منو
آخرین مقاله های اضاف شده

خسران از دیدگاه قرآن کریم
دوشنبه 3 مهر 1396 خسران از دیدگاه قرآن کریم
نویسنده: نجمه فرزانه خو
منبع: اختصاصی سایت مرسلات


چکیده
تحقیق پایانی با عنوان «خسران از دیدگاه قرآن کریم»، پژوهشی است که به روش کتابخانه ای به گردآوری مطالب و تحلیل آنها درباره ی موضوع خسران می پردازد. خسران در لغت به معنای زیان کردن، کم شدن و نیز گمراهی و هلاکت است و در اصطلاح به معنای کم شدن و زیان مندی در سرمایه ی مالی زندگی و امور نفسانی و معنوی مانند: زیان در سلامتی، عقل، ایمان و حیات به کار می رود. البته خسرانی که در قرآن ذکر شده، عمدتاً به معنای دوم می باشد که از‌ آن با عنوان «خسران مبین» یاد شده است. ویژه بودن دیدگاه قرآن به خسران معنوی از آن جهت است که وجود یا عدم آن همسنگ با شقاوت و سعادت بشر است و می توان گفت: سرنوشت آدمی ارتباط تنگاتنگی با آن دارد. خسران شامل خسران معنوی و مادی می شود. خسران معنوی، هدر دادن و باختن سرمایه های وجودی در بازار دنیا است بدون بدست آوردن عوض بهتر. اما خسران مادی نقص در داشته ها و ذخایر مادی است که البته گاهی همین امر مصداق امتحان الهی قرار می گیرد. از دیدگاه روانشناسی فرار از خسران و میل به سعادت امری ذاتی است و این میل و علاقه ریشه در یک امر فطری به نام لذت طلبی دارد. حقیقت خسران در قرآن این است که انسان خودش و قدرش را ببازد و از لقای پروردگار چشم پوشی کند. این خسارت آدمی ممکن است در دو بعد وجودی و عملی باشد. عواملی وجود دارند که منجر به خسران می شوند که برخی از آنها مربوط به اعتقادات آدمی است؛ مانند: باطل گرایی و روی آوری به کفر، تکذیب و پوشانیدن آیات الهی و شرک؛ و برخی دیگر مربوط به اعمال اوست مانند: ظلم، فسق، غفلت و پیروی از شیطان. در مقابل عواملی نیز سبب مصونیت از خسران می شوند که عبارتند از: ایمان، عمل صالح، توصیه به حق و صبر،‌ غفران و رحمت و فضل الهی. بنابراین شناخت عوامل خسران وعوامل مصونیت از خسران ما را از خسران زدگی باز می دارد. از طرف دیگر شناخت مصادیق خاسران در قرآن کریم کمک شایانی در این رابطه به ما می کند که از مصادیق خاص خاسران در قرآن می توان ابولهب، ‌فرعون، اشراف قوم شعیب، امت های پیشین جن و انس،‌ بنی اسرائیل، قوم ابراهیم، قوم نوح، قابیل، اهل کتاب و جباران را نام برد.
واژگان کلیدی: خسران،‌ زیان و سعادت.

مقدمه
انسان در مسیر زندگی اش از نعمت های بی شمار الهی هم چون: حیات، عقل، توانایی های جسمی و ذهنی و قابلیت ها و ظرفیت های روحی بهره مند است. اگر آدمی این داشته ها را دو راه رضایت پروردگار هزینه کند، به سعادت و نجات از خسران معنوی نایل می شود.
منظور از خسران معنوی خسارت در استعدادهای ذاتی و قابلیت های درونی فرد است، یعنی آنجا که اینها در مسیر غلط و غیر الهی به کار گرفته شوند به طوری که منجر به تباهی و زیان بزرگ و غیرقابل جبرانی شوند. بنابراین وجود یا عدم خسران، تأثیر بسزایی در سرنوشت انسان دارد.
در این پژوهش سعی بر آن است که خسران از دیدگاه قرآن کریم بررسی شود و می توان گفت: ضرورت شناختن خسران، مصونیت از آن است.
آثاری که تا به حال در رابطه با خسران نگاشته شده اند، هیچ یک به طور مدون و دسته بندی شده به بررسی آیات خسران به همراه شرح و تفسیر آن نپرداخته اند که تلاش شده در این رساله، به این کار به طور خاص پرداخته شود. به علاوه در این تحقیق، تعریف و شناخت ماهیت خسران، عوامل خسران،‌ عوامل مصونیت از خسران و مصادیق خاسران در قرآن کریم نیز مورد بررسی و تحقیق قرار گرفته اند.
ازواژگان کلیدی مطرح شده دراین تحقیق می توان به «خسران»،‌ «زیان» و«سعادت» ‌اشاره نمود.
 
چیستی و ماهیت خسران
برای تبیین ماهیت خسران، لازم است معنای لغوی و اصطلاحی خسران، نگاه ویژه ی قرآن به خسران، انواع خسران و روانشناسی خسران به خوبی روشن شد که در ادامه به آنها می پردازیم.
 
معنای لغوی خسران
به طور کلی خسران در لغت به معنی زیان کردن، ‌کم شدن و نیز نقصان، گمراهی و هلاکی است.[1] «خَسْر» بر وزن های مختلف آمده است، ‌اما در قرآن فقط بر وزن «فُعْلْ» و در باب «فَعِلَ یَفْعَلُ» ‌و به دو حالت لازم و متعدی ذکر گردیده است.[2]
در قرآن کریم، «غرم»،‌ «غبن» و «تبّ» تقریباً مترادف با «خسر» به کار رفته اند.
 
معنای اصطلاحی خسران
در مفردات راغب درباره ی معنای خسران مطلبی گفته که حاصل آن چنین است: «خُسران» در اصطلاح، یعنی کم شدن سرمایه ی زندگی که به انسان نسبت داده می شود و می گویند:«خَسِرَ فُلانٌ» یعنی او زیان مند شد و خسارت دید. گاهی نیز خسران به کار و عمل تعلق می گیرد و می گویند: «خَسِرَتْ تِجارَتُه». گاهی واژه ی خسران درباره ی دستاوردهای زندگی مثل مال و مقام دنیایی است و گاهی درباره ی زیان مندی در دستاوردها و نتایجی که از حالات نفسانی حاصل می شود مثل از دست دادن صحت و سلامت و عقل و ایمان و ثواب که این قسم همان چیزی است که خداوند در قرآن آن را «خُسران مُبین» نامیده است.[3] و مقصود ما از خسران معنوی آدمی نیز همین است.
 
نگاه ویژه ی قرآن به خسران
در جهان بینی اسلامی انسان ها به تجارت پیشگانی تشبیه شده اند که با سرمایه های سنگین، قدم به بازار تجارت این جهان می گذارند، بعضی سود کلانی می برند و گروهی زیان می بینند و اصطلاحاً دچار خسران می شوند.[4]
خسرانی که مورد تأکید قرآن است خسران در ذات یا خسران وجودی انسان است که شامل از دست دادن قابلیت های وجودی و به هدر دادن سرمایه ی حیات است و این غیر از خسران مالی و آبرویی است.[5]  لذا خسران و عدم خسران همسنگ با شقاوت و سعادت انسان شمرده می شود و وجود و عدم آن سرنوشت او را رقم می زند.
انواع خسران
الف) خسران معنوی
خسران معنوی خسرانی است که به سرمایه های معنوی انسان وارد می آید. یعنی اگر انسان در رشد و پرورش استعدادهای ذاتی و قابلیت های درونی کوتاهی کند دچار خسران وجودی یا معنوی می شود.
ب) خسران مادی
خسران مادی همان خسران و نقصان در داشته ها و ذخایر مادی است یعنی آسیب یا از دست رفتن سرمایه های مالی انسان.
 
روانشناسی خسران
الف) حقیقت خسران در قرآن از دیدگاه روانشناسی
خسارت انسان ممکن است در دو بُعد باشد: خسارت وجودی و خسارت در عمل.
خسارت وجودی: خسارت انسان از باختن خودش و قدر و ارزشش و چشم پوشی او از لقاء الله سرچشمه می گیرد. یعنی آنجا که انسان قدر خودش را در نظر نمی گیرد و درجه ی وجودی خودش را منظور نمی کند و خودش را می بازد.
خسارت در عمل: خسارت عملی در مورد آنجایی است که انسان عمل بد و نامتناسب با فلاح و رستگاری داشته باشد یا جایی که انسان می تواند چند حرکت را جمع کند و چند عمل را با هم داشته باشد، ولی به انجام یکی از آن اعمال اکتفا کند. در این حالت هر چند وجود او خاسر نیست اما اعضاء و جوارح او در عمل دچار خسران عملی شده است.[6]
 
ب) علت روانی و فطری فار از خسران و میل به سعادت
یکی از گرایش های فطری انسان، گرایش به لدت و خوشگذرانی است که طبعاً این میل توأم با رنج گریزی و فرار از درد و ناراحتی است. از آنجایی که سعادت نیز چیزی جدای از لذّت نسیت، باید بگوئیم گرایش انسان به سعادت و خسران گریزی انسان ریشه در یک میل ذاتی به نام میل به لذّت دارد.
 
عوامل خسران
پس از شناخت اجمالی ماهیت خسران لازم است عوامل خسران زا از دیدگاه قرآن کریم شناخته شوند.
عوامل خسران بعضی مربوط به عقاید و باورهای شخص می شوند و برخی مربوط به اعمال و رفتار او.
عوامل عقیدتی خسران
1.  باطل گرایی و روی آوری به کفر
از آیات کلیدی که این عامل را به عنوان عامل مهمی اعتقادی در خسران آدمی معرفی     می کند آیه ی 52 سوره ی عنکبوت است که می فرماید: «قُلْ کَفَى بِاللَّهِ بَیْنِی وَبَیْنَکُمْ شَهِیدًا یَعْلَمُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالَّذِینَ آمَنُوا بِالْبَاطِلِ وَکَفَرُوا بِاللَّهِ أُوْلَئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ » باطل گرایی در این آیه به معنای تصدیق غیر خداست که شامل بت پرستی، اطاعت از شیطان است. کفر نیز شامل انکار وجود خدا، درجات شرک یا انکار نبوت انبیاء و ائمه ی هدی است.[7] به علاوه انکار ضروریات دین و مذهب اثنی عشری و تمام ادعاهای باطل، مصداق «ایمان به باطل» یا باطل گرایی و روی آوری به کفر است.[8]
2. تکذیب و پوشانیدن آیات الهی
از عوامل عمده ی خسران، نادیده انگاشتن و دروغ پنداشتن آیات الهی و کفر و پوشانیدن آنهاست که در آیات 95 سوره ی یونس و 103 و 106 سوره ی کهف به این مهم پرداخته شده است. علاوه بر این، تکذیب آیات الهی سبب حبط اعمال انسان نیز می شود.
3. شرک
شرک به معنای شریک قائل شدن در پرستش خدا، به حدی در نظر پروردگار منفور است که جز به نابودی اعمال و خسران معنوی نمی انجامد. چنان چه در آیه ی 65 سوره ی زمر هم در این باره آمده است: «وَلَقَدْ أُوحِیَ إِلَیْکَ وَإِلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکَ لَئِنْ أَشْرَکْتَ لَیَحْبَطَنَّ عَمَلُکَ وَلَتَکُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِینَ».
عوامل عملی خسران
1) ظلم
ظلم از جمله ی عوامل عملی است که سبب خسران انسان می شود. یکی از معنای ظلم به زیان انداختن خود و خانواده یا از دست دادن بهشت و نعمت های بهشتی است و این ظلم به خود ظلم به آیات الهی است و ظلم به آیات الهی یعنی تکذیب این آیات که منجر به ضلالت و گمراهی و نهایتاً خسران زدگی می شود. این معنا در آیات 45 شوری، 9 اعراف و 177-178 همین سوره دیده می شود.
2) فسق، غفلت و پیروی از شیطان
گناه، فسق و عصیان از فرمان های الهی نقش محوری در خسران وجودی انسان دارد چنان چه قرآن کریم می فرماید: «الَّذِینَ یَنقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِن بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَیَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَن یُوصَلَ وَیُفْسِدُونَ فِی الأَرْضِ أُولَئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ»[9] آن چه سبب فسق و به عهده ی آدمی   می شود غفلت او از یاد خداست که در 108-109 به ان اشاره شده است و به همین ترتیب غفلت از یاد خدا نتیجه ی مادیگری و دنیاطلبی و احاطه ی شیطان بر انسان است.[10]
 
عوامل مصونیت از خسران
برای محفوظ ماندن از یک زیان بی حد و حصر و یک تباهی عظیم، باید بدانیم چه چیزی   می تواند جلو این زیان بزرگ را بگیرد، به طوری که نه تنها در برابر از دست نرفتن عمر، جای خالی آن را پر کند بلکه هزاران بار از آن بهتر و بیشتر باشد مسلّماً دست یابی به مال و مقام دنیوی و عیش و لذت زودگذر آن نمی تواند بهای آن سرمایه ی عظیم باشد، بلکه فقط رضایت الهی و قرب به او می تواند قیمت آن باشد چنان چه حضرت علی7 نیز می فرمایند: «بهای وجود شما چیزی جز بهشت نیست، مبادا آن را به کمتر از بهشت بفروشید.»[11]
بی شک، می توان گفت عوامل مصونیت از خسران نقطه ی مقابل عوامل خسران هستند که قبلاً مورد اشاره قرار گرفت اما قرآن خلاصه همه ی این عوامل را در برنامه ی چهار ماده ای خوشبختی که در سوره ی عصر آمده جمع می کند که عبارتند از 1) ایمان، 2، عمل صالح،  3 و 4) توصیه ی به حق و صبر، که در ادامه مورد بررسی قرار خواهند گرفت.
1)  ایمان
اصل اول در این برنامه «ایمان» است که زیربنای همه ی فعالیت های انسان را تشکیل        می دهد، چرا که تلاش های عملی انسان از مبانی فکری و اعتقادی او سرچشمه می گیرد، نه همچون حیوانات که حرکاتشان به خاطر انگیزه های غریزی است. به همین دلیل تمام انبیای الهی قبل از هر چیزی به اصلاح مبانی عقیدتی امت ها می پرداختند مخصوصاً با شرک که سرچشمه ی انواع رذایل و بدبختی ها و پراکندگی هاست به مبارزه می پرداختند.
جالب این که در سوره ی عصر،«ایمان» به طرو مطلق ذکر شده تا شامل ایمان به همه ی مقدسات گردد.[12] مراد از ایمان، ایمان به خدا و وحدانیت او، ایمان به همه ی رسولان و اطاعت و پیروی ایشان و نیز ایمان به روز جزا است.[13]
2)  عمل صالح
اصل دوم برنامه ی خوشبختی درهایی از خسران، «اعمال صالح» است که به منزله ی        میوه ی درخت ایمان است.
عمل صالحی که جزء حقیقت ایمان نیست بلکه جزء کمال ایمان است. کسانی که علاوه بر ایمان عمل صالح نیز دارند، از زیان کاری نجات می یابند و سعادتمند می گردند، چنان چه آیه ی شریفه در سوره ی عصر می فرماید: «وَالْعَصْرِإِنَّ الْإِنسَانَ لَفِی خُسْرٍإِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ ...»
مقصود از عمل صالح، اعمالی است که طبق میزان عقل و منطق و قانون شرع نیکو به نظر رسد و از شائبه ی ریا، عجب، پیروی از هوس و از هر گونه نقص خالی باشد و نزد عقلا پسندیده و لایق مقام عبودیت خداوند باشد. [14]
«صالحات» معنای وسیعی دارد و شامل هر کار شایسته و طاعتی می شود که وسیله ی تکامل نفوس و پرور اخلاق و قرب الی الله و پیشرفت جامعه ی انسانی در تمام زمینه ها شود.[15]
3 و 4) توصیه به حق و صبر
از آنجایی که ایمان و عمل صالح تداوم نمی یابند، مگر با یک حرکت اجتماعی برای دعوت به حق و صبر، این دو عامل به عنوان سومین و چهارمین ماده ی برنامه ی خوشبختی و نجات از خسران ذکر شده اند.[16] بنابراین توصیه به حق و صبر از خصوصیات اعمال صالح است، به طوری که ضامن اجرای ایمان و عمل صالح این دو عامل اند.[17]
 
برخی دیگر از عوامل مؤثر در مصونیت از خسران
1.  غفران(آمرزش)
غفران، پاک کردن گناهان انسان است که از ناهماهنگی اعمال او با سنت ها و نظام خدا بر خواسته است. هنگامی که انسان از خدا طلب آمرزش می کند، اعتقاد دارد با گناهش عالم را آلوده کرده و باور دارد که خدا، قدرت پاک سازی این نظام را دارد، به طوری که آثار سوء گناهان را تبدیل کند یا بپوشاند.[18]
2. رحمت و فضل الهی
گاهی بودجه ای در اختیار انسان می گذارند تا کاری را به انجام برساند، ولی او با ناشی گری آن امکانات را تلف می کند و کم می آورد. چنین شخصی سرمایه را سوزانده است و غفران این بود که این کسری ها و خرابی ها را پاک کنند اما رحمت این است که دوباره به این انسان امکانات بدهند و بودجه ای دیگر در اختیارش بگذارند. یعنی غفران پاک کردن است و رحمت دوباره بخشیدن.[19]

خاسران در قرآن کریم
قرآن انسان را فی نفسه در خسران می داند مگر آن که مجهز به عوامل نجات از خسران باشد. با این وجود خداوند مصداق های مشخص از «خاسران»‌ را به ما می شناساند تا ما با جدا کردن سرنوشت عقیدتی و عملی خویش از آنان، دچار چنین خسران آشکاری نشویم. این مصداق های روشن عبارتند از: ابولهب، فرعون، اشراف قوم شعیب، امت های پیشین جن و انس،‌ بنی اسرائیل، قوم ابراهیم، قوم نوح، قابیل، اهل کتاب و جبّاران. اینها نمودهای بیرونی شخص خسارت زده یا خسارت دیده هستند. به علاوه تمامی آنهایی که عوامل خسران در آنها وجود دارد از خاسرانند. هم چنین کسانی که عوامل مصونیت از خسران در آنها نیست، نیز از این دسته بیرون نیستند.
 
نتیجه
دیدگاه قرآن درباره خسران اختصاص پیدا می کند به آن جایی که ظرفیت های وجودی انسان در راه غلط هزینه شود و در نتیجه دچار خسران معنوی شود. چون رابطه تنگاتنگی میان خسران و عدم خسران با شقاوت و سعادت انسان وجود دارد قرآن اهتمام ویژه ای به موضوع خسران معنوی دارد.
معنایی که در این تحقیق پایانی برای خسران ارائه شده این است که: خسران در لغت به معنی زیان کردن و نقصان و هلاکت است و در اصطلاح به از دست دادن سرمایه های وجودی بشر بدون این که در عوض آن چیز قابل توجهی بدست آورد گفته می شود. مانند تاجری که با یک سرمایه هنگفت به سراغ تجارتی رود اما در پایان نه تنها سودی عایدش نشود بلکه اصل سرمایه را هم از دست بدهد. عواملی که در این تحقیق به آن دست یافته و زمینه ساز خسران می شوند عواملی هستند که برخی از آنها به عقاید شخص مربوط می شوند مانند کفر و تکذیب آیات الهی و گرایش به باطل در اندیشه ها و باورها و بعضی دیگر مربوط به عمل او می شوند مانند:‌ ظلم، فسق، غفلت و پیروی از شیطان. در صورتی که انسان عوامل خسران آور را به درستی بشناسد در موقعیت های مختلف زندگی بیشتر مراقب است تا از آنها برحذر باشد و همین مسئله او را از خسران مصون می کند. به طور خلاصه می توان گفت: ایمان، عمل صالح، توصیه به حق و توصیه به صبر از عوامل اساسی و عمده ای هستند که سبب حفظ و نگهداری انسان از خسران می شوند.
هر چند همه انسان ها در بهره برداری از عمر خود خاسرند، اما بیان مصادیق روشن خاسران که بیدار باشی برای ماست تا رهرو آنها نباشیم از دیگر نتایج این تحقیق است.
 
پیشنهادات
1)  با توجه به این که تحقیق حاضر به بررسی دیدگاه قرآن کریم به خسران پرداخت و تنها نیم نگاهی به روایات داشت، آن هم معمولاً روایاتی که مربوط به بحث تفسیری آیات بود، می توان گفت جای خالی یک پژوهش روایی درباره موضوع خسران خالی است یعنی تحقیقی درباره خسران در روایات ائمه ی معصومین:.
2) علاوه بر پژوهش روایی این موضوع، آن چه بیش از پیش به کاربردی بودن این تحقیق کمک می کند انجام یک پژوهش میدانی درباره دیدگاه مردم نسبت به خسران می باشد، به خصوص وقتی که رابطه نتایج این تحقیق میدانی با دیدگاه قرآن و سنت درباره ی خسران مورد سنجش و ارزیابی قرار گیرد.
3) پخش سخنرانی ها و مصاحبه های کارشناسان مذهبی در صدا و سیما، در مورد خسران به شناخت مردم از خسران و تأثیر وجود یا عدم آن در سرنوشت شقاوتمندانه یا سعادتمندانه آنها تأثیر بسزایی دارد.
4) تولید محصولات فرهنگی اعم از فیلم و سریال، کتاب و .... در این باره کمک شایانی به شناخته شدن این مبحث در زندگی افراد می کند.
5) تأکید هر چه بیشتر به «سعادت خواهی و خسران گریزی از نظر فطری» در طرح مباحث خسران که باعث جذاب تر شدن این موضوع و نیز روشن تر شدن اهمیت این مسئله در سرنوشت آدمی می شود که لازمه این کار بررسی عمیق تر ریشه های روانشناختی این مسأله می باشد.
فهرست منابع
1.   قرآن کریم، ترجمه مهدی الهی قمشه ای، ‌قم، الهادی، چاپ دوم، 1382.
2.   نهج البلاغه ی حضرت امیر المؤمنین علی7، ترجمه ی محمد، دشتی،‌ قم، انتشارات صفحه نگار، چاپ دوم، 1380.
3.  مفاتیح الجنان، ‌قمی،‌ عباس، تجمه مهدی الهی قمشه ای، قم،‌ انتشارات افق فردا، چاپ پنجم، 1381.
4.  ابن منظور، محمد بن مکرم، ‌لسان العرب، ‌بیروت،‌ دار صادر،‌ چاپ سوم،‌1414 ق.
5.    اسکندری، محمدحسین، اخلاق در قرآن(محمدتقی مصباح یزدی)، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(قدس سره)، چاپ سوم، 1377.
6.  ا‌فرام البستانی، فؤاد، ترجمه ی محمد، بندرریگی،‌ فرهنگ جدید عربی فارسی ترجمه «منجد الطّلاب» به ضمیمه فرائد الأدب،‌ بی جا، ‌اسلامی، چاپ دوازدهم،‌1375.
7. الجوهری،‌ اسماعیل بن حمار، الصحاح تاج اللغه و صحاح العربیه، به تحقیق احمد عبدالغفور، عطار،‌ بی جا، ‌امیری، چاپ اول،‌ 1368.
8.  الزبیدی،‌ محمدمرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، بیروت – لبنان، ‌منشورات دار مکتبه الحیاه، بی تا.
9.  امین، نصرت، مخزن العرفان در تفسیر قرآن، تهران، نهضت زنان مسلمان، ‌1361.
10. انطون الیاس، الیاس، فرهنگ نوین عربی فارسی(ترجمه ی «القاموس العصری»)، ‌سید مصطفی طباطبایی،‌ بی جا، ‌انتشارات کتابفروشی و چاپخانه اسلامیه، چاپ ششم، ‌1361.
11. جوادی آملی، عبدالله، ‌تفسیر تسنیم، به تنظیم علی، اسلامی، ‌قم، مرکز نشر اسراء، چاپ اول، 1378.
12. حاج سیدجوادی، احمد صدر، بهاء الدین، خرمشاهی، کامران، فانی، دایره المعارف تشیع، تهران، ‌نشر شهید سعید محبی،‌ چاپ اول، 1378.
13. دهخدا، علی اکبر، ‌لغت نامه دهخدا،‌ تهران، مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، ‌چاپ دوم، ‌1377.
14.  راغب اصفهانی، ابوالقاسم حسین بن محمد بن فضل، ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن کریم(ترجمه ی کتاب المفردات فی غریب القرآن یا تفسیر لغوی و ادبی قرآن)، ترجمه ی سید غلامرضا، خسروی حسینی،‌ تهران، انتشارات مرتضوی، 1362.
15. سیاح، احمد، فرهنگ جامع عربی- فارسی بضمیمه ی رجال نامی شیعه، تهران، انتشارات اسلام، ‌چاپ چهاردهم، ‌1371. 
16. صفایی حایری، علی، تطهیر با جاری قرآن، قم، مؤسسه ی انتشارات هجرت، چاپ دوم، ۱380.
17. طباطبایی،‌ محمدحسین، ترجمه ی تفسیر المیزان،‌ ترجمه ی سید محمدباقر، موسوی همدانی، قم،‌ دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ پنجم، ‌1374.
18. طبرسی، فضل بن حسن، ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن، به تحقیق رضا، ستوده،‌ تهران، انتشارات فراهانی، ‌چاپ اول، 1360.
19.  ‌طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، تهران،‌ ناشر کتاب فروشی مرتضوی، ‌چاپ سوم، ‌1375.
20.  طیب، عبدالحسین، أطیب البیان فی تفسیر القرآن، تهران، انتشارات اسلام،‌چاپ دوم، 1378.
21. فراهیدی، خلیل بن احمد، ‌کتاب العین، ‌قم،‌ انتشارات هجرت، چاپ دوم،‌1410 ه.ق.
22.  فیض کاشانی، ملامحسن، تفسیر الصافی، به تحقیق حسین، اعلمی، تهران،‌ انتشارات الصدر، چاپ دوم،‌ 1415 ه.ق.
23.  قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز نشر درس هایی از قرآن، چاپ یازدهم،‌ 1383.
24.  قرشی، علی اکبر، قاموس قرآن،‌ تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ ششم، 1371.
25.  کاشانی، ملافتح الله، ‌تفسیر منهج الصادقین فی الزام المخالفین، تهران،‌ ناشر کتاب فروشی محمد حسن علمی، 1336.
26.   محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، به ترجمه ی حمیدرضا، شیخی، قم، دارالحدیث، چاپ سوم، 1377.
27.   معین، محمد، فرهنگ فارسی معین، تهران، نشر بهزاد، چاپ اول، ‌1382.
28.   مکارم شیرازی، ناصر، ‌تفسیر نمونه، ‌تهران، دارالکتب الإسلامیه، ‌چاپ اول، ‌1374.
29.   مهیار رضا، فرهنگ ابجدی عربی- فارسی، ‌بی جا، بی نا، ‌بی تا.
30.   هاشمی رفسنجانی، اکبر، و دیگران، فرهنگ قرآن(کلید راهیابی به موضوعات و مفاهیم قرآن کریم)، ‌قم، مؤسسه ی بوستان کتاب، چاپ اول، ‌1386.
 

[1] . علی اکبر، دهخدا، لغت نامه ی دهخدا، تهران، مؤسسه ی انتشارات و چاپ دانشگاه تهران،‌چاپ دوم،‌1377، ج 7،‌ص 9776-9777.
[2] .
[3] . ابوالقاسم حسین بن محمد بن فضل، راغب اصفهانی، ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن راغب اصفهانی، به تحقیق سید غلامرضا،‌خسروی حسینی، تهران، مرتضوی، 1362، ج1، صص652-653.
[4] . ناصر، مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الإسلامیه، چاپ اول، 1374، ص295.
[5] . محمد حسین، طباطبایی، ترجمه ی تفسیر المیزان، ترجمه ی سید محمد باقر، موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه ی مدرسین حوزه ی علمیه قم، چاپ پنجم، 1374، ج20، ص609.
[6] . علی، صفایی حائری، تطهیر با جاری قرآن، قم، مؤسسه ی انتشارات هجرت، چاپ دوم، 1380، صص103-109.
[7] . فضل بن حسن، طبرسی، ترجمه ی مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تحقیق و ترجمه ی رضا، ستوده، تهران، انتشارات فراهانی، چاپ اول، 1360، ج19، ص79.
[8] . عبدالحسین، طیب، أطیب البیان فی تفسیر القرآن، تهران، انتشارت اسلام، چاپ دوم، 1378، ج10، ص338.
[9] . بقره، آیه ی ۲7.
[10] . «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تُلْهِکُمْ أَمْوَالُکُمْ وَلَا أَوْلَادُکُمْ عَن ذِکْرِ اللَّهِ وَمَن یَفْعَلْ ذَلِکَ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ »، منافقون، 9 و «اسْتَحْوَذَ عَلَیْهِمُ الشَّیْطَانُ فَأَنسَاهُمْ ذِکْرَ اللَّهِ أُوْلَئِکَ حِزْبُ الشَّیْطَانِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ الشَّیْطَانِ هُمُ الْخَاسِرُونَ» مجادله، 19.
[11] . نهج البلاغه ی حضرت امیر المومنین(ع) ترجمه ی محمد دشتی، قم، انتشارات صفحه نگار، چاپ دوم، 1380، حکمت ها، حکمت 456، ص739.
[12] . ناصر،مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج27، ص299.
[13] . فتح الله، کاشانی، تفسیر منهج الصادقین فی إلزام المخالفین، تهران، ناشر کتابفروشی محمد حسن علمی، 1336، ج10، ص340.
[14] . نصرت، امین، مخزن العرفان در تفسیر قرآن، نهضت زنان مسلمان، 1361، ج15، صص272-273.
[15] . فضل بن حسن، طبرسی، ترجمه ی مجمع البیان فی تفسیر القران، ج27، ص263.
[16] . ناصر، مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 27، ص 301.
[17] . نصرت، امین، مخزن العرفان در تفسیر قرآن، ج 15، ص 273.
[18] . علی، صفایی حایری، تطهیر با جاری قرآن، ص 111-112.
[19] . همان، ص 113.
 
امتیاز دهی
 
 

بيشتر


تعداد بازديد اين صفحه: 33958
خانه | بازگشت | حريم خصوصي كاربران |
Guest (PortalGuest)

دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم (شعبه اصفهان)
مجری سایت : شرکت سیگما