در اين اثر سعي شده است ابعاد مختلف انقلاب اسلامي و تأثير آن در ساختار سياسي جهان و ايجاد دگرگوني مورد تجزيه و تحليل قرار گيرد. نگارنده، به دنبال پاسخي مناسب براي اين پرسش است كه آيا درهم تنيدگي انقلاب اسلامي با تحولات بين‌المللي را بايد به عنوان امري محتوم و منطقي در تحليل فرايند رويدادهاي جهاني پذيرفت؟ و شناخت انقلاب اسلامي از زاويه جهاني چه دستاوردهايي در پي دارد نگارنده معتقد است كه انقلاب اسلامي ايران را بايد در وسعت جهاني آن مطالعه كرد؛ زيرا آثار پيام انقلاب اسلامي و تأثير آن در تحولات بين‌المللي به ويژه جهان سوم به قدري آشكار است كه جاي هيچ گونه ترديدي در اين زمينه باقي نمي‌گذارد. وي نخست تئوري‌ها و نظريه‌هاي مختلف پيرامون ماهيت انقلاب را بيان كرده و نظريه‌هاي ماركسيستي، ليبراليستي و ديني پيدايش يك انقلاب را بررسي نموده است. آنگاه به مطالعه اوضاع سياسي جهان قبل از انقلاب اسلامي ايران به ويژه شكل‌گيري دو قطب قدرت شرق و غرب پرداخته و اقدامات مهم توسعه طلبانه آمريكا در دوران جنگ سرد و همچنين اقدامات متقابل شوروي سابق در اين زمينه را مورد تجريه و تحليل قرا داده است. در ادامه وي به تشريح مباني فكري نظام جمهوري اسلامي مانند خدامحوري، قرآن محوري(قانون الهي)، نبوت و ولايت، مردم‌سالاري ديني توأم با ديانت، عدالت و عقلانيت مي‌پردازد و مباني مرد سالاري ديني و دموكراسي را با يكديگر مقايسه مي‌نمايد. در فصول بعدي كتاب نويسنده به بحث پيرامون اركان مهم انقلاب اسلامي، نظير: نقش رهبري و جايگاه مهم آن در قانون اساسي جمهوري اسلامي و اولويت‌هاي سياست داخلي و خارجي نظام اسلامي ايران و چشم‌انداز آينده آن به ويژه جايگاه آن در عرصه جهاني‌سازي، مطالبي بيان كرده است. وي براين باور است كه شناخت اين امور به عنوان مباني و اصول نظام جمهوري اسلامي ايران بايد در هدف‌گذاري‌ها و برنامه‌ريزي‌هاي كوتاه مدت و بلند مدت مورد توجه دولتمردان و مسئولين طراز اول جمهوري اسلامي ايران باشد و نيز در هر مرحله‌اي از تاريخ انقلاب اسلامي بايد بتوان براساس آن مباني، ارزيابي درستي از عملكرد مسئولان ارائه داد و نقاط قوت و ضعف در برنامه‌ها را با رويكردي عملي بررسي نمود. به عقيده نگارنده، در هر دهه بايد نگرشي تازه به انقلاب اسلامي و دستاوردها و پيام‌هاي آن داشت و محققان عرصه انديشه سياسي در تاريخ بايد وظيفه خود بدانند تا نقدي صادقانه و واقع‌گرايانه از حركت انقلاب داشته باشند و تلاش نمايند منحني حركت سازندگي و تلاش‌ها را در معرض افكار عمومي در هر دوره‌اي قرار دهند تا سير تحولات تاريخي انقلاب و سلامت آن تضمين شود و سرمايه‌گذاري‌ها و فرصت‌ها در مسير واقعي خود قرار گيرد و نسل‌هاي آينده شاهد به بار نشستن دستاوردهاي انقلاب اسلامي باشند. ماهيت و منشأ حكومت(قدرت) در نظام جمهوري اسلامي، صاحبان قدرت، شيوه‌هاي اعمال قدرت، ويژگي‌هاي ولايت فقيه، نقش و مشاركت مردم در عرصه‌هاي سياسي و اجتماعي نظام جمهوري اسلامي ايران، ديدگاه برخي از انديشمندان در مورد ابعاد فقهي حكومت اسلامي و جايگاه رهبر و ولي فقيه در آن، اولويت‌هاي داخلي و خارجي نظام جمهوري اسلامي ايران، چشم انداز اقتصادي، سياسي، فرهنگي و اجتماعي نظام جمهوري اسلامي ايران و ارتباط مسأله جهاني‌سازي با حكومت جهاني امام زمان(ع) با توجه به جهان شمول بودن دين اسلام از ديگر محورهاي مهم مورد بحث در اين نوشتار است.