در ابتدا بايد توجه داشته باشيم كه شايد مشكل چنين جواني فقط موارد ذكر شده نيست  ومشكل اساسي او ترس از ازدواج وترس از مسئوليت پذيري است بنابراين براي رفع اين مشكل در مرحله اول  به يك مشاور معتمد ومتخصص مراجعه كنيد.

در مرحله بعد با ايشان صحبت هاي دلسوزانه داشته باشيد اگر خود مي توانيد با او صحبت كنيد و موارد زير را به او گوشزد نماييد ويا كساني كه مي توانند در او تاثير بگذارند از آنها بخواهيد كه با او سخن بگويند ."كتاب جوانان وانتخاب همسر اثر علي اكبر مظاهري" را به او هديه بدهيد.

در صحبتهاي خود با ايشان به نكات زير توجه داشته باشيد.

احساس مسئوليت در زندگي از نشانه هاي انسان هاي وارسته و پرتلاش است و به تجربه ثابت شده هرگاه مسئوليت رو به سوي انسان مي آورد انگيزه و هدفمندي بيشتر شكل مي گيرد و سامان دهي زندگي زودتر آغاز مي گردد. علاوه بر اينكه لطف خدا و همكاري ديگران نيز بيشتر جلب مي شود. براي توضيح بيشتر توجه شما را به مطالب زير جلب مي كنيم:

الف) جوان اولين مشكل را در امر ازدواج، مشكل امور مالى و اقتصادى مى‏داند. اگر زندگى ما براساس مبانى اسلام و  فطرت انسانى استوار شود، اين مشكل وجود خارجى نخواهد داشت، يا بسيار اندك خواهد بود.

1- خداوند و رهبران اسلام، در اين باره نويدهاى اميدبخش فراوانى داده‏اند كه مى‏توانند پشتوانه‏هاى اطمينان‏بخشى  براى جوانان باشند.

براى نمونه خداوند مى‏فرمايد: جوانان بدون همسر را همسر دهيد... اگر  فقير باشند، خداوند با فضل و رحمت خود آنان را غنى و بى‏نياز مى‏كند(نور، آيه 32).

اين وعده و تضمين صريح و روشن خداوند است و چه تضمينى بالاتر از تضمين خدا؟! عموم كسانى را كه ازدواج كرده‏اند  ملاحظه كنيد، اكثر ايشان قبل از ازدواج بهره‏اى از خانه و ثروت نداشته‏اند ولى بعد از ازدواج، خانه‏دار و متمكن شده‏اند.

2- پيامبر اكرم(ص) كه امين اسرار خداوند است درباره امدادهاى الهى به جوانان مجرد چنين مى‏فرمايند( بى‏همسرانتان را همسر دهيد، زيرا خداوند در پرتو ازدواج  اخلاق آنان را نيكو مى‏گرداند و رزق و توان مالى آنها را وسعت مى‏دهد و بر مروت و ارزش‏هاى انسانى‏شان مى‏افزايد. )(نوادر الراوندى، ص 36).

و باز آن حضرت مى‏فرمايند: (كسى كه ازدواج را از ترس فقر ترك كند همانا به خداوند گمان بد برده است، زيرا خداوند مى‏فرمايد: اگر فقير باشند خداوند با فضل و رحمت  خويش آنان را بى‏نياز مى‏سازد. ) (وسائل‏الشيعه، ج 3، ص 5).

در پرتو ازدواج، افق‏هاى جديدى به روى انسان باز مى‏شود كه پيش از ازدواج وجود نداشته، زيرا انسان در اثر ازدواج،  احساس مسؤوليت بيشترى مى‏كند و خود را مسؤول اداره زندگى جديد و تأمين معاش و حفظ آبروى خانواده مى‏بيند،  بنابراين تمام ابتكار و استعدادهاى نهفته و پنهان را به كار مى‏گيرد و از سوى ديگر فشارهاى جنسى، پريشانى، تنهايى و  احساس حقارت‏ها و كمبودها، در پرتو ازدواج و قرار گرفتن در كنار همسرى مهربان و همدم و دلسوز از بين مى‏رود و در نتيجه  جان انسان شكوفا مى‏شود و شوق تكامل در او بالنده مى‏شود. بسيارى از جوانان در سايه ازدواج شخصيتى تازه پيدا مى‏كنند  و سيرشان در تمام امور، سرعت بيشترى به خود گرفته است.به عنوان مثال مي توان به نمونه هاي زير اشاره كرد:

- با ازدواج مى‏توان از تسهيلات و مزاياى شغلى در مؤسسات و ادارات برخوردار شد.

- در جامعه معمولاً براى متأهل‏ها بيش از مجردها اعتبار و ارزش قائلند.

- صندوق‏هاى قرض‏الحسنه مخصوص ازدواج و وام‏هاى بانكى براى اين امر مهم در همه جاى ميهن اسلامى تأسيس شده كه  مى‏توان از اعتبارات اين مؤسسه‏ها برخوردار شد.

- اگر تشريفات و خرج‏هاى اضافى در امر ازدواج كنار گذاشته شود و يا تعديل شود ازدواج يكى از سهل‏ترين امور زندگى  خواهد بود.