روحانيت، نهادي است كه داراي ساختار و كاركردهايي مختص به خود است. اين كاركردها را ميتوان به دو دسته كلي (سنتي و موقعيتي) تقسيم كرد. كاركردهاي موقعيتي روحانيت، به آن دسته از وظايف و كاركردها اشاره دارد كه برحسب موقعيتهاي تاريخي آفريده ميشوند. همكاري يا مخالفت با قدرت حاكم، مصانعه و يا تصديگري روحانيت در عرصه سياستورزي، گونههايي از كاركردهاي موقعيتي او هستند كه بنا به شرايط تغيير مييابند. بدون ترديد، روحانيت در سالهاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي به چنان موقعيتي دست يافته و سرنوشت خود را با مسائل عموميتر پيوند زده است. اين اثر ميكوشد فرصت-ها و تهديدهاي برآمده در چنين شرايطي را بازخواني كند، تا از رهگذر آن بتواند ضريب كارآمدي روحانيت را بالا ببرد.