تبلیغات
اخبار
بازدید طلاب مؤسسه مجتهده امین از زندان زنان اصفهان
موانع و راهکارهای مأموریت های علمی-تبلیغی طلاب خواهر در کرسی آزاداندیشی حوزه علمیه اصفهان بررسی شد
مرگ و برزخ
يكشنبه 18 ارديبهشت 1390 اين كه انسان در برزخ (فاصله ميان اين دنيا وآخرت )جزاء اعمالي كه انجام داده مي بيند و باري از گناهانش كم مي شود درست است يا نه؟ درصورتي كه چنين است وبا عذابي كه درآن جا مي كشند كمي از بار گناهشان كم شود، پس كساني كه از قرن ها پيش مرده اند گناهان زيادي از

پيش از پاسخ به پرسش توجه به دو نكته ضرورى است:

    نكته اول: در عالم هستى عوالمى وجود دارد (در يك ديدگاه كلى سه عالم مادى، مثال، تجرد) هر يك از اين عوالم داراى احكام، قوانين و سنن مختص به خود است، عالم دنيا و عالم آخرت و قيامت دو عالم از عوالم هستى اند كه هر يك داراى آثار ويژه خود مى‏باشندبه همين جهت است كه بر اساس آيات و روايات براى ورود روح و بدن به عالم قيامت نياز به تحول اساسى است تا روح و بدن قابليت پذيرش احكام و قوانين قيامت را بيابند به عنوان مثال بدن مادى در اين دنيا با سوزشى صدمه خورده و از ميان مى‏رود ولى در قيامت بسا تحولات اساسى كه در اين بدن ايجاد مى‏شود، به صورتى مى‏گردد كه در عين حال كه سوزش و ناراحتى شديد دارد اما بدن از ميان نمى‏رود [البته اين نسبت به دوزخيان است] اگر اين تحولات نسبت به بدن مادى ايجاد نشود، اين بدن با اين صفات نمى‏تواند احكام و سنن قيامت را تاب بياورد. يا مثلاً در دنيا حركت و تغيير است، جوان پير مى‏شود، نو كهنه مى‏گردد، كهنه‏ها از ميان مى‏روند، گياهان پژمرده مى‏شوند و... اما در جهان آخرت تغيير و تحول اين چنينى وجود نداشته و نوعى ثبات و بقاء حاكم است (نك:نحل، آيه 96، يونس، آيه24، حديد، آيه 20، آل عمران، آيه 197، نساء، آيه77، كهف، آيه 46، مريم، آيه 76، طه، آيه 73، غافر، آيه 39 و...)

در زندگى دنيوى خوشى با رنج، حيات با مرگ، لذت با محنت، اندوه با شادى، اضطراب با آرامش آميخته است. اما در آخرت چنين نيست، بلكه گروهى هميشه و از هر جهت متنعم، شاد و آسوده‏اند و دسته‏اى ديگر همواره معذب، غمگين و ناراحت اند(نك: قلم، آيه 33، رعد، آيه 34، طه، آيه73، زمر، آيه 26، آل عمران، آيه 15، نساء، آيه 77، اعراف، آيه 32، يوسف، آيه 109، نحل، آيه 30 و ...)

   در واقع با توجه به آيات و روايات، در عالم قيامت نظام كنونى عالم مادى دگرگون مى‏شود، پديد آمدن زلزله عظيم در زمين (مزمل، آيه 14)، شكافته شدن درياها (تكوير، آيه 7)به حركت در آمدن كوه‏ها(كهف، آيه 47)و درهم كوبيده شدنشان (حاقه، آيه 14)خاموش گشتن ماه و خورشيد و ستارگان عظيم (تكوير، آيه 2)و پر از دود و ابر شدن فضاى جهان (فرقان، آيه 25)پاره‏اى از تغيير و تحول اساسى نظام كاينات است.

    در قيامت همه اسباب و روابط قطع مى‏شود و تمام ارتباطات و تأثيراتى كه موجودات در نظام وجودشان در عالم جسم و جسمانيت و نيز در عالمى كه به دنبال آن مى‏آيد، دارند، از ميان مى‏رود و نه شيئى در شيئى ديگر اثر خواهد كرد و نه شيئى از شيئى ديگر تأثيرخواهد پذيرفت. نه از شيئى نفع برده خواهد شد و نه از آن زيانى خواهد رسيد. (بقره، آيه 166، مؤمنون، آيه 101).

    نكته دوم كه در واقع نتيجه تأمل و دقت در نكته اول است عبارت از اين است كه: ما نبايد انتظار داشته باشيم كه در عالم قيامت احكام، قوانين و سنن عالم مادى و دنيا جارى باشد و اگر گاهى در لسان آيات و روايات از مواردى چون خوردن، آشاميدن، با زنان جوانزيبا روى بودن، در كنار نهرها و زيردرختان بودن ياد مى‏شود، از باب تقريب ذهن ما به دريافت حقايق عالم قيامت است نه آنكه آشاميدن آنجا مانند آشاميدن اين جا باشد يا خوردن آنجا مانند خوردن اينجا و همين طور ....

    با توجه به اين دو نكته، پاسخ پرسش شما روشن مى‏گردد. بر اساس برخى آيات قرآن براى آدمى زنان پاك و باكره، خوش اندام و زيبا هست كه از آنها لذت مى‏برد، ولى بايد توجه داشت كه اين لذت همانند لذت جنسى اين دنيا نمى‏باشد. چنان كه زنان آنجا نيز مانند زنان اينجا نيستند، بلكه زنانى هستند كه به هيچ وجه دچار عادت ماهانه نشده و همواره باكره خواهند بود. (نك:بقره، آيه 25، آل عمران، آيه 15، نساء، آيه 57، صافات، آيه 49 ـ 48، ص، آيه 52، زخرف، آيه7، دخان، آيه 54، طور، آيه 20، الرحمن، آيه 56، 74 ـ 70، واقعه، آيه 23 ـ 22، 37 ـ 34، نبأ، آيه 33).

    همچنين اهل بهشت مى‏توانند فرزند داشته باشند، ولى اين موضوع به دليل سنن حاكم بر قيامت به شيوه‏اى كه در اين دنيا وجود دارد نيست. نظام حاكم بر قيامت نظام دفعى است نه نظام تدريجى؛ يعنى، در قيامت خواستن مساوى است با شدن و تحقق، برخلاف نظام اين عالم كه براى عملى شدن خواسته‏ها، بايد زمينه، اسباب و شرايط آن فراهم شود تا آن آرزو محقق گردد. در اين دنيا كسى كه فرزندى مى‏خواهد بايد ازدواج كرده و با جمع يك سلسله شرايط و به تدريج و در زمان معينى داراى فرزند شود. اما در نظام قيامت چنين نيست، بلكه بهشتيان هر چه مى‏خواهند، بر ايشان محقق مى‏شود، (نك: فصلت، آيه 31 و ق، آيه 35)و نياز نيست كه با جمع شرايط و پديد آمدن مقدماتى، به تدريج آن خواسته محقق شود. از اين رو، خواستن فرزند در عالم بهشت مساوى است با حضور بچه فى‏الحال و در همان آن. چنان كه رواياتى نيز در خصوص اين امر وارد شده است. (نك: استاد شجاعى، محمد، خواب و نشان‏هاى آن، مقدمه و تدوين: محمدرضا كاشفى، كانون انديشه جوان،تهران، چاپ دوم، 1379، صص 90 ـ 86).

    عالم برزخ متوسط بين دنيا و آخرت است و برخى خصوصيات اين جهان را از قبيل «محدوديت زمانى» داراست ولى در عين حال مربوط به عالم عقبى و اولين مرحله عالم ملكوت است. آيات و روايات متعددى گواه برآنست كه انسان مؤمن در عالم برزخ متنعم به نعمت‏هاى الهى است؛ چنان‏كه در خبر است: «القبراماروضه من رياض الجنه و اما حفره من حفر النيران؛ برزخ يا بوستانى از گلزار بهشت است و يا حفره‏اى از گودال هاى آتش». و نيز روايات زيادى صراحت دارد كه اعمال انسان در قبر با او همراهند و پشتيبان يا عذاب دهنده اويند تادر قيامت بر خداوند عرضه شوند. البته برخى از موءمنين نيز در قبرمعذبند واين عذاب كفاره گناهانشان خواهدبودتادرقيامت وارد بهشت گردند.نكته ديگر آن كه آنچه در قبر مورد سوال است نوعا اعتقادات انسان مى‏باشد ولى بررسى تفصيلى اعمال مربوط به قيامت است.

در مورد بخش آخر سئوال بايد عرض  كنم كه:اين شبهه در صورتي وارد است كه اولا، جايگاه افراد در برزخ يكسان بوده باشد و مناسبتي بين اعمال آنها و حالاتشان در برزخ وجود نداشته باشد و ثانيا تنعم و يا عذاب در برزخ هيچ ارتباطي به مسأله قيامت نداشته باشد كه هر دو مسأله مخدوش است. چون اولا، جايگاه افراد در برزخ از حيث خوب يا بد بودن تابع اعمال آنها در اين دنياست و ثانيا عذاب و سختي در برزخ به مقتضاي بعضي روايات سبب مي شود كه شخص گناه كار همان سختي در برزخ كيفر گناهش باشد و به صورت پاك وارد صحنه قيامت شود. براي روشن شدن اين اجمال بايد چند نكته مهم را مورد توجه قرار داد:

الف) ديدگاه اكثر علماي مسلمان اين است كه روح انسان در عالم برزخ به بدن مثالي تعلق مي گيرد.

ب) انسان در عالم برزخ داراي حيات و شعور است كه آيات و روايات زيادي در اين زمينه وجود دارد ( آل عمران، 169 و 170 - سوره نحل 323 - سوره نساء، 97 و روايات در كتاب كنزالعمال، ج 10، ص 377 و محجه البيضاء، فيض كاشاني، ج 3، ص 231).

ج ) نكته مهم اين است كه تنعم مؤمنان نيكوكار و عذاب كافران و بدكاران مخصوص عالم آخرت نيست بلكه شواهد قرآني و روايي حاكي از آن است كه شمه اي از نعمت و عذاب اخروي شامل حال برزخيان نيز مي گردد از اين رو عموم علماي اسلامي به وجود بهشت و دوزخ برزخي قائلند و اين عذاب و تنعم به اقتضاي اعمال نيك و بد آنها در اين دنياست.

قرآن كريم داستان مردي را حكايت مي كند كه به جرم دعوت مردم به پيروي از پيامبران به شهادت مي رسد و فورا پس از شهادت به سوي بهشت خوانده مي شود «قيل ادخل الجنه قال يا ليت قومي يعلمون ، بما غفرلي ربي؛ به او گفته شد به بهشت درآي گفت اي كاش قوم من مي دانستند كه پروردگارم چگونه مرا آمرزيد» (يس، آيات 26 و 27).

و مانند آيه 169 آل عمران كه خبر از حيات شهدا بعد از شهادت و خشنود بودن آنها از فضل خداوند دارد و در مقابل درباره كفار مي فرمايد «و حاق بال فرعون سوء العذاب، النار يعرضون عليها غدوا و عشيا و يوم تقوم الساعه ادخلوا آل فرعون اشد العذاب؛ و فرعونيان را عذاب سخت فرا گرفت صبح و شام بر آتش عرضه مي شوند و روزي كه رستاخيز بر پا مي شود [ندا مي رسد كه:] فرعونيان را در سخت ترين عذاب درآوريد» كه دلالت دارد عرضه فرعونيان به آتش پيش از قيامت است. چون به بيان علامه طباطبايي به دليل «لا يرون فيها شمسا ولا زمهريرا؛ در آخرت شب و روزي وجود ندارد» (انسان از آغاز تا انجام، ص 79).

حال آن كه از آيه فوق عرضه بر عذاب هر صبح و شام است علاوه بر آن كه عذاب اخروي به صورت جداگانه در آخر آيه ذكر شده.

د ) اين كه اين تنعم و عذاب كميت و كيفيت آن تابع اعمال انسان در دنياست و نتيجه

اعمال خوب و بد انسان در دنيا و اساسا به مقتضاي بعضي روايات تجسم معين اعمال ما است (اصول كافي، ج 3، ص 240 و 231).و اين كه كسي نتيجه اعمال خود را ببيند عين عدل است.

ه ) مستفاد از بعضي روايات اين است كه بعضي از مؤمنان در عالم برزخ كيفر گناهان خود را مي بيند تا به صورت پاك وارد قيامت شوند كه به معناي محاسبه عذاب و تنعم برزخ با عذاب و تنعم قيامت است پس با توجه به اين كه چگونگي و كميت و كيفيت عذاب و ثواب در برزخ تابع اعمال خود انسان در دنياست و اين كه عذاب در برزخ گاه باعث كمتر شدن عذاب قيامت يا حتي پاك شدن براي ورود به صحنه قيامت مي شود روشن مي شود كه كوتاهي و طولاني بودن برزخ هيچ منافاتي با عدالت خداوند ندارد. علاوه بر اين كه وقتي ما با براهين عقلي اثبات عدالت خداوند را نموديم چون عقل ما از جزئيات برزخ آگاه نيست و هيچ حكمي درباره آنها ندارد. به صورت كلي مي گوييم عدالت خداوند اقتضاء مي كند كه ثواب و عقابش هم از برزخ و هم قيامت عادلانه باشد و ممكن است افرادي كه از نظر زماني فرمان برزخ براي آنها طولاني است از شدت و كيفيت ثواب و عقاب كاسته شود تا تعادل برقرار شود. والله اعلم

براى آگاهى بيشتر ر . ك:

    1- بازگشت به هستى، محمد شجاعى

    2- عروج روح، محمد شجاعى

    3- پيام قرآن، ج 6، آيت‏الله‏مكارم شيرازى

    4- معاد شناسي، آيت الله طهراني، ج 2 و 3، بحث برزخ

    5- معاد، محمد شجاعى

    6-  حيات برزخي، علي محمد اسدي

 
امتیاز دهی
 
 



تعداد بازديد اين صفحه: 3075
خانه | بازگشت | حريم خصوصي كاربران |
Guest (PortalGuest)

دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم (شعبه اصفهان)
مجری سایت : شرکت سیگما