تبلیغات
اخبار
بازدید طلاب مؤسسه مجتهده امین از زندان زنان اصفهان
موانع و راهکارهای مأموریت های علمی-تبلیغی طلاب خواهر در کرسی آزاداندیشی حوزه علمیه اصفهان بررسی شد
متفرقه
پنجشنبه 15 ارديبهشت 1390 در مورد مسافرت توضيحاتي بدهيد؟

فرهنگنامه‏ها از «سفر» تعريف‏هاي مشابهي ارائه داده‏اند.در فرهنگ معين آمده است: سفر، در لغت به معناي بيرون آمدن از شهر خود و به محل ديگر رفتن است، نيز به معناي قطع مسافت و راهي كه از مكاني به مكان دور طي مي‏كند، آمده است. (1) فرهنگ‏هاي عربي، سفر را، كشف حجاب و كنار زدن پرده، معنا كرده‏اند، حجاب‏هايي كه معمولا از جنس اعيان و اشياي خارجي است.راغب اصفهاني مي‏نويسد: «سفر العمامة عن الرأس، و الخمار عن الوجه،» يعني عمامه را از سر، و نقاب را از صورت، كنار زد. البته سفر (به كسر سين) به معناي كتاب آمده است كه جمع آن اسفار است.از تعريف‏هاي لغوي و فرهنگنامه‏اي كه بگذريم، آنچه ما را به مقصود نزديك‏تر مي‏كند، ماهيت سفر در منظر عالمان اخلاق و تربيت است.مرحوم فيض كاشاني كه از بزرگترين دانشمندان شيعي و آگاهان‏علم اخلاق است در اثر مهم خود المحجة البيضاء، سفر را اينگونه مي‏ستايد: از رهگذر سفر، آدمي از آنچه را مي‏هراسد، رهايي مي‏يابد و به آنچه ميل دارد، نايل مي‏شود . (2) اين ويژگي براي مسافرت، نكته مهمي است كه مرحوم فيض كاشاني بدان اشاره مي‏كند.بر اين اساس، سفر بازگيرنده و باز دهنده است: هراس و اضطراب را از مسافر باز مي‏ستايد و جاي آن، محبوب و مطلوب‏هاي وي را مي‏نشاند.سفر، به انسان مي‏آموزد كه چگونه از امور ناهنجار و ناخوشايند بپرهيزد و آنچه را كه مايه كمال و خرسندي است، جايگزين كند.

نمونه‏هايي از ثمرات سفر-***

پاي از خانه و وطن، بيرون گذاردن، آثار و فوايد بي‏شماري دارد كه اگر انگيزه‏هاي معنوي و خير و صلاح، مبدأ آن باشد، همه آن فوايد صد چندان خواهد شد.اين رخداد كه هرازگاهي در زندگي انسان‏ها روي مي‏دهد، آن چنان مؤثر و معنويت زاست كه قرآن كريم بارها و بارها بدان سفارش كرده است.نگريستن به نشانه‏هاي الهي و تدبر در فرجام اقوام و ملت‏هاي گوناگون، از جمله بركاتي است كه به فرموده قرآن، بر سفر و سير مترتب مي‏شود.به سه نمونه از اين آيات، اشاره مي‏شود:

 1-* قل سيروا في الارض ثم انظروا كيف كان عاقبه المكذبين (3) ، بگو: در زمين سير كنيد، سپس بنگريد عاقبت كساني كه آيات ما را دروغ مي‏پنداشتند.

2-* قل سيروا في الارض فانظروا كيف كان عاقبة المجرمين (4) ، بگو: زمين را بپيمايند، پس بنگريد فرجام كساني را كه بزهكار بودند.

3-* و أفلم يسيروا في الارض فينظروا كيف كان عاقبة الذين من قبلهم (5) ، آيا آنان در زمين سير نكردند، تا بنگرند عاقبت و پايان كار پيشينيان را.

جز آنچه كه قرآن، از فوايد سفر بدان اشاره كرده است، در روايات و سنت اسلامي و شيعي، بهره‏هاي ديگري نيز به سفر نسبت داده شده است كه شماري از آنها بدين قرار است:

1-* شادابي تن و روح؛

تجربه و آموزه‏هاي عملي ثابت كرده‏اند كه سفر، نقش مثبتي در تندرستي و بهداشت رواني انسان دارد.شايد اين اثر جسمي و رواني از آن روي باشد كه با تغيير آب و هوا و پاي نهادن به دنياهاي جديد، روح آدمي به وجد و سرور مي‏آيد و همين فرحناكي، در سلامت جسم نيز اثر مي‏گذارد.به هر روي پيامبر عظيم الشأن اسلام صلي الله عليه و آله به صراحت فرموده‏اند : سافروا تصحوا، «سفر كنيد، تا صحت يابيد». (6)

2-* رشد عقلاني؛

از فوايد غير قابل انكار سفر، رشد و بالندگي عقل انسان است.اين بدان خاطر است كه مسافران در طي سفر با شگفتي‏هاي طبيعت، انديشه‏هاي گوناگون و برجستگي‏ها و كاستي‏هاي ملت‏هاي مختلف آشنا مي‏شوند.اين آشنايي، بيش از مطالعه و از نظر گذراندن اوراق كتابهاي قطور، انسان را در رشد و بلوغ فكري كمك مي‏رساند.رسول گرامي اسلام صلي الله عليه و آله به زيبايي تمام اين رهاورد مهم سفر را باز گفته‏اند:

«سافروا، فإنكم إن لم تغنموا مالا افدتم عقلا،» سفر كنيد.همانا اگر در سفر مالي به چنگ نياوريد، به حتم انديشه شما فزوني خواهد گرفت. (7)

3-* عبرت اندوزي ؛

سفر، انسان را با سرنوشت و آثار بر جاي مانده از پيشينيان آشنا مي‏كند و اين آشنايي خود بزرگترين آموزگار بشري است.در واقع، سفر نوعي مطالعه و تأمل در حالات و رفتار كساني است كه تاريخ سرنوشت و فرجام آنان را براي ما باز گفته است.اين همان درس بزرگي است كه قرآن چندين بار بدان اشاره كرده است:

«أ فلم يسيروا في الارض فينظروا كيف كان عاقبه الذين من قبلكم و لدار الاخره خير للذين اتقوا أفلا تعقلون» (8) ،

«آيا آنان در زمين سير نكردند تا بنگرند عاقبت پيشينيان را، و هماناخانه آخرت بهتر است براي كساني كه مي‏پرهيزند، آيا نمي‏انديشيد؟»   و به قول شاعر

هر كه نامخت از گذشت روزگار                 هيچ ناموزد ز هيچ آموزگار

4-* كنار آمدن با دشواري‏ها ؛

سفر به انسان مي‏آموزد كه چگونه با مشكلات رو در رو شود و چه‏سان از عهده آنها برآيد .زيرا هر مسافري در طي مسير با مرارت‏هايي چند، رو به روست و از رفع و رجوع آنها ناگزير است.اين درگيري موقت با مشكلات، تمرين مناسبي براي حضور فعالانه در همه عرصه‏هاي زندگي است.

5-* شناسايي بهتر اطرافيان ؛

روشن است كه دوستي انسان‏ها با يكديگر، جز در هنگامه‏هاي سختي و عسرت، محك نمي‏خورد .سفر اين فرصت را در اختيار مي‏گذارد كه مردم يكديگر را بيازمايند و از پايداري و ميزان وفاداري دوستان خود آگاه شوند.از همين روست كه امير مؤمنان، علي عليه السلام فرموده‏اند : «السفر ميزان الاخلاق،»«سفر ترازوي اخلاق است» (9) .

نيز امام صادق فرموده‏اند: «لا تسم الرجل صديقا سمة معروفة حتي تختيره بثلاث: تغضبه فتنظر غضبه، يخرجه من الحق الي الباطل، و عند الدينار و الدراهم و حتي تسافر معه،» «تا كسي را به سه چيز نيازموده‏اي، وي را دوست خود مخوان: او را به خشم آر و بنگر كه در آن حالت، آيا از حق به سوي باطل مي‏گرايد؟ ديگر آن كه او را به درهم و دينار بيازماي و سوم اين كه او را با خود همسفر كن، و در سفر او را بيازماي».(10)

گويا امام صادق(عليه السلام) مسافرت را چونان محكي مي‏داند كه خالص را از ناخالص تميز مي‏دهد و سره را از ناسره جدا مي‏كند، آري:

خوش بود گر محك تجربه آيد به ميان             تا سيه روي شود هر كه در او غش باشد

6-* بهره‏وري و برخورداري ؛

شكي نيست كه سفر در كنار همه آثار و مواهب معنوي آن، گاه بسيار سودبخش و نعمت افزاست .اينكه اقتصاد همه كشورهاي جهان بر پايه تجارت مي‏چرخد و تجارت يعني سفر از دياري به ديار ديگر.نمي‏توان در خانه نشست و انتظار آن داشت كه نعمت‏هاي مادي و معنوي خداوند، به سوي ما سرازير شود.به تعبير زيباي قرآن در سوره جمعه، براي برخورداري از فضل الهي، بايد در زمين پراكنده شد و راه داد و ستد و تجارت را پيش گرفت:

«فانتشروا في الارض و ابتغوا من فضل الله» (11) «در زمين پراكنده شويد و فضل خداي را بجوييد».

رسول گرامي اسلام (صلي الله عليه و آله )نيز فرموده‏اند:

«سافروا تصحوا و تغنموا»،«سفر كنيد تا سالم شويد، و غنيمت بريد». (12)

نيز امام صادق (عليه السلام) از پدران بزرگوار خود و آنان از رسول گرامي اسلامي صلي الله عليه و آله نقل كرده‏اند كه:

«سافروا تصحوا و ترزقوا»، «سفر كنيد تا سلامتي يابيد و روزي برگيريد». (13)

مشابه چنين كلماتي، در ميان سخنان پيامبر عظيم الشأن صلي الله عليه و آله و ديگر پيشوايان معصوم اسلام بسيار است. (14)

فوايد و آثار معنوي و مادي سفر، به همين مقدار خلاصه نمي‏شود.در طي مباحثي آينده با بسياري ديگر از آنچه سير و سياحت به دامان مسافران مي‏گذارد، آشنا خواهيم شد.اما شايسته است كه در همين جا به برخي از رواياتي كه كمك و ياري رساندن به مسافران اسلام را سفارش كرده‏اند، اشاره كنيم.از اين روايات مي‏توان دريافت كه سفر در اسلام از چه منزلت و قداستي برخوردار است.وقتي پيامبر اسلام مي‏فرمايد: «خداوند با مسافران مهربان است» و جملاتي ديگر كه همه از مهر خدا به مسافر سخن مي‏گويند، در مي‏يابيم كه سفر و سياحت، اگر به‏انگيزه‏هاي شرعي و سالم صورت گيرد، نزد پيشوايان ديني، گرامي و ارجمند است.

رسول گرامي اسلام فرموده‏اند: «لو يعلم الناس رحمة الله للمسافر، لاصبح علي ظهر سفر، ان الله بالمسافر رحيم»،

«اگر مردم از رحمت خدا به مسافر، خبر مي‏داشتند، همگي بار سفر مي‏بستند.همانا خداوند با مسافران بسي مهربان است». (15)

و در حديثي ديگر فرموده‏اند: «من أعان مؤمنا مسافرا نفس الله عنه ثلاثا و سبعين كربة و أجاره من الغم و الهم في الدنيا و الاخرة، و نفس عنه كربه العظيم يوم يعض الظالم علي يديه»،« كسي كه مسافر مؤمني را ياري مي‏رساند، خداوند از او هفتاد و سه اندوه را بر مي‏دارد و در دنيا و آخرت وي را در پناه خود مي‏گيرد.چنين شخصي، در روز قيامت كه ستمگر دست خود را به دندان مي‏گيرد، او از ناراحتي بزرگ آن روز آسوده و در امان است» (16) .

همچنين بسيار سفارش شده است كه مسافران در اثناي سفر، به يكديگر مهرباني كنند و در برآوردن حاجات همسفران خود، از هيچ كمكي دريغ نورزند.اين سفارش ويژه نيز جايگاه سفر را در اسلام، آشكارتر مي‏سازد.سخن ارزنده پيامبر اسلام در اين باره، بدين شرح است: «ما إصطحب أثنان إلا كان أعظمها اجرا و أحبهما الي الله عز و جل أرفقهما بصاحبه»، «دو كس با يكديگر همسفر نمي‏شوند، مگر آنكه مهربان‏ترين آن دو، نزد خداوند اجر بيشتري دارد و خداوند وي را دوست‏تر مي‏دارد». (17)

رواياتي از اين قبيل بسيار است.مضاف بر اينكه در جوامع روايي، احاديث بي‏شماري است كه كمك رساندن به مؤمن و دستگيري از مسلمانان را ارج بسيار نهاده‏اند.اين روايات گرچه در خصوص سفر و مسافران نيست، ولي آنان را نيز شامل مي‏شود.

                 سفر مربي مرد است و آستانه چاه                  سفر، خزانه مال است و اوستاد هنر

            به شهر خويش درون، بي خطر بود مردم          به كان خويش درون، بي بها بود گوهر

          درخت اگر متحرك شدي، ز جاي به جاي               نه جور اره كشيدي و نه جفاي تبر « انوري»

پي‏نوشت‏ها:

1.دكتر محمد معين، فرهنگ معين، ج 2

2.مرحوم ملا محسن فيض كاشاني، المحجة البيضاء، ج 4، ص 39

3.سوره انعام (6)، آيه .11

4.سوره نمل (27)، آيه .69

5.سوره يوسف (12) آيه .109

6.العقد الفريد، ج 6، ص 271، بحار الانوار، ج 76، ص .221

7.مكارم الاخلاق، ص .240

8.يوسف (12) آيه.109.

9.ر.ك: شرح ابن ابي الحديد بر نهج البلاغه، ج 2، ص .296

10.بحار الانوار، ج 74، ص .180

11.سوره جمعه (62)، آيه .10

12.كنز العمال، ج 6، ص 701، حديث 17470، بحار الانوار، ج 62، ص .267

13.كنز العمال، ج 6، ص 701، ح .17469

14.ر.ك: مدارك فوق.

15.مجموعه ورام، ج 2، ص .33

16.مكارم الاخلاق، ص .266

17.وسائل الشيعه، ج 8، ص 492، المحجة البيضاء، ج 4، ص .60

 
امتیاز دهی
 
 



تعداد بازديد اين صفحه: 6016
خانه | بازگشت | حريم خصوصي كاربران |
Guest (PortalGuest)

دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم (شعبه اصفهان)
مجری سایت : شرکت سیگما