حداکثر استفاده کردن از امکانات موجود میباشد، نه به قصد عیبجویی و کشف نقاط ضعف شخص مقابل و اشکال تراشی. شناخت بیشتر زوجین از یکدیگر موجب تفاهم و سازگاری بیشتر شده و به طور طبیعی آرامش روانی خانواده را به دنبال دارد.
- ابعاد شناخت بعد از ازدواج
الف) شناخت زوجین از حقوق متقابل
اسلام برای هر یک از اعضای خانواده، حقوق خاصی معین کرده است که آگاهی به حقوق و وظایف، مقدمهی عمل است و جلوی بسیاری از اختلافات و درگیریهای فیمابین را میگیرد.[16]
1. حقوق مشترک زن و شوهر:
1-1 حق هم خوابی(حق جنسی): این تنها حقوق مشترک برای زن و شوهر است که در سایه پیمان مشروع، روابط آمیزشی با هم داشته باشند که هدف آن، هم ارضای غریزه و هم تولید نسل است. زن و شوهر باید همیشه آماده این رابطه باشند و یکدیگر را از این نظر راضی کنند.
2-1 حق تکمیل و تکامل:زن و شوهر باید زمینه رشد مادی و معنوی یکدیگر را فراهم آورند و در زمینههای فکری، دینی و اخلاقی به رشد و تکامل برسند.
3-1 حق سکونت مشترک: هدف اصلی نکاح، تشکیل خانواده و در کنار یکدیگر است که بخش عمدهای از آرامش و ارتباط عاطفی از اینجا سرچشمه میگیرد و رسیدن به این هدف با جدایی آنان امکانپذیر نیست.
2. حقوق اختصاصی زن: حق زن بر مرد، با الهام از ارزشهای اسلامی و حقوق مدنی عبارت است از:
1-2 حق مهریه: مهریه در اسلام حق مالی است که به محض زناشویی بر گردن مرد قرار میگیرد، اگرچه در قرارداد نیامده باشد.
2-2حق نفقه:نفقه واجب شامل هزینههایی است که شوهر در تأمین آنها مسئولیت شدیدی داشته و باید آنها را فراهم نماید و آنها عبارتند از:
1) فراهم نمودن مسکن مناسب.2) تهیه غذا و پوشاک.3) تأمین هزینههای درمانی، در صورتی که در خانه شوهر پیش آمده و از امراض ارثی نبوده است. 4) حفظ آبرو و حیثیت زن و فراهم ساختن وسائل زندگی مطابق همشأنهای وی.[17]
3-2 حق بیتوته: ضرورت دارد مرد به قدر لازم به همسرش سرکشی کند و شبهایی را نزد او بماند که به حالت معلّقه در نیاید. این کار را اصطلاحاً «حق بیتوته» مینامند.[18]
3. حقوق اختصاصی شوهر:
1-3 حق اطاعت:اطاعت از شوهر و خودداری از نافرمانی او از وظایف اولیه زن است که البته شکی نیست که غرض از اطاعت، فرمانبرداری در اموری است که مخالف امر خدا نباشد. در راستای اطاعت از شوهر، زن نباید بدون اجازه او از منزل خارج شود، حتی نمیتواند بدون اجازه شوهر به خانواده خود سرکشی کند و نباید بدون اجازه شوهر از اموال او استفاده کند.[19]
2-3 حق تمکین: تمکین، یعنی آمادگی زن در برابر کامجویی مشروع شوهر. اگر زن به خواستههای همسرش در این زمینه به موقع پاسخ دهد اختلافات خانوادگی به حداقل خود میرسد و در نتیجه، آرامش و نشاط در زندگی حاکم خواهد شد.[20]
ب) شناخت زوجین از وظایف متقابل
در ذیل به برخی از این وظایف اشاره میشود:
1. وظایف مشترک زن و شوهر:
1-1 خوش اخلاقی: مقصود از خوش اخلاقی، برخورداری از ویژگیها و صفات ارزشمندی است که در کردار و گفتار انسان تجلّی پیدا میکند. خوش زبانی، مهربانی، دلجویی، فروتنی و احترام از مصادیق خوش اخلاقی به شمار میروند.
خوش اخلاقی باعث ایجاد انس و محبت میان زن و شوهر میشود و ریشهی دوستی را محکم مینماید.
2-1 مسئولیتپذیری: هر یک از زن و مرد باید بدانند که با قبول زندگی مشترک، مسئولیتهایی بر عهدهی آنان قرار میگیرد
با وجود روحیه مسئولیتپذیری متقابل در همسران، ریشهی اختلافات خانوادگی از بین رفته، زن و شوهر در جوّی سالم و با روحیهای امیدوار به انجام وظایف خود میپردازند.[21]
3-1 احترام متقابل:احترام زن و شوهر به یکدیگر در سلامت روحی، افزایش محبت و تحکیم خانواده، تأثیر بسزایی دارد. درگیریها و اختلافهای آشکار هنگامی پدید میآیند که پردهی حرمت میان آن دو دریده شود و طرفین برای یکدیگر ارزش و احترامی قائل نباشند.
2. وظایف اختصاصی زن:
1-2 خوشرویی و خوشرفتاری:زن فهیم، با اخلاق و رفتار شایسته خود در برخورد با همسر، در کانون گرم خانواده همیشه شاد و آرامشبخش است و بدین وسیله محیط خانه را سرشار از مهر و دوستی و آرامش مینماید.[22]
2-2 زینت و آرایش کردن برای همسر: زن در این زمینه سهم زیادی دارد و میتواند با آراستگی خود زمینه محبت و شادی بیشتر را در همسرش به وجود آورد و از این طریق به او آرامش ببخشد.[23]
3-2 پاسداری از حریم و ارزشهای خانواده: بزرگترین مسئولیت زن در مورد همسرش این است که به عنوان ناموس مرد و نماینده او در خانه، با رفتار و گفتارش، از حریم و ارزشهای خانواده پاسداری کند.
3. وظایف اختصاصی شوهر:
1-3 سرپرستی و مدیریت: مرد به حکم عقل و شرع، سمت سرپرستی خانواده را برعهده دارد، زیرا او در بعد جسمی و عقلی بر زن برتری داشته، برای اداره خانواده توانایی بیشتری دارد.
2-3 تأمین نیازهای دینی: دین، اساسیترین عامل امنیت و آرامش درونی خانواده است. نخستین وظیفهی مرد برای احیای ارزشهای دینی در خانوادهی خود، وادار ساختن آنها به نماز است؛ زیرا نماز، از انواع ناهنجاریهای اخلاقی و رفتاری پیشگیری مینماید.[24]
3-3 آراستگی: دین مبین اسلام به شوهران دستور میدهد، خود را آراسته ساخته و از ژولیده بودن اجتناب کنند.
ج) شناخت زوجین از تفاوتهای یکدیگر
قانون خلقت این تفاوتها را برای این به وجود آورده است که پیوند خانوادگی زن و مرد را محکمتر کند و لذا تفاوتهای زن و مرد تناسب است نه نقص و کمال و خداوند خواسته است با این کار تناسب بیشتری میان زن و مرد به وجود آورد.[25]
شناخت این تفاوتها برای جلوگیری از بروز مشکل و اختلاف بسیار مهم است و در سایه این شناخت،همسران میتوانند به تفاهم و آرامش که یکی ازدستاوردهای خانواده سالم است دست یابند.[26]
1. تفاوتهای جسمی
مرد بطور متوسط درشت اندام وزن کوچک اندام است.قدوقامت مرد بلندتر وزن کوتاهتر است. مرد خشنتر و زن ظریفتر و صدای مرد کلفتتر و خشنتر است، اما صدای زن نازکتر و لطیفتر.
رشد بدنی زن سریعتر و رشد بدنی مرد کندتر است.[27]
زنان عموماً کوتاه قدتر از مردان هستند. شانهی مردان پهنتر از زنان است و زنان باسن پهنتری نسبت به مردان دارند که شاید به علت بارداری توسط آنان باشد.[28]
2. تفاوتهای جنسی
جنسیت مردان از دو کروموزوم xy و جنسیت زن از دو کروموزومxxتشکیل شده است. عامل تفاوت زن و مرد ژنy است. مقاوت ژنx از ژنy بیشتر است. ژنy یک ژن خشن، کم حوصله و دهنده است اما ژنx یک ژن آرامشطلب، پرحوصله و گیرنده است.[29]
3. تفاوتهای روانی
1-3 تفاوتهای عاطفی
از نظر روانی، احساسات زن از مرد جوشانتر است، زن از مرد سریع الهیجانتر است، یعنی زن در مورد اموری که مورد علاقه یا ترسش هست زودتر و سریعتر تحت تأثیر احساسات خویش قرار میگیرد و مرد سردمزاجتر از زن است، زن طبعاً به زینت و زیور و جمال و آرایش و مدل موهای مختلف علاقهی زیاد دارد و میل به جلوهگری در آنها بیشتر از مرد است. زن از مرد محتاطتر، مذهبیتر، پرحرفتر و ترسوتر و تشریفاتیتر است. زنان برای ایجاد ارتباط و بیان حالتهای روحی خود از زبان ارتباطی و صمیمانه استفاده میکنند در حالی که مردان از زبان برای انتقال اطلاعات و دریافت آن بهره میگیرند. مردان راه حلگرا هستند ولی زنان رابطهگرا هستند. زنان جزئینگر هستند ولی مردان کلینگرند.[30]
2-3 تفاوت در برخورد با تنشها
یکی از مسایل مهم در رابطه با زندگی فردی و اجتماعی افراد، چگونگی برخورد آنها هنگام مقابله با سختیها و تنشها است. زن و مرد در برخورد با تنشها، عکس العملهای متفاوتی از خود نشان میدهند. زنها برونگرا هستند و از حرف زدن و صحبت کردن به عنوان روشی برای تخلیهی تنشهای خود استفاده میکند. مردان در مواجهه با تنشها برخوردهایی مثل، کنارهگیری از جامعه، سکوت و غرغر کردن را از خود نشان میدهند و زنان در این حالت واماندگی خاصی از خود نشان میدهند، و کلافه شده و دچار خشم شدید میشوند و از کوره درمیروند. به نظر میرسد توجه زن و مرد به ویژگیهای طرف مقابل، به آرامش آنها بسیار کمک میکند. در این باره هر یک باید وجوه مثبت و گاه نهفته دیگری را فعّال کند و جنبههای منفی شخصیت دیگری را به تدریج اصلاح کند.[31]
در مجموع میتوان به نکتههایی برای تفاهم و آرامش بیشتر زن و شوهر اشاره کرد. اول این که بپذیرند آنان به عنوان دو انسان مستقل، از ویژگیهای روانی مستقل و متفاوتی برخوردارند. سپس نقاط قوت و ضعف یکدیگر را شناخته و براساس آنها، توقعات خویش را نسبت به هم ابراز کنند. به بیان دیگر، هر یک دیگری را مکمل خود بداند و از این جهت که دو فکر بهتر میتواند منشأ اثر باشد در جهت تکامل یکدیگر بکوشند و سعی و شوق وافری برای درک و توافق با هم داشته باشند. همچنین در این راه، صراحت و صداقت کامل داشته باشند و بدانند که توافق و سازگاری، زمینه وحدت و آرامشی است که لازمهی زندگی مشترک میباشد.[32]
د) شناخت زوجین از نیازهای یکدیگر
از آنجا که ازدواج یکی از مهمترین ارکان زندگی هر انسانی است، بنابراین زوجین باید یک سری مهارتهایی را در این مورد کسب کنند تا به آرامش که دستاورد یک ازدواج موفق میباشد، دست یابند. یکی از مهارتهایی که در ایجاد آرامش زوجین مؤثر خواهد بود، شناخت آنها از نیازهای یکدیگر است.
زن و مرد، نیازهایی نسبت به یکدیگر دارند، هرگاه این نیازها به وسیله دیگری برآورده شود، در کنار او به آرامش میرسد. به عبارت دیگر، آرامش زن و مرد در کنار هم، به میزان ارضای نیازهای آنها بستگی دارد.
در این قسمت از بحث خود، نیازهای زوجین را به چهار قسمت اصلی تقسیم میکنیم. ابتدا نیاز معنوی بررسی میشود و سپس به ترتیب نیاز مادی، نیاز عاطفی و در نهایت نیاز جنسی را بررسی میکنیم.
1. نیاز معنوی
محیط خانواده میتواند محلّی برای عروج و سلوک و تکامل زن و مرد باشد. یکی از مهمترین نیازهای خانواده، نیاز معنوی است.
برخورداری زن و شوهر از باورهای مستحکم، در ایجاد آرامش، تأثیر بسزایی دارد و بیبهره ماندن برخی خانوادهها از این باورها، در همهی مراحل، مشکلات متعددی را در پی دارد. از این رو اعتقادات در زندگی عادی انسانها نقش مهمی دارد و ترک باورهای دینی، آرامش و لذت را از زندگی سلب میکند و موجب اضطراب، حیرت و حسرت میشود، هر چند فرد از مزایای مادی خوبی برخوردار باشد.[33]
2. نیاز مادی
نیازهای مادی از جمله نیازهای اولیه انسان است. بنابراین نقش اقتصاد را نباید در تأمین آرامش و آسایش خانواده نادیده گرفت. اگر زوجین در خانواده بخواهند میزان آرامش را افزایش دهند باید بدانند، صرفاً افزایش سرمایه و وضعیت اقتصادی باعث آرامش نمیشود و در عین حال باید تلاش کنند، نیازهای اساسی خانواده برآورده شود.[34]
3. نیاز عاطفی
زوجین برای این که بتوانند به آرامش دست یابند باید همهی نیازهای آنها برآورده شود و نیاز عاطفی از مهمترین آنها میباشد زیرا خانواده تشکیل شده از انسان و انسان به عاطفه نیازمند است. اعضا یک خانواده که رکن مهم آن زن و شوهر هستند باید از پیوند مقدس و درونی که همان محبت و احساس علاقه به یکدیگر است، برخوردار باشند.
برای ایجاد محبت، زوجین باید بدانند که با توقعات و روحیات نامطلوب همسر چگونه باید برخورد کنند و این که بدانند هر سخن جایی و هر نکته در زندگی مقامی خاص برای خود دارد. خوب است آنها نامهنگاریهای محبتآمیز به یکدیگر داشته باشند، نوشتن نامههای عاشقانه و پر محبت تأثیر نیکویی در افزایش محبت و استحکام آن دارد.[35] زوجین در نیازهای عاطفی به خاطر اختلاف جنسیت، یک سری تفاوتهایی با یکدیگر دارند.
4. نیاز جنسی
یکی از اصلیترین انگیزههای تشکیل خانواده آمیزش و تأمین نیاز جنسی است. زن و شوهر در تأمین و اشباع جنسی یکدیگر لازم است فوق العاده هوشیار و دقیق باشند. در صورتیکه این نیاز برآورده نشود، قهراً عوارض نامطلوبی را به دنبال خواهد داشت که سرکوفتگی، انحراف، بیعفتی، بیرغبتی به همدیگر، ستیز، خصومت و .... از آن جمله میباشد.[36]
زن و مرد در مسائل مربوط به رابطهی جنسی تفاوتهایی دارند که زوجین برای این که بتوانند نیاز جنسی خود را تأمین کنند و از طریق آن به آرامش برسند، لازم است نسبت به این تفاوتها، اطلاع و آگاهی پیدا کنند.
زنان همیشه نیاز دارند قبل از هر ارتباط جنسی با شوهرشان احساس یگانگی کنند و از توجه و محبت بدون قید و شرط بهرهمند شوند. رابطه همراه با محبت، داشتن رابطهی جنسی خوب را تضمین میکند. به عبارت دیگر، تحقق ارضای جنسی در زنان تنها در ارتباط با برقراری روابط جسمی نیست، بلکه احتیاج به آمادگی جسمی و روحی دارد. در اغلب مردان همهی این موارد برعکس است. یعنی ارتباط جنسی موجب میشود که احساس کنند مورد محبت واقع شدهاند. وقتی نیاز جنسی مرد، توسط همسر ارضا شود، مرد احساس آرامش میکند و برای حرکت و زندگی، انرژی میگیرد و بهتر میتواند نیازهای عاطفی زن را ارضا کند.[37] مردان دو یا سه دقیقه وقت لازم دارند تا در مرز نهایی این رابطه قرار گیرند در حالی که آمارها نشان میدهد که میانگین مدت آمادگی برای زنان 18 دقیقه یعنی 6 برابر مردان است.[38]
آسیبشناسی شناخت متقابل زوجین و ارائه راهکارهای آن
لازم است زوجین با موانع و آسیبهایی که آستانه شناخت متقابل آنها را پایین میآورد، آشنا شوند تا بتوانند با رفع آنها به شناخت صحیح از یکدیگر برسند. موانع شناخت متقابل زوجین در دو فصل مورد بررسی قرار میگیرد که فصل اول، مربوط به آسیبهای شناخت زوجین قبل از ازدواج است و فصل دوم، مربوط به آسیبهای بعد از ازدواج است.
الف) آسیبهای شناخت قبل از ازدواج
همانگونه که ثمرهی شناخت صحیح زوجین از یکدیگر، آرامش و در نهایت زندگی موفق خواهد بود، اموری هستند که مانع از شناخت و به ثمر رسیدن آن میگردد که در ذیل به برخی از آنها اشاره میشود:
1. ازدواج تحمیلی
اگر دختر یا پسری برخلاف میل و رضایت درونی خود به ازدواج وادار شود به شناخت نسبی از یکدیگر نمیرسند و احتمال بروز ناسازگاری و کشمکش در چنین خانوادهای بسیار بالا خواهد بود، به ویژه این که عادتاً اثری از محبت و آرامش در اینگونه ازدواجها یافت نمیشود. جوانان باید سعی کنند با دلایل منطقی و موجه، مخالفت خود را اعلام نموده و والدین را با نظر خود هماهنگ نمایند.
2. ازدواج به روش ارتباط دوستانه
در دوستیهای قبل از ازدواج، افزون بر مشکلاتی که برای دختر و پسر ایجاد میکند و سبب اختلال در نظام زندگی آنان میشود، شناخت جدّی امکانپذیر نیست، زیرا دو طرف مراقب خود هستند و طبیعی است که فهرستی از معایب خود را در اختیار دیگری قرار نمیدهند. در این ازدواجها، احساسات در آشناییهای مستقیم غلبه میکند و مانع از شناخت واقعی طرفین میشود.
بنابراین لازم است ضمن بها دادن به دوران آشنایی و شناخت متقابل قبل از هرگونه تصمیمگیری برای ازدواج، با نظارت مدبرانه و حمایتگرانه اولیای محترم هر دو جوان داوطلب ازدواج، از هرگونه خلوتگزینی و تماسهای بدنی و رضایتمندی کششهای نفسانی اجتناب نمود.[39]
3. عجله و شتاب زدگی
عجله و شتابزدگی در بسیاری از امور، به خصوص موضوع مهم انتخاب همسر و ازدواج باعث میشود فرد نتواند همهی جوانب مسأله را به درستی و با دقت بررسی کند و در نتیجه باعث بروز اشتباه در تصمیمگیری میشود.
بنابراین شایسته است که دختر و پسر در انتخاب همسر عجله نکنند و با تأمل و بررسی، عمل نمایند تا به شناخت صحیحی از همسر خود دست پیدا کنند. [40]
4. فریبکاریها
یکی دیگر از آسیبهایی که در طی شناخت طرف مقابل صورت میگیرد، فریبکاریهاست، که غفلت والدین نسبت به این مورد سرنوشتساز، مانع از بیداری جوان آنان شده و در نهایت فرجام خوبی را برای آن جوان و خانواده رقم نمیزند.
بنابراین وظیفه پدر و مادر است که در این موارد تحقیق لازم را انجام دهند تا اسرار آنها قبل از شکلگیری زندگی مشترک آشکار شود.
ب) آسیبهای شناخت پس از ازدواج
1. عدم درک متقابل
ریشهی بسیاری از اختلافات میان زن و شوهر در عدم درک متقابل همسران از یکدیگر نهفته شده است. در محیط خانوادگی، گاه زن و مرد یکدیگر را درک نمیکنند و بدون در نظر گرفتن توان یکدیگر، هر یک از دیگری انتظارهایی دارند که خارج از توان اوست.
بنابراین اگر زن و مرد یکدیگر را نشناسند و از علایق و اندیشههای همدیگر آگاه نباشند مطمئناً در زندگی با شکست روبه رو میشوند و تلاش و امید از خانواده رخت برمیبندد و زوجین دچار رنج و ملال شده و از حرکت و پویایی باز میایستند.
راههایی که میتواند به درک همسران از یکدیگر، کمک کند عبارتند از:
1) رها شدن از خودبینی 2) توجه به مشکلات همسر 3) همدلی و همزبانی
2. بی توجهی نسبت به یکدیگر
یکی دیگر از آسیبهای دیگر که بسیاری از زن و شوهرها در زندگی زناشویی با آن روبه رو میشوند و زمینهای برای درگیری و مشاجره زوجین محسوب میگردد، بیتوجهی همسران نسبت به یکدیگر میباشد.
بیتوجهی همسران نسبت به یکدیگر، خواه به هر دلیلی که باشد، باعث دوری آنها از یکدیگر میشود و به شناخت آنها از روحیات و نیازهای یکدیگر آسیب جدّی وارد میکند.[41]
3. روحیه غرور و خودخواهی
آن چه باعث میشود، زوجین، آمادگی شناخت و آشنایی با وظایف خود را پیدا نکنند، روحیه غرور و خودخواهی است. خودمحوری و عدم پذیرش ویژگیهای فردی دیگران، مانع مهمی برای تفاهم و تشریک مساعی در زندگی خانوادگی است. عدم شناسایی فردیت و تلاشهای بیهوده در جهت یکسانسازی آمرانه فضای خانواده، هزینههای عاطفی سنگینی را بر اعضای آن تحمیل میکند که از خود بیگانگی اعضا کمترین، و فروپاشی خانواده بزرگترین پیامد این رفتار است.
4. بحث و مجادله
جر و بحث زیاد بر روی شناخت همسران نیز تأثیر مخرب دارد زیرا همسران تنها در فضایی سالم و آرام و به دور از ترس و اضطراب میتوانند دربارهی رفتارهای خود و همسرشان بیندیشند و در فضایی دوستانه به مذاکره بپردازند.
بنابراین زوجین باید تلاش کنند به عنوان دو انسان عاقل و بالغ، مسائل و مشکلات را منصفانه بین خود حل و فصل کنند و اجازه ندهند که دیگران در این مداخله کنند. لازم است آنها به جای سرزنش یکدیگر و تفسیر نادرست، به شناسایی مسأله، علتیابی و چارهاندیشی موضوع بپردازند.
نتیجهگیری
آرامش در زندگی که یکی از اهداف ازدواج به شمار میآید، تنها با عنصر شناخت حاصل میگردد، شناختی که زوجین باید قبل و بعد از ازدواج، آن را نسبت به هم کسب نمایند.
چه بسا شناخت وظایف، حقوق، تفاوتها و نیازهای هر یک از زوجین، زمینهساز زندگی محبتآمیز توأم با آرامش برای آنها به ارمغان خواهد آورد.
از آنجا که شناخت همهجانبه و فهم کامل زوجین از یکدیگر، دید وسیعی را در مقابل آنها گشوده و از آسیبهای احتمالی زندگی زناشویی پیشگیری میکند؛ میتواند زندگی ایدهآل و آرامی را برای زوجین مهیا نماید. بیان این نکته، شاید خالی از لطف نباشد که زوجین ابتدا باید خود را به خوبی بشناسند سپس همسر خود را شناخته و با توجه به خصوصیات رفتاری و اخلاقی خود و تفاوتها و نیازهای همسر خویش دست به انتخاب عمل و تأیید یکدیگر در شرایط حسّاس زندگی نمایند. این امر، عامل عکسالعملهای منطقی ومعقول از طرفین گشته و از بسیاری مشکلات جلوگیری میکند. پس شناخت، عاملی جهت کسب آرامش در تمام مراحل زندگی زوجین خواهد بود.
پیشنهادات:
برای ایجاد یک زندگی توأم با آرامش و رضایتبخش، راهکارهایی وجود دارد که با به کارگیری آنها میتوان از مشکلات احتمالی پیشگیری نمود. در ذیل این راهکارها به دو دسته فردی و اجتماعی تقسیم شده که در ابتدا توصیههایی به زوجین و سپس به نهادها و سازمانهای مرتبط ارائه گردیده است.
الف) فردی
توصیه میشود زوجین با مطالعه کتابهای مربوط به تعلیم وتربیت، روانشناسی خانواده، آیین همسرداری و با شرکت در جلسههای آموزش خانواده به شناخت و مهارت خود بیفزایند.
ب) اجتماعی
پیشنهاد به خانوادهها این است که در امر خطیر ازدواج، اصل را دستورات تربیتی قرآن و اهل بیت: قرار دهند.
هم چنین آموزش و پرورش و آموزش عالی به عنوان یک نهاد علمی میتوانند با تدریس مطالبی پیرامون شناخت زوجین و رسیدن آنها به آرامش، آگاهی لازم را به دانشآموزان و دانشجویان نسبت به این مسأله بدهند و راهکارهای عملی و مهارتهای لازم و به روز را جهت به کارگیری در زندگی مشترک، آموزش دهند.
هم چنین نهاد صدا و سیما با پخش فیلمها و سریالهایی در این زمینه، میتواند تأثیرگذار باشد.
بر مسئولین، خصوصاً سازمان ملی جوانان لازم است که با برگزاری دورههای آموزش خانواده و مهارتهای ارتباطی درون خانواده، نسبت به ارتقای سطح معلومات و مهارت زوجین در رابطه با شیوههای همسرداری و شناخت همسر، اقدام کنند. همچنین بر آنها لازم است برای جوانان هدف از ازدواج و تشکیل خانواده را روشن کنند و با طرحی زیبا و جذّاب آن را به دست جوانان برسانند یا در طی سخنرانیهایی در رسانهها، مدارس و دانشگاهها نقاط ابهام آنها را برطرف کنند.
فهرست منابع مقاله
1. احمدی، محمدرضا، روابط پسر و دختر، قم، دفتر نشر معارف، چاپ ششم، 1387.
2. اکبری، محمود، صمیمانه با عروس و داماد، قم، نورالزهرا، چاپ بیست و چهارم، 1389.
3. الهامی نیا، علی اصغر، فقه خانواده، قم، انتشارات یاقوت، چاپ دوم، 1383.
4. امینی، ابراهیم، انتخاب همسر، تهران، انتشارات امیرکبیر، چاپ هشتم، 1383.
5. انصافپور، غلامرضا، فرهنگ فارسی، تهران، انتشارات زوّار، چاپ دوم، 1374.
6. بابازاده، علی اکبر، مسائل ازدواج و حقوق خانواده، تهران، انتشارات بدر، چاپ سوم، 1375.
7. بورس آنکو، جوآن، جلوههای زندگی یک زن، مترجم: منیژه بهزاد، تهران، انتشارات درنا، چاپ دوم، 1380.
8. دهنوی، حسین، گلبرگ زندگی، قم، انتشارات خادم الرضا(ع)، چاپ سوم، 1388.
9. دی آنجلیس، باربارا، رازهایی دربارهی زنان، مترجم: هادی ابراهیمی، تهران، انتشارات نسل نواندیش، چاپ سوم، 1383.
10. رشیدپور، مجید، تعادل و استحکام خانواده، تهران، انتشارات اطلاعات، چاپ دوم، 1375.
11. سالاریفر، محمدرضا، نظام خانواده در اسلام، قم، مرکز نشر هاجر، چاپ دوم، 1388.
12. شعارینژاد، علی اکبر، روانشناسی رشد بزرگسالان در فراخنای زندگی، تهران، پیام آزادی، چاپ اول، 1373.
13. صادقی اردستانی، احمد، ازدواج و اخلاق خانواده، قم، موسسه انتشاراتی امام عصر(عج)، چاپ اول، 1383.
14. صافی، احمد، خانواده متعادل، تهران، انتشارات انجمن اولیا و مربیان، چاپ اول، 1373.
15. عابدی، محمدرضا، شادی در خانواده،تهران،انتشارات مطالعات خانواده،چاپ اول،1383.
16. عابدینی، مطهره، انتخاب همسر، اصفهان، حدیث راه عشق، چاپ دوم، 1388.
17. عمید، حسن، فرهنگ فارسی، تهران، انتشارات امیرکبیر، چاپ هفتم، 1369.
18. فاخری، علیرضا و محمد حسین منتظری، اخلاق خانواده، قم، نشر معارف اهل بیت(ع)، چاپ اول، 1378.
19. فتوگرایی، شهره، راهنمای دوران نامزدی و عقد، اصفهان، حدیث راه عشق، چاپ دوم، 1388.
20. قائمی، علی، خانواده و مسائل همسران جوان،تهران، انتشارات شفق، چاپ دوم، 1363.
1. قرباننیا، ناصر، فصل نامه بانوان شیعه، شماره19، 1388.
21. محمدی ری شهری، محمد، تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث، مترجم: حمیدرضا شیخی، قم، نشر دارالحدیث، چاپ پنجم، 1391.
22. مظاهری، علی اکبر، جوانان و انتخاب همسر، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ دوم، 1373.
23. معین الاسلام، مریم و ناهید طیبی، روانشناسی زن در نهج البلاغه،قم،بهشت بینش،چاپ چهارم،1383.
24. نجفی یزدی، محمد، ازدواج و روابط زن و مرد، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ ششم، 1383.
25. نوابینژاد، شکوه، مشاوره ازدواج و خانواده درمانی، تهران، انجمن اولیاء و مربیان، چاپ سوم،1379.
26. نوری، زینب السادات، تأثیر آرامش روانی زن بر آرامش خانواده،قم،انتشارات پرتو خورشید، چاپ اول،1386.
27. نیلیپور، مهدی، مدیریت خانواده،قم، سلسبیل، چاپ اول، 1385.
28. هارلی، ویلارد اف، نیازهای مردان، نیازهای زنان، مترجمان: شمس الدین حسینی و الهام آرام نیا، تهران، نسل نواندیش، چاپ اول، 1386.
[1]. حسن، عمید، فرهنگ فارسی، ج2، ص1325.
[2]. غلامرضا، انصافپور، فرهنگ فارسی، ج4، ص644.
[3]. مهدی، نیلیپور، مدیریت خانواده،قم، سلسبیل، چاپ اول، 1385،ج2، ص60.
[4]. مطهره، عابدینی، انتخاب همسر، اصفهان، حدیث راه عشق، چاپ دوم، 1388، ص52.
[5]. شکوه، نوابینژاد، مشاوره ازدواج و خانواده درمانی، تهران، انجمن اولیاء و مربیان، چاپ سوم،1379، ص3.
[6]. علیرضا، فاخری و محمد حسین منتظری، اخلاق خانواده، قم، نشر معارف اهل بیت(ع)، چاپ اول، 1378، ج2، ص22.
[7]. علیرضا، فاخری و محمد حسین منتظری، اخلاق خانواده، ج2، ص29.
[8]. ابراهیم، امینی، انتخاب همسر، تهران، انتشارات امیرکبیر، چاپ هشتم، 1383، ص26.
[9]. علی اکبر، مظاهری، جوانان و انتخاب همسر، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ دوم، 1373، ص16.
[11]. احمد، صادقی اردستانی، ازدواج و اخلاق خانواده، ص38.
[12]. محمدرضا، سالاری فر، نظام خانواده در اسلام، ص213.
[13]. محمدرضا، احمدی، روابط پسر و دختر، قم، دفتر نشر معارف، چاپ ششم، 1387، ص44.
[14]. حسین،دهنوی، گلبرگ زندگی، ص130.
[15]. علی، قائمی، خانواده و مسائل همسران جوان، ص39.
[16]. علی،قائمی، خانواده و مسائل همسران جوان، ص276.
[17]. احمد، صافی، خانواده متعادل، تهران، انتشارات انجمن اولیا و مربیان، چاپ اول، 1373، ص44.
[18]. علی اصغر، الهامی نیا، فقه خانواده، قم، انتشارات یاقوت، چاپ دوم، 1383، ص41.
[19]. محمود، اکبری، صمیمانه با عروس و داماد، قم، نورالزهرا، چاپ بیست و چهارم، 1389، ص34.
[20]. مهدی، نیلیپور، مدیریت خانواده، ج2، ص22.
[21]. محمد، نخعی مقدم و یوسف ملکی، ازدواج و مدیریت خانواده، ص83.
[22]. ناصر، قربان نیا، فصل نامه بانوان شیعه، شماره19، ص68.
[23]. مجید، رشیدپور، تعادل و استحکام خانواده، ص94.
[24]. محمد، محمدی ری شهری، تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث، ص400.
[25]. زینب السادات، نوری، تأثیر آرامش روانی زن بر آرامش خانواده،قم،انتشارات پرتو خورشید،چاپ اول،1386، ص56.
[26]. شهره، فتوگرایی، راهنمای دوران نامزدی و عقد، اصفهان، حدیث راه عشق، چاپ دوم، 1388، ص3.
[27]. علی اکبر، شعارینژاد، روانشناسی رشد بزرگسالان در فراخنای زندگی، تهران، پیام آزادی، چاپ اول، 1373، ص25.
[28]. مریم، معین الاسلام و ناهید طیبی، روانشناسی زن در نهج البلاغه،قم،بهشت بینش،چاپ چهارم،1383، ص66.
[29]. شهره، فتوگرایی، راهنمای دوران نامزدی و عقد، ص5.
[30]. مرتضی، مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، صص206-207.
[31]. محمدرضا، سالاریفر، نظام خانواده در اسلام، ص56.
[33] . حبیب الله، طاهری، سیری در مسائل خانواده، ص105.
[34]. محمدرضا، عابدی، شادی در خانواده،تهران،انتشارات مطالعات خانواده،چاپ اول،1383، ص28.
[35]. محمد، نجفی یزدی، ازدواج و روابط زن و مرد، صص73-74.
[36]. علی اکبر، بابازاده، مسائل ازدواج و حقوق خانواده، ص198.
[37]. باربارا، دی آنجلیس، رازهایی دربارهی مردان، ص59.
[38]. جوآن، بورس آنکو، جلوههای زندگی یک زن، مترجم: منیژه بهزاد، تهران، انتشارات درنا، چاپ دوم، 1380، ص160.
[39]. امیر حسین، بانکی پورفرد، مطلع مهر، ص120.
[40]. مطهره، عابدینی، انتخاب همسر، ص20.
[41]. ویلارد اف، هارلی، نیازهای مردان، نیازهای زنان، ص57.
[42]. علی، قائمی، خانواده و مسائل همسران جوان، ص122.