مسأله گريه و عزادارى بر حضرت سيدالشهدا (عليه السلام) از افضل قربات است و فلسفههاى سازنده و تربيتى متعددى دارد از جمله:
1- توجه به هدف قيام امام حسين كه همانا احياى ارزشهاى دينى و جلوگيرى از انحراف بود.
2- زنده داشتن ياد و تاريخ پرشكوه نهضت حسينى،
3- الهام بخش روح انقلابى و ستم ستيزى،
4- پيوند عميق عاطفى بين امت و الگوهاى راستين،
5- اقامه مجالس دينى در سطح وسيع و آشنا شدن تودهها با معارف دينى،
6- پالايش روح و تزكيه نفس،
7- اعلام وفادارى نسبت به مظلوم و مخالفت با ظالم و ... .
اما اصل عزادارى و سوگوارى از خود اهل بيت(عليهم السلام) است ولى چگونگى آن تا حدود زيادى با شيوههاى قومى و ملى عجين شده است و اين آميزش تا زمانى كه مشتمل بر خلاف شرع نباشد اشكالى ندارد.
«زنجيرزنى»، از هندوستان و پاكستان به ايران آمده است. از آنجا كه برخى به وضع نامناسبى با زنجير عزادارى كرده و موجب زخمى شدن بدن و خون آمدن آن مىگشت، برخى از علما به حرمت آن فتوا دادند؛ ولى اگر اين عمل به شيوهاى انجام شود كه موجب صدمه به بدن و تقبيح عاقلان نگشته و زمينه را براى وهن آموزههاى عاشورا فراهم نسازد، اشكالى ندارد؛ چنان كه در عموم عزادارىهاى ايران در خصوص زنجيرزنى، به دليل رعايت شؤون عزادارى اين نوع سوگوارى رايج است.موسوعة العتبات المقدسة، ج 8، ص 378.
اصل سنت «سينه زنى» در ميان عربها رايج بوده و بعدها به صورت موجود درآمده است كه با انتخاب نوحههاى سنگين، حركات دست بر سينه مىخورد. اينگونه عزادارى ابتدا به صورت فردى بوده و زمانى كه سوگوارى علنى و گسترده شد - خصوصاً در زمان صفويه - به شكل گروهى درآمده است.موسيقى مذهبى ايران، ص 26.