| تبليغات | |
|
|
| فلسفه | |
|
|
يكشنبه 23 آبان 1389
عقل سرخ
عقل سرخ نام يك داستان فلسفي به نوشته شيخ اشراق ميباشد كه در آن مطالب فلسفي و عرفاني با قلم داستاني و رمزگونه بيان شده است. سهروردي به تبع از ابنسينا دست به نوشتن اين گونه از داستانهاي تمثيلي زده است در واقع رسالههاي عرفاني سهروردي ادامهدهنده و كاملكننده حكايتهاي فلسفي - عرفاني ابنسينا ميباشد.
اين داستانها، بيانگر شرح مراحلي هستند كه نفس، پس از رها شدن از قيد و بندها و عروج تدريجي و خروجش از زندان عالم جسماني ميپيمايد.ماجراي اصلي اين داستانها، ديدار قهرمان داستان با پيري روحاني و گفتگوي حاصل از اين ديدار ميباشد كه در طي اين گفتگو مطالب فلسفي و عرفاني با زبان رمز به مخاطب فهمانده ميشود.
خلاصهاي از داستان عقل سرخ:
عقل سرخ حكايت يكي از سفرهاي معنوي سهروردي ميباشد كه از زبان پرندگان بيان شده است. سهروردي در اين داستان نفس خود را به «بازي» تشبيه كرده است كه در دام صيادان گرفتار شده است و پر و بال و چشمان او بسته است و او پيوسته در آرزوي پرواز و پركشيدن به آسمانهاست تا اينكه يك روز نگهبانان را از خود غافل مييابد و لنگان لنگان با پر و بال بسته رو به سوي صحرا مينهد. در آنجا شخصي را ميبيند كه رنگِ ريش و رخسار او سرخ بود، «باز» ميپندارد كه آن شخص جوان است. خود آن شخص ميگويد: «من اولين فرزند آفرينش هستم و ريش و موي من سپيد است؛ ولي آن كسي كه تو را در دام، اسير گردانيد، مرا در چاه سياه انداخته است و اين رنگ سرخ من، از آن است؛ زيرا هر سپيدي كه نور به او برسد، چون با سياه آميخته شود، سرخ مينمايد.
سپس آن پير، «باز» را از مقام خود با خبر ميكند كه آشيان اصلي «باز» در آنجاست و بعد از آن پير، عجائبي را كه در جهان ديده است بر ميشمارد. آن عجايب عبارتند از:
1- كوهِ قاف كه همان جايگاه پير و آشيان اصلي باز است.
2- گوهر شبافروز
3- درخت طوبا
4- دوازده كارگاه
5- زرهِ داوودي
6- تيغ بَلارَك
7- چشمه زندگاني.
تأويل رمزهاي اين داستان: كوه قاف رمز عالم بالاست. گوهر شبافروز رمز ماه است و درخت طوبي رمز خورشيد، دوازده كارگاه رمز دوازده بُرج فلكياند. زره داوودي رمز تن انسان است، تيغ بلارك رمز مرگ است و چشمۀ زندگاني رمز عالم زندگي جاودان، مزرعه رمز كرۀ زمين و ناكجاآباد، رمزِ شهرِ فرشتگان يا نفسها و عقلهاست. صحرا كنايه از عالم مثال و چاه سياه رمز عالم خاكي و مادي ميباشد. «باز» همان نفس يا روح انساني است و دو چشم «باز»، اشاره به عقل نظري و عقل عملي دارد. مقصود از نگهبانان حواس ظاهري و حواس باطني انسان ميباشد.
هدف سهروردي از طرح اين داستان: سهروردي خود اين داستانها را تصويرگر تعاليم فلسفۀ اشراقي ميداند و شاگردان را تشويق به مطالعه آنها ميكند تا در درون خود به آن تجربهها برسند.
باورهائي كه مضامين اين داستان را تشكيل ميدهند؛ عبارتند از:
الف) اعتقاد به دو بعدي بودن انسان و هبوط روح از عالم روحاني به جهان جسماني
ب) اشتياق روح به پيوستن به اصل خود در عالم بالا و حبس او در زندان تن و غربت او در اين جهان
ج) شواغل حسّي و تعلّقات جسماني
د) رياضت كشيدن و حكمت ورزيدن براي رفع اين موانع و رسيدن به مرگ اراد
ه) ادراك بيواسطه لذتهاي روحاني و معارف قدسي پس از رهائي از حواس ظاهري و گشوده شدن چشم باطن
دريافت فايل برنامه ( 221 KB )
قالب كتاب: PDF
|
|
|
تعداد بازديد اين صفحه:
13264
|