يكي از ابعاد وجودي انسان، بعد عاطفي و هيجاني انسان است و تحت تأثير عوامل مختلف دروني و بيروني در طول عمر دچار حالات متفاوت شادي و غمگيني مي شود و چه بسا در طول زمان هر انساني دوره هايي از غمگيني و حتي افسردگي را تجربه كند و اين امري طبيعي و عادي است و همانطور كه فرموده ايد تحت تأثير عواملي نظير از دست دادن عزيزان و حوادث ناگوار ديگر كه منجر به از دست دادن مال و ثروتي مي شود حالات عادي انسان دگرگون شود. آنچه كه مهم است نبايد اين حوادث ناگوار باعث از دست دادن تعادل فرد شود و به گونه اي باشد كه ديگر نتواند بر زندگي عادي خود براي يك مدت طولاني مسلط باشد و به عبارت ديگر آرامش و طمأنينه كافي را از دست بدهد وگرنه در صورتي كه تأثرات و تألمات ناشي از جدايى و قطع محبت و گسست عاطفى باشد نظير اين كه انسان همسفر، شريك، انيس و محبوبى را از دست بدهد و محزون و غمگين شوداشكالي ندارد، حتي گفته شده مستحب است در مفارقت از مؤمن، براى او بگريند اما اين گريه نبايد به جزع و بىقرارى بيانجامد.
همچنين با بررسى تاريخ اسلام به شواهدي درباره حالات روحي اهلبيت(عليهم السلام) در فراق عزيزان خود برخورد مىكنيم كه مىتواند الگويى مناسب براى هر مسلمان باشد. مثلاً نقل شده كه پيامبر مكرم اسلام در وفات حضرت ابوطالب و نيز همسر خود خديجه كبرى مىگريست و بعدها هرگاه به ياد حضرت خديجه مىافتاد متأثر مىشد و دعا مىكرد: خدايا خديجه را بيامرز يا نقل شده حضرت زهرا(سلام الله عليها) بر مزار عمويشان حضرت حمزه مىرفت و ساعتها در آنجا عزادارى، گريه و ندبه مىنمود، همچنين آن حضرت در فراق پدر بزرگوارشان نالهها و گريه سر داد يا مىخوانيم كه حضرت على(عليه السلام) در هنگام وفات حضرت زهرا (سلام الله عليها) به شدت گريست و صورت بر خاك قبر نهاد به طورى كه اشك ديدگان حضرت با خاك آغشته شد. يا گريه اباعبداللهالحسين(عليه السلام) در شهادت برادران، فرزندان و اصحاب و نيز گريه حضرت زينب(سلام الله عليها) بر كنار نعش به خون غلتيده برادر... تا گريههاى صبحگاهى و شامگاهى مولايمان حضرت مهدى(عج) در مصيبت جدشان مشهور است.
درباره ساير مردم نكته قابل توجه اين است كه فوت عزيزان عامل تنبه و بيدارى ايشان است و روان شدن اشك و تأثرات روحى سبب مىشود پردههاى غفلت دريده شود، هر چقدر تألمات و تأثرات شديدتر باشد، انسان بهتر مىتواند به مشاهده و مناظره حقيقت عالم بپردازد. اساتيد اخلاق معتقدند كسانى كه از ياد مرگ غافلند همچون كسانى هستند كه در خانهاى با ديوارهاى ضخيم به سر مىبرند به طورى كه هرگز طرف ديگر ديوار (مرگ) را نمىتوانند درك كنند و ببينند؛ ياد مرگ، تضرع، گريه و زارى اين ديوارهاى قطور و ضخيم را به شفاف مىنمايد تا شخص با وضوح آن طرف حيات خود را ببيند و دل از جهان بركند و متوجه شود كه دير يا زود مىبايست رخت بربندد و در نتيجه مهيا شود.
و نيز وقتى سرشك غم از ديدگان جارى مىشود، اتصال با عالم غيب برقرار مىگردد، لذا توصيه شده اگر حالت تأثر و شكستگى دل به شما دست داد، آن حال را غنيمت بشماريد ودعا كنيد كه انشاءالله به اجابت نزديك است. مردم نيز عموماً ناخواسته وقتى متأثر مىشوند درباره ديگران - حتى در مورد افراد ناشناس - طلب خير مىنمايند اين دعا و توجه باطنى مسلماً از قوانين و سنن الهى پيروى نموده و سبب بهبود حالات مرده و خود بازمانده مىشود و شايد اين مهمترين تأثير اشك و گريه بر مفارقت احبّا، دوستان و ساير مردم باشد. در مجموع هيچ مانعى براى ابراز احساسات وعواطف قلبى و ريختن اشك در فراقت ياران وجود ندارد.
خلاصه آن كه اگر انسان در مشكلات و مصائب، خويشتن را از دست ندهد، يعنى سخنى و حركتى برخلاف رضاى خدا نگويد و ننمايد و پيمانه صبرش لبريز نگردد و سفره مشكلات و سختىها را پيش اين و آن باز نكند، صبر نيكو دارد.
خداى سبحان در قرآن كريم پيامبران را خصوصاً مؤمنين را عموماً به صبر دعوت مىكند. «فاصبر صبراً جميلاً». در اين آيه پيامبر اكرم(صلي الله عليه وآله وسلم) را مخاطب ساخته مىفرمايد: صبر جميل پيشه كن و در برابر استهزاء و تكذيب و آزار آنها شكيبا باش.
اما آنچه كه مي تواند در چنين موقعيت ها، آرامش كافي را حفظ و يا تقويت كرد امور زير است:
1. تخليه هيجاني كه با گريه كردن به خصوص در همان روز هاي اول به انسان كمك مي كند از آن فضاي غم بار بيرون آيد.
2. ياد خداوند كه قرآن فرموده است «الا بذكر الله تطمئن القلوب (رعد، 38).
3. ياد كردن از مصائب و مشكلات زياد و شديدي كه بر اولياء الهي وارد شده است، به خصوص ياد مصائب امام حسين(عليه السلام) كه فرموده اند اگر مي خواهيد گريه كنيد به ياد امام حسين(عليه السلام) گريه كنيد «ان كنت باكياً فابك علي الحسين(عليه السلام)».
4. مقايسه كردن مصيبت وارد شده و از دست دادن عزيز خود با مصائب امام حسين(عليه السلام) در روز عاشورا و احساس اين كه هرگز هيچ مصيبتي و سختي اي با مصائب امام حسين(عليه السلام) قابل مقايسه نيست.
5. به ياد آوردن اين كه اين گونه حوادث براي تمام افراد چه پير و چه جوان و چه كودك، در هر زمان و براي تمام انسان ها در هر پست و مقام و مسؤوليت و داراي هر مقام علمي و عملي و تقوايي باشد رخ مي دهد. گفته شده هرگاه انسان اين را دريابد كه مصيبت و گرفتاري و سختي براي تمام افراد هست ويك بلاي عمومي است، سختي بلا و مصيبت وارد شده كاسته مي شود «البليه اذا عمت قلت».
6. بروز و اظهار احساسات و هيجانات خود براي ديگران راه ديگري براي كاستن فشار و سختي مرگ يكي از عزيزان است.
7- ودر آخر بايد متوجه اين امر مهم باشيد كه اين دنيا محل استقرار ابدي نيست وسراي جاويدان در انتظار همه مي باشد.