خداوند نسبت به بندهاش مهربان است تا آخرين مرحله به انسان فرصت مىدهد هرگز مانند جباران فورا اقدام به انتقام و مجازات نمىكند بلكه رحمت واسعه الهى هميشه ايجاب مىكند كه نهايت فرصت به انسان گناهكار داده شود. و ربك الغفورذوالرحمه لو يواخذهم بما كسبوا العجل لهم العذاب بل لهم موعد لن يجدوا من دونه موئلاً؛ و اگر مىخواست آنها را به اعمالشان مجازات كند هر چه زودتر عذاب را به آنها مىفرستاد(سوره كهف آيه 58)
«غفران او ايجاب مىكند كه توبه كاران را بيامرزد و رحمت او اقتضاء مىكند كه در عذاب غير آنها تعجيل نكند شايد به صفوف توبه كاران به پيوندند ولى عدالت او هم اقتضاء مىكندوقتى طغيان و سركشى و به آخرين درجه رسيد حسابشان را صاف كند» (تفسير نمونه، جلد 12، ص 477)
بنابراين براى هر گناه و ظلم وقت مقرر و موعد معين است كه انتقام گيرى مىشود. و تلك القرى اهلكناهم لما ظلموا و جعلنا لمهلكهم موعدا؛ اينها شهرها وآباديهايى است ما آنها را به هنگامى كه ستم كردهاند هلاك كرديم و براى هلاكتشان موعدى قرار داديم(سوره كهف، 59).
لذا كيفر ديدن در مقابل اعمال بد در دستگاه خداوند وقت مشخص دارد دير يا زود به حسابشان رسيدگى مىشود و در احاديث نيز آمده است كه مهلت دادن به ستمگر به معناى فراموشى كيفر او نيست. امام على(ع) مىفرمايد: «اگر خدا به ستمگر مهلت دهد كيفر او هرگز فراموش نمىشود و او بر سر راهش و در گلوگاه او آنجا كه آب دهان فرو برده مىشود و استخوان گير مىكند در كمين است.» (ميزان الحكمه، جلد 7، ص 3375)
پس مهلت دادن بر ستم ستمگر به معناى ناديده گرفتن ستم او نيست چه بسا ستمگر چنين تصور كند كه خدا او را به خودش وا گذاشته است. مثلاً خداوند به فرعون چهل سال مهلت داد بعد از اين مدت او را به عذاب آخرت و دنيا گرفتار كرد. پيامبر اسلام(ص) درباره مهلت دادن خداوند به ستمگر مىفرمايد. «خداوند به ستمگر چندان مهلت مىدهد كه مىگويد او را به خود وا گذاشتهاند سپس او را سخت كيفر مىدهد، خداوند پس از نابود كردن ستمگران خود را حمد و سپاس گفته و فرموده است. (فقطع دابر القوم الذينظلموا و الحمد لله رب العالمين) (سوره انعام آيه 45)(ميزان الحكمه، جلد 7، ص 3375)
و از طرفى سنت خداى سبحان در دنيا بر اين جارى است كه از ظالم به وسيله ظالم ديگر انتقام مىگيرد. وكذالك نولّى بعض الظالمين بعضا بما كانوا يكسبون؛ بدينسان ستمگران را به سزاى اعمالى كه مىكنند بر يكديگر مسلط مىكنيم(سوره انعام آيه 129)
و مضمون همين آيه در روايتى از امام صادق(ع) نيز وارد شده است. (ميزان الحكمه، جلد 7، ص 3379)
بنابراين ظالم كيفر ستم خودش را مىبيند يا در دنيا باز تاب اعمالش را توسط ظالم ديگر و يا ساير عوامل مىبيند و يا در آخرت به كيفر اعمالش مىرسند خلاصه انتقام از ظالم گرفته مىشود چه در دنيا و چه در آخرت و چه در دنيا و آخرت با هم نتيجه اين كه خداى سبحان در كمين ستمگر در دنيا و آخرت است و مسئله مهلت دادن هم گاهى براى زيادى گناه است و گاهى براى تو به و جبران گذشته مىباشد.
نكته ديگر اين كه اصل در عقوبت اين است كه در آخرت باشد چرا كه سراي آخرت دار مجازات است و در اين دنيا تنها برخي گناهان براي عبرت ديگران جزا داده مي شود .
نكته ديگر اين كه نبايد انتظار داشت خداوند نيز به محض انجام گناه هر شخص او را تاديب كند و اگر اين گونه باشد همه ما در همين دنيا هلاك خواهيم شد و ديگر اختيار و آزادي عمل در اين دنيا بي معني خواهد شد.