تبلیغات
اخبار
بازدید طلاب مؤسسه مجتهده امین از زندان زنان اصفهان
موانع و راهکارهای مأموریت های علمی-تبلیغی طلاب خواهر در کرسی آزاداندیشی حوزه علمیه اصفهان بررسی شد
فرق و مذاهب
چهارشنبه 28 ارديبهشت 1390 چرا در دنيا يك دين نيست؟

اجازه بدهيد جهت بهره وري بيشتر، سوال شما را اينگونه مطرح كنيم:

مگر پيامبران اديان ديگر را قبول نداريم و آن‌ها از طرف خدا فرستاده نشد‌اند، پس چرا همه داراي يك دين واحد نيستيم؟

پاسخ: براي دين تعريف‏هاي متعددي شده است اما بهترين و جامع‏ترين تعريف دين كه شامل تمام اديان شده و در فرهنگ ما و ميان ما شناخته شده تر مي‏باشد، آن است كه به « مجموعه اعتقادات و باورها و احكام و قوانين الهي» دين اطلاق مي‏شود. بر مبناي اين تعريف كه در اديان آسماني به آن توجه شده است، اديان الهي نمي‏توانند مختلف باشند؛ به اين معنا كه باورها و اعتقادات اصيل و اصول اديان با هم تفاوت داشته باشند، زيرا تمام دين‏هاي آسماني از طرف خداوند نازل شده و همه آنها در گوهر و اصول با هم اشتراك دارند. همه اديان آسماني به يكتاپرستي و اعتقاد و باور به رستاخير دعوت كرده‏اند و همه پيامبران آسماني در اين دعوت با هم مشترك‏اند، همان گونه كه در آيات قرآن به آن اشاره شده است.(1) اگر اديان در اصول و مباني و جوهر با هم اختلاف داشته باشند ، اختلاف را نه در دين و يا آورنده‏گان آن (پيامبران الهي) بلكه در پيروان آنها و اعتقاداتي كه به دين بسته شده است بايد جستجو كرد. بنابراين اديان هيچگاه با هم تفاوت ندارند و اصولاً براساس فرهنگ ديني ما و آيات قرآن چيزي به نام اديان وجود ندارد. هر جا سخن از دين در قرآن آمده، به صورت لفظ مفرد (دين) بيان شده و نه اديان، در عين حال شريعت و راه و روش هر يك از پيامبران الهي با هم متفاوت بوده است. تصوري كه در مورد تعدد اديان الهي مي‏رود، در واقع تعدد و اختلاف در شريعت‏ها و راه و روش دعوت به سوي خداوند و احكام و قوانين مي‏باشد كه براي سعادت بشر از طرف خداوند وضع شده است. در آيات قرآن بيان شده كه براي هر پيامبري، شريعت و روش جداگانه‏اي قرار داديم. (2) اما چرا پيامبران داراي شريعت‏هاي جداگانه بوده‏اند و چرا پس از هر دوره و زماني، خداوند پيامبري جديد با شريعت و قانون جديد به سوي بندگان فرستاده است؟

 پيش از پاسخ، ابتدا متذكر مي‏شويم كه پيامبران بر دو دسته بوده‏اند: پيامبران تشريعي و پيامبران تبليغي . پيامبران تشريعي، پيامبران بزرگ الهي مانند حضرت ابراهيم(ع)، موسي(ع)، عيسي(ع) و محمد(صلي الله عليه و.اله وسلم) بوده‏اند كه صاحب شريعت و آيين و قوانين خاصي براي جامعه و نجات انسان‏ها بوده‏اند. پيامبران تبليغي كساني بوده‏اند كه از طرف خداوند براي هدايت بشر آمده، اما شريعت و قوانين خاصي (غير از آنچه پيامبران صاحب شريعت بيان كرده بودند) نداشتند اين گروه از پيامبران، شريعت پيامبران بزرگ را تبليغ مي‏كردند.

حال مي‏گوييم: ظهور پيامبران اختصاص به دوره و منطقه خاصي نداشته و براي امت‏هاي مختلف، پيامبران الهي (خواه تبليغي يا تشريعي) وجود داشته‏اند. در آيات قرآن آمده كه هر قوم و امتي پيامبري داشته است. (3) اما تجديد نبوت‏ها و آمدن پيامبران مختلف مي‏تواند به دو علت باشد:

 1 - تحريف اديان و شرايع آسماني. 2 - عدم رشد و بلوغ فكري انسان‏ها و تغيير شرايط و نيازهاي جديد. در دوران گذشته كه پيامبران متعدد آمده و بعضاً شريعت تغيير مي‏يافت، يا از اين جهت بود كه شريعت پيامبران سابق و دين‏شان مورد تحريف واقع مي‏شد و دست بشر در آن رخنه مي‏نمود و موجب تغيير و تبديل دين و شريعت پيامبران مي‏شد، يعني عالمان و دانشمندان بزرگان آن دين ، دين را به دلخواه خود تفسير و آن را از حقيقت خود منحرف مي‏كردند. در نتيجه طبعاً انتظاري كه از دين و شريعت پيامبر مي‏رفت، برآورده نمي‏شد. يا به جهت آن كه انسان‏ها (چون دوران رشد را پشت سر مي‏گذارند) در هر دوره‏اي نياز به تعاليم جديد و شريعت و قوانين تازه (با توجه به شرايط زمان و نيازهاي عصر خود) دارند، مانند بچه‏اي كه دوران كودكي و دبستان را پشت سر گذاشته و وارد مرحله جديدي از فراگيري مي‏شود كه طبعاً بايد با توجه به رشد فكري و نيازهاي او تعاليم و دانش‏هاي جديد به او داده شود امكان ندارد تعاليم در دوره قبل به او ياد داده شود و نياز به تعاليم و دستورات جديد است. علت تجديد نبوت‏ها به خاطر اين دو مسئله اساسي بوده است، به همين خاطر بعد از شريعت حضرت موسي(ع)، پس از ساليان و قرن‏هاي بسيار پيامبر جديد (حضرت عيسي(ع) مبعوث شد، كه آيين جديدي آورد. حال اگر اين دو عامل براي تجديد نبوت‏ها و آمدن پيامبران جديد با شريعت و آئين جديد وجود نداشته باشد، يعني اگر دين و آيين پيامبر مورد تحريف واقع نشود، هم چنين بشر به اندازه‏اي از رشد و بلوغ فكري دست يابد كه بتواند همه تعاليم را دريافت كند و آنها را حفظ نمايد و يا قانوني كلي را دريافت كند كه در سايه آن بتواند به نيازهاي زمان خود پاسخ دهد، ديگر علت‏هاي تجديد نبوت و شريعت وجود نخواهد داشت. باآمدن اسلام اين مسئله تحقق يافت ، يعني هم متن اصلي دين (قرآن ) از تحريف مصون ماند و خداوند وعده حفظ آن را داده است و هم بشر به اندازه اي از رشد و بلوغ فكري رسيد كه بتواند دين خود را حفظ نمايد و نيازهاي جديد خود را بر اساس اصول آخرين دين و شريعت به دست آورد ، پس نياز به پيامبر جديد نبود.

پي‌نوشت‌ها:

1 . نحل (16) آيه 36.

 2 . مائده (5) آيه 48 و شوري (42) آيه 13.

 3 . فاطر (35) آيه 42 و نحل (16) آيه 36
 
امتیاز دهی
 
 



تعداد بازديد اين صفحه: 9572
خانه | بازگشت | حريم خصوصي كاربران |
Guest (PortalGuest)

دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم (شعبه اصفهان)
مجری سایت : شرکت سیگما