تبلیغات
اخبار
بازدید طلاب مؤسسه مجتهده امین از زندان زنان اصفهان
موانع و راهکارهای مأموریت های علمی-تبلیغی طلاب خواهر در کرسی آزاداندیشی حوزه علمیه اصفهان بررسی شد
اختلافات
چهارشنبه 21 ارديبهشت 1390 مدت شش ماه است كه در دوران عقد به سر مي برم . همسرم نسبت به من بسيار بدبين است و فقط مواظب است كه از كجا مي آيم و كجا مي روم . البته اين بدبيني از زماني كه بدون اطلاع ايشان با پدر و مادرم به خانه يكي از اقوام رفتيم شروع شد . در مورد ادامه زندگي با ايشان بس

راهكارهاي مشكل گشا و اعتماد ساز:گفتگوي صميمانه كه در فضايي خير انديشانه شكل مي گيرد با برخورداري از محتواي خاص مي تواند اعتماد سلب شده را مجددا به قلب هاي پر محبت برگرداند. لذا در اين مورد به راهكارهاي زير عمل كنيد:

الف) در فضايي آكنده از خيرخواهي نسبت به يكديگر به گفتگو بنشينيد.

ب) موضوع سخن در آن جلسه بايد اعتماد سازي باشد يعني قبل از نشستن در جلسه هر يك به ديگر بگوئيد كه ما در اين جلسه مي خواهيم در مورد جلب اعتماد ديگري با هم صحبت كنيم. اگر ذهنيت و جو مورد نظر قبلا به اطلاع ديگري رسانده شود هر كسي در مسير اين هدف تلاش كار ساز انجام خواهد داد.

ج = اولين قدم در رسيدن به هدف مرتفع ساختن موانع است لذا از ايشان سؤالي شود كه چه شد با شركت در ميهماني شما ناراحت شديد و بينش شما نسبت به من تغيير كرد. آيا آن خانواده مورد ترديد شماست ؟ آيا شركت كنندگان در جلسه براي شما غير قابل اعتماد بودن و يا محتواي جلسه با روحيه شما و عقيده و مرام شما سازگار نبود و آيا .... به هر حال مانعه اي كه دراين مسير رخ داده است رفع سازيد.

در اين مرحله طرف مقابل سه گونه واكنش و پاسخ را ممكن است ارائه كند. از پاسخ امتناع ورزند، در اين صورت اصرار و پافشاري نكنيد و به سراغ مرحله ديگر برويد (يعني مرحله - د) اگر لب به پاسخ گويي گشود دو حالت پيدا مي كند يا يك دليل بجا، معقول و قابل قبول ارائه مي كند كه در اين صورت بايد با تواضع به جبران آن بپردازيد يعني شايد شما دليل او را نپذيريد ولي يك دليل عقل پسند است و مي تواند دليل خوبي باشد اگر چه در مورد شما صحت ندارد در اين صورت ابتدا بگوئيد اين سخن درست نيست و من براي اين كه اثبات كنيم كه اين گمان شما صحت ندارد چه كنم تا شما بفهميد كه گمان شما نابجاست يعني را ه مرتفع كردن سوء ظن و بد گماني مستند به شواهد قابل پذيرش داد و بي داد و فرياد و قسم و ... نيست بلكه راه حل عملي را مي طلبد و شما بايد به شكل عملي اين سوء ظن را مرتفع سازيد.

اما حالت سوم آن است كه ايشان پاسخ بدهند و دليل بجائي بياورند و شما هم دليل او را بپذيريد در اين صورت اولين قدم عذر خواهي است و بعد قولي و وعده به عدم تكرار آن و جبران آن مانند حالت قبل به شكل متواضعانه.  به هر حال در اين صورت مي توان اعتماد سلب شده را پس گرفت و باز گرداندند در حالت اول كه طرف از پاسخ دادن طفره مي رود بايد به سراغ بند (د) رفت كه اينك به آن مي پردازيم.

د : خود مي دانيد كه گاهي اوقات آدمي اشتباه مي كند و وقتي كه اشتباه رخ دهد دليل ندارد و شخص نمي تواند دليل ارائه كند در اينجا نبايد فرد را به عذر خواهي بكشانيد همين سكوت و طفره كافي است كه به گذشته تلخ را رها سازيد و با محبت كردن و ابراز عشق صميمانه به يكديگر به هم بفهمانيد كه هيچ شخصي غير از او را دوست نداريد و تمام هستيتان براي يكديگرتان است . نبايد در اين مرحله وي را به سمت لجبازي و كج خلقي بكشانيد و با لجبازي زندگي شيرين را نابود سازيد.

ه : براي پيش گيري از بروز اين گونه سوء ظنها و رفتارهاي نابجا و كج خلقيها مسير زندگي خود را ترسيم كنيد به اين صورت كه به او بگوئيد آيا بايد به اين گونه ميهماني ها رفت يا نه؟ چگونه؟ باهم؟ يا من تنها نمي توانم بروم؟ در اينجا شما سكوت كنيد و تمام خطوطي كه ايشان براي معاشرت ترسيم مي كنند گوش دهيد هيچ واكنشي از خود نشان ندهيد اين سخنان وي از دو حالت خارج نيست:

1 - مطابق خواست شما حرف مي زند و سخنانش نشان مي دهد كه فردي صميمي و اهل معاشرت است و حادثه ي رخ داده يك پديده شيطاني و حاكي از عوامل ناخواسته است.

2 - حالت دوم سخنان او آني است كه شما را محدود كند و به شما اجازه  هيچ فعاليت اجتماعي انفرادي را ندهد در اين صورت با سكوت به سراغ مرحله دوم مشاوره پا بگذاريد. البته خاطرنشان مي سازد كه اگر خطوط ترسيم شده از طرف ايشان از نوع اول باشد و شما از معاشرت نهي نمي كردند و به اين شيوه معاشرتي پايبند هم هستند ديگر نبايد تصميم به ترك ازدواج و متاركه بگيريد و اين روحيه نشان مي دهد كه شخصيت ايشان شخصيت سالم است و فردي بد بين و انزوا طلب و .... نيستند.

2- تصميم گيري براي آينده و زندگي مشترك آينده: قبل از سخن بايد به عرض برسانيم كه به اندك بهانه اي نبايد بنيان زندگي را سست ساخت و ويران نمود از اين به بعد شما با مشكلات فراواني روبرو هستيد كه هنر اشخاص خود ساخته آن است كه با مشكلات موجود زندگي را به سمت ساحل آرامش برد نه آن كه خود را از مشكلات كنار بكشد و يا تسليم آنها سازد.

 در مورد شوهرتان اگر آنچه سر زده يك رفتار حادثه شده ناگهاني باشد و تكرار نشود مشكل معمولي است و نبايد به بهانه ي آن زندگي مشترك را نابود ساخت اما اگر بر اساس برخي تحقيقات و شواهد پي برديد كه شخصيت ايشان يك شخصيت وسواسي است و نسبت به نزديكان خود سوء ظن دارد در اين صورت مي توان نسبت به متاركه تصميم گرفت آنجه در اين مورد مهم ميباشد آن است كه با اين يك عمل نمي توان به شخصيت نامتعادل وي پي برد شما براي پي بردن به اين موضوع مسير طولاني را بايد طي كنيد كه به چند مورد اشاره مي كنيم:

1 - اگر در بند (ه) كه خط و مشي زندگي را ترسيم كرد شما را محدود ساخت و به هيچ وجه اجازه معاشرت نداد و بدون دليل موجه و بي جهت اظهار بدبيني نمود يك نشانه از شخصيت نامتعادل اوست.

2 - آيا سابقه سوء ظن و وسواس فكري در مورد آداب شرعي و معاشرت در خانواده وي وجود دارد يا نه؟

3 - آيا در زندگي شخصي مردم وي را فردي اهل معاشرت مي شناسند و يا انزوا طلب و گوشه گير است كه اين را مي توان از تحقيق در فضاي زندگي دوستانه اش بدست آورد كه اگر اهل معاشرت نباشد و تاكنون دوست صميمي ندارد نشانه شخصيت نامتعادل اوست.

4 - آيا در رفتارهاي فردي خود دچار وسواس هستند مانند رفتارهاي مذهبي و پوشش و ...

5 - ميزان مشاركت نامتعادل مي توان نسبت به متاركه تصميم گرفت و الا نه در حالي كه پي بردن به اين نكته نيز مشكل و زماني طولاني را مي طلبد و اطلاعات ما در اين مورد اندك است و بر اساس اطلاعات ناقص نمي توان تصميم مناسب گرفت و با مشاوره راه گشا و قطعي ارائه نمود.
 
امتیاز دهی
 
 



تعداد بازديد اين صفحه: 3334
خانه | بازگشت | حريم خصوصي كاربران |
Guest (PortalGuest)

دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم (شعبه اصفهان)
مجری سایت : شرکت سیگما