تلاش براى شناختن و يافتن امام معصوم واجب و لازم است؛ چنان كه رسول اكرم(صلي الله عليه وآله وسلم) فرمودند: «من مات و هو لايعرف امامه، مات ميته جاهليه» ( ميزانالحكمه، ج 1، ص 171، ح 840.) امام صادق(عليه السلام) مىفرمايند: الامام علم بين الله عزوجل و بين خلقه، فمن عرفه كان مومنا و من انكره كان كافرا؛ امام آن شاخص (و دليل و راهنماى) آشكار است كه بين خداى عزوجل و خلقش قرار گرفته، پس هر كس او را شناخت مؤمن مىگردد و هر كس او را انكار كرد (و نشناخت) كافر مىگردد، (همان،ج 1، ص 170، ر 839).
مؤمن بودن فرع بر شناختن امام است از طرفى ايمان عين حب و بغض است امام محمد باقر(عليه السلام) مىفرمايند: الايمان حب و بغض؛ايمان حب و بغض است، (همان، ج 2،ص 214، ر 3095). حب به تمامى خوبىها و كمالات و... و بغض از همه بدىها، كژىها و... پس در پرتو شناخت و معرفت ايمان حاصل مىشود و ايمان هم جز حب و بغض نيست. نتيجه اين مىشود كه يكى از راههاى عملى مهم كسب حب اهل بيت(عليهم السلام) معرفت آن بزرگواران است.
دست يافتن به معرفت نسبت به چيزي، به معناي آشنايي با ابعاد مختلف و گوناگون آن چيز است. بايد با ويژگي ها و خصلت ها و ابعاد شخصيتي و روحي وجايگاه والاي اولياي الهي آشنا شويم تا بتوان تا اندازه اي متناسب با فهم خود نه مقام آنها، به آنها معرفت پيدا كنيم و چون مقام اولياي الهي، مقامي بسيار والا و عالي است و شناخت حقيقي آنها براي غير آنها ممكن و ميسور نمي باشد، به ناچار براي آشنايي بيشتر با ابعاد وجوديشان بايد از خود آنها كمك بگيريم و با مراجعه و مطالعه احاديث و دعاها و زياراتي كه در آنها خود را تا حدي معرفي نموده اند و اندكي پرده از چهره زيباي روحي و معنوي و خدايي خود كنار زده اند، مقداري به شناخت آنها دست يابيم.
خواندن زياراتي چون زيارت جامعه كبيره كه يك دوره فشرده امام شناسي است ومطالعه احاديثي كه اندكي از مقامات خود را در آنها بيان كرده اند و مطالعه تاريخ زندگي و عملكرد آنها و بزرگي روح و عفو و بخشش و كرامت و عظمت و عبادت و شجاعت و ايثار و صدها صفات عالي انساني و الهي در شناساندن آنها مفيد و مؤثر است.
توسل به آنها و چنگ زدن به دامان پاك آنها و عمل به سفارش ها و دستورات آنها، در تحكيم و ريشه دار كردن اين شناخت نقش مهمي دارد چون عمل به آن مقدار از علم و شناختي كه از آن برخورداريم، ما را به درجات بالاتري از معرفت مي رساند چون علم و عمل هر كدام در ارتقا بخشيدن و ترفيع يكديگر تأثير مي گذارند.
ويژگىهاى شناخت امامان آن است كه: اولاً، از منابع معتبر و موثق و مستند اخذ شود. ثانياً، گسترهاش شامل آموزههاى اعتقادى، اخلاقى و عبادى گردد. ثالثاً، از آنجا كه امام الگوى عملى براى انسانها است، به ابعاد فكرى، عملى و روحى امام نيز ناظر باشد. اما اين شناخت از سه راه - كه مكمل يكديگر مىباشند - حاصل مىشود:
*. مطالعه تاريخ زندگانى آنان؛ مطالعه سرگذشت و سيره آنان؛ خصوصاً در باب فضايل، مناقب و خصوصيات آنان - از قبيل: شجاعت، مردانگى، ايثار، تواضع، صبر، فرزانگى و... - انسان را متوجه مقام والاى آن بزرگواران مىكند و جذبه و كشش خاصى نسبت به آن فرزانگان در روح انسان، حاكم مىشود.
**. مطالعه و تفكّر در سخنان ايشان؛ اسلام تفكر را موجب بصيرت( الحياه، ج 1، ص 8، ح3.) دعوت كننده به عمل نيك ( همان، ح 9.)، پديد آورنده نور( همان، ص 49، ح 18.)، نشانه حيات و زنده بودن قلب بصير مىداند ( همان، ص 48، ح 5.)
مطالعه و تفكّر در آثار فكرى امامان، هر چند كار مشكلى به نظر مىرسد؛ ولى بسيار سودمند است. اين امر علاوه بر آنكه باعث شناخت شخصيت آن بزرگواران و ايجاد محبت آنان در دل مىشود؛ سرمايه بزرگى براى روح بشر به شمار مىرود. همان طور كه فراگيرى فصول يك كتاب، بايد با تحقيق و دقت كامل و رجوع به استاد و... قرائن باشد؛ مطالعه و انديشه و تفكر در آثار ائمه(عليهم السلام) نيز، بايد با استفاده از استادان فن و مراجعه به كتابهايى كه در شرح سخنان آنان به رشته تحرير درآمده، همراه باشد.