منو
تبليغات







 
خانواده
مقام معظم رهبري
شنبه 2 دي 1391 بالاتر از واقعيت/گزيده اي از رهنمودهاي مقام معظم رهبري به زوجهاي جوان

اشاره
تشكيل خانواده در نگاه خداوند، يعني خيمه زدن در كنار چشمه‌ي « مودّت» و مودّت يعني محبّت عميق، با طراوت، آشكار و پُر سرو صدا.
«وَ جَعَلَ بَيْنَكُم مَوَدَّةً وَ رَحْمَة»[1]
سر منشأ اين چشمه جوشان، اقيانوس بي‌ساحلِ مِهر الهي است. خداي رحمنِ رحيم و رئوف لطيف، به اراده‌ي حكيمانه خود، جذبه‌‌اي از اين شعله آسماني را ميان زوجِ جوان قرار مي‌دهد تا از آينه‌اي نزديك و به مدد انديشه‌اي بادوام، هر يك به تماشاي نشانه‌اي برجسته از آيات جمال و لطف الهي بنشينند. و از دست يار خويش جام مهر الهي بگيرند و كامياب شوند.
«اِنَّ في ذَلِكَ لأيَةً لِقَومٍ يَتَفَكّرونَ»[2]
اين محبّت، گِرهي است كه خداوند به دست لطف خويش بين دو قلب جوان مي‌اندازد و مِهريه‌ي عرشيِ يك پيوند ماندگار و با طراوت است. سرمايه‌اي است كه اگر حفظ شود، زندگي را حفظ مي‌كند. و اگر به كار افتد، آن را رونق مي‌بخشد. تلخيها را شيرين و سختيها را آسان مي‌كند. و اگر به شايستگي سپاس اين نعمت بزرگ گذارده شود، راه دست يابي به كيمياي محبّت الهي را هموار مي‌سازد.
زن و شوهر با اين دستمايه پُر ارج مي‌توانند به همه‌ي آرزوهاي ديگر خود برسند و بهشت آسماني را در زمين به تجربه بنشينند. به شرط آن كه قدرش را بدانند و با هنرمندي از آسيبها نگهداريش كنند. چگونه؟ رهنمود « پيرِ مهر» بهترين راهنما براي عاشقان جوان است:


بالاتر از واقعيات زندگي ...
بالاتر از واقعيات زندگي، آرزوها و عشقها و احساسات انساني در زندگي نقش دارند. نقششان هم نقش تبعي و درجه دوّم نيست، بلكه نقش اصلي است و مي‌تواند ملاط اين بناي فخيم و بسيار مستحكم قرار بگيرد.
اين را چگونه بايد تنظيم كرد؟ زن و مرد بايد هر كدام جايگاه خودشان را بشناسند. مرد نسبت به زن و زن نسبت به مرد، نگاهي محبّت آميز و همراه با يك عشق پاك داشته باشند و اين عشق را حفظ كنند؛ چرا كه زايل شدني است، مثل همه چيزهاي ديگر. بايد نگهش دارند و حفظ كنند كه زايل نشود ...130
 
اصل قضيه، عشق است
اگر در زندگي محبّت وجود داشت، سختيهاي بيرون خانه آسان خواهد شد. براي زن هم سختيهاي داخل خانه آسان خواهد شد.131
در ازدواج، اصل قضيه محبّت است. دخترها و پسرها اين را بدانند. اين محبّتي را كه خدا در دل شما قرار داده، حفظ كنيد.132
اين رابطه‌ي انساني، بر اساس محبّت و رابطه‌ي عاطفي استوار است. يعني زن و شوهر بايد به هم محبّت داشته باشند و همين محبّت، همزيستيِ آنها را آسان خواهد كرد. عامل محبّت هم به پول و تشريفات و اين  چيزها بستگي ندارد.133
محبّت، خانواده را پايدار مي‌كند. محبّت مايه‌ي آبادي زندگي است. كارهاي سخت به بركت محبّت براي انسان آسان مي‌شود. در راه خدا هم اگر انسان با محبّت وارد شود، همه كارها آسان خواهد شد.134
دختر و پسر، عروس و داماد به هم محبّت بورزند؛ چون محبّت آن ملاطي است كه اينها را براي هم حفظ مي‌كند، در كنار هم نگه مي‌دارد و نمي‌گذارد از هم جدا شوند. محبّت خيلي چيز خوبي است. محبّت كه بود، وفاداري هم هست.
بي‌وفايي و بي‌صفايي و خيانت به يكديگر، ديگر نخواهد بود. محبّت كه بود، فضا، فضاي اُنس مي‌شود. فضاي قابل تحمّل و مورد استفاده و شيرين ايجاد مي‌گردد.135


هر چقدر بيشتر، بهتر
زن و شوهر هر چه بيشتر به هم محبّت كنند، زيادي نيست. آن جايي كه محبّت هر چه زياد شود، ايرادي ندارد، محبّت زن و شوهر است. هر چه به هم محبّت كنيد، خوب است و خود محبّت هم اعتمادي مي‌آورد.
اين محبّت زن و شوهر هم جزو محبّتهاي خدايي است. اين از آن محبّتهاي خوب است. هر چه بيشتر شود بهتر است.
 
از محبّت خارها گل مي‌شود
زن و شوهر بايد به هم محبّت بورزند. اين اساس خوشبختي است. خوشبختي در اين است كه زن و شوهر همديگر را دوست داشته باشند.136
وقتي محبّت باشد، از محبّت خارها گُل مي‌شود. اگر چيز ناخوشايندي هم در همسر وجود داشته باشد، وقتي محبّت بود، آن چيزهاي ناخوشايند، به كلّي رنگ مي‌بازد و محبّت همه‌ي چاله‌ها را صاف مي‌كند.137

محبّت، دستوري و سفارشي نيست
محبّت، دستوري و فرمايشي نيست. دست خود شماست. شما مي‌توانيد محبّت خودتان را روز به روز در دل همسرتان زياد كنيد. چطوري؟ با اخلاق خوب، با رفتار مناسب، با محبّت ورزيدن به او، با وفاداري.138
اگر زن بخواهد شوهرش به او محبّت بورزد، بايد حركت و تلاش كند. اگر مرد بخواهد زنش او را دوست داشته باشد، بايد يك تلاشي انجام بدهد. محبّت محتاج تلاش و ابتكار است.139
محبّت در صورتي خواهد ماند كه طرفين حقوق يكديگر و حدود خود را رعايت كنند و از آن تخطّي و تجاوز نكنند. يعني در واقع هر كدام از اين دو طرف كه دو شريك هستند و با هم زندگي را بنا مي‌كنند، سعي كنند كه جايگاه خود را در دل و ذهن و فكر طرف مقابل، جايگاه راسخ و نافذي قرار دهند. يعني همان نفوذ معنوي؛ همان ارتباط و پيوند قلبي زن و شوهر. حقوق اسلامي براي اين است.140
اگر بخواهيد اين محبّت باقي بماند، به جاي اينكه از طرف مقابلتان توقّع كنيد كه او مرتّب به شما محبّت كند از دل خودتان بخواهيد كه تراوش محبّت او روز به روز بيشتر شود. محبّت به طور طبيعي، محبّت مي‌آفريند.141


عشق بازي دِگر و نفس پرستي دگر است
امروز در دنيا تعبير بدي از محبّت مي‌كنند، اين عِشقي كه تعبير مي‌كنند، اينها، آن محبّت واقعي نيست. اين، همان حالت هيجان جنسي است كه به يك شكل خاصي آن را ظاهر مي‌كنند. اين ممكن است در خيلي از موارد پيش بيايد، ارزشي هم ندارد. آن چيزي كه با ارزش است، آن محبّت عميق و صميمي و خدايي و همراه با احساس مسئوليت متقابل بين دختر و پسر است كه بدانند حالا بعد از اين، يك واحدند و يك هدف را دنبال مي‌كنند. اين، آن محبّتي است كه خانواده بر اساس آن شكل مي‌گيرد.142
آن محبّتها و عشقهايي كه بر اساس مبانيِ انساني نيست و از روي مسائل ظاهري و شهوات زودگذر است، اينها خيلي پايه و بنيادي ندارد. امّا محبّتي كه بر اساس آن اصل انساني است كه خداي متعال آن را قرار داده، بخصوص اگر چنانچه با شرايطي كه در همين ازدواج اسلامي رعايت شده و توصيه شده است، اگر با اينها همراه باشد، اين محبّت روز به روز بيشتر مي‌شود.143


گام اوّل: احترام متقابل
زن و شوهر بايد به يكديگر احترام بگذارند، نه احترام ظاهري و تشريفاتي، بلكه احترامي واقعي.144
احترام به اين معنا نيست كه مثلاً همديگر را با القاب و آداب صدا كنند. بلكه قلباً مرد نسبت به زن خود و زن نسبت به مرد خود، احساس احترام داشته باشند.
احترام را در قلب خود نگهداريد، براي هم حرمت قايل باشيد. اين در اداره‌ي زندگي مهمّ است. بين زن و شوهر، اهانت و تحقير و تذليل نباشد.145

گام دوّم: اعتماد سازي
نگه داشتن محبّت به اين است كه زن و شوهر اعتماد يكديگر را جلب كنند. اطمينان كه پيدا شد، محبّت، پايدار مي‌شود و اُنس به وجود مي‌آيد.146
اساس محبّت، اطمينان است. اگر اعتماد بين زن و شوهر از بين رفت، محبّت آرام آرام از بين خواهد رفت. بايد به هم اعتماد داشته باشيد.147
اگر مي‌خواهيد محبّت طرف مقابلتان به شما زياد باشد، وفاداري كنيد، حسّ اعتماد او را جلب كنيد. يكي از چيزهايي كه محبّت را در خانواده به كلي به هم مي‌ريزد، بي‌اعتماديِ زن و شوهر به همديگر است...148

محبّت يك امري است كه بايد زمينه آن را فراهم كرد و زمينه‌اش اين است كه دختر سعي كند اعتماد شوهرش را به خود جلب كند، پسر هم سعي كند اعتماد زنش را به خود جلب كند. وقتي اعتماد طرفين وجود داشت، هر دو به وفاداري هم اطمينان پيدا كردند، محبّت زياد مي‌شود ...149
وفاداري، خيلي مهم است. اگر زن احساس كند شوهرش به او وفادار است و شوهر احساس كند زنش به او وفادار است، اين خود به وجود آورنده‌ي محبّت است. محبّت كه به وجود آمد، آن وقت خانواده پايدار خواهد شد. يك بناي مستحكم و پايداري كه سالهاي متمادي ادامه پيدا مي‌كند ...150
اگر زن يا شوهر احساس كند كه دل همسرش در گروي جاي ديگر است، اگر احساس كند به او راست نمي‌گويد، اگر احساس كند با دورويي برخورد مي‌كند، اگر احساس كند صميميّتي در بين نيست، هر چه هم محبّت داشته باشد اين محبّت ضعيف خواهد شد ...151

وفاداري كن تا جلب اعتماد كني!
محبّت ورزيدن، يك امري است كه در اوّل كار خداي متعال اين را به شما مي‌دهد، سرمايه‌اي است كه در اوّل ازدواج، خدا به دختر و پسر هديه مي‌كند. به يكديگر محبّت پيدا مي‌كنند. اين را بايد نگه داشت. محبّتِ همسرِ شما به شما، وابسته به عمل شماست. اگر بخواهيد همسرتان به شما آن محبّتش محفوظ بماند، بايد رفتار خودتان را محبّت برانگيز كنيد. حالا معلوم است كه انسان چه كار بايد بكند تا محبّتش معلوم شود. بايستي وفاداري كنيد، امانت نشان بدهيد، صفا نشان بدهيد. توقّعات خود را خيلي بالا نبريد، بايد همكاري كنيد، بايد اظهار محبّت كنيد، اينها محبّت ايجاد مي‌كند. هر دو نسبت به هم اين وظيفه را دارند. محبّت در زندگي بايد باشد. همكاري باشد، ايراد گيري و زياده طلبي نباشد.152
 
اعتماد، قراردادي نيست
اعتماد، يك امر قرار دادي نيست كه بيا من به تو اعتماد كنم، تو به من اعتماد كن. اين طوري نيست. اعتماد را بايد جلب كرد. با خوبيِ عمل، با رعايتِ اخلاق، با رعايتِ آداب، با رعايتِ حدود و ثغور و موازين شرعي ...153
بي‌اعتمادي پايه‌ي محبّت را از بين مي‌برد. نگذاريد اين بي‌اعتمادي به وجود بيايد. احساس بي‌وفايي محبّت را مثل خوره مي‌خورد و از بين مي‌برد.154
اگر زن احساس كرد شوهرش به او دروغ مي‌گويد يا مرد احساس كرد كه زنش به او دروغ مي‌گويد و هر كدام احساس كردند ديگري در اظهار محبّت صادق نيست، اين ديگر پايه‌هاي محبّت را سست خواهد نمود. اگر مي‌خواهيد محبّت باقي بماند، اعتماد را حفظ كنيد و اگر مي‌خواهيد زندگي پايدار بماند بايد محبّت را نگه‌داريد.155
 
ذوب كدورتها در لابه‌لاي محبّتها
زن و شوهر بايد به هم محبّت داشته باشند، همين! كارهايي كه محبّت را كم مي‌كند، انجام ندهيد. مواظب باشيد چيزهايي كه شما را از هم گله مند و بيزار مي‌كند، از شما سر نزند. درست نگاه كنيد ببينيد شوهر شما يا زن شما روي چه چيزهايي خيلي حسّاس است، از آنها اجتناب كنيد، بعضيها بي‌اعتنايي مي‌كنند. مثلاً فرض بفرماييد كه زن از يك عادتي كه مرد دارد بدش مي‌آيد، اين مرد هم بي‌اعتناست و آن عادت را باز تكرار مي‌كند. اين بد است. همين طور زنها. فرض بفرماييد زنهايي هستند كه هوسهاي شخصي خود را ( فلان چيز را بخريم فلان جا برويم و ...) بر راحتي و آسايش شوهر ترجيح مي‌دهند. چه لزومي دارد؟ اصل كار، شما دو نفر هستيد. همه دنيا فرع شمايند. همديگر را داشته باشيد، با همديگر مهربان باشيد.156
اگر يك وقتي خداي نكرده يك كدورتي پيش آمد، بايد لابه‌لاي محبّت ذوبش كنيد و از بين ببريد. نبايد يك حرفِ كوچكي را بزرگ كنند و مرتّب كش بدهند، اينها نبايد باشد ...157
اگر زن و شوهرها نسبت به احساسات يكديگر بي‌اعتنايي و بي‌توجهي كنند و به تدريج حالت بي‌محبّتي از يك طرف به وجود بيايد، چون بي‌محبّتي مرضي مسري است، حتماً به آن طرف ديگر هم سرايت مي‌كند. اين طوري است. نبايد بگذاريد، هر دو بايد تلاش و كوشش كنيد. اين پايه اصلي است.158

بزرگترها هم كمك كنند
بايد جوانها را هدايت كرد، امّا در جزئيات امور آنها نبايد خيلي دخالت كرد كه زندگي براي آنها مشكل مي‌شود.159
مبادا بعضيها با دخالتهاي خودشان، بعضيها با كم ظرفيّتي و خويِ بچگي خودشان، اين بناي مستحكم را به اندك چيزي متزلزل كنند. اگر ديدند دخالتهاي آنها دارد اين زن و شوهر را نسبت به هم دل چركين مي‌كند، ديگر اجازه نداند دخالت كنند.160
بزرگترها اگر مي‌خواهند اين جوانها راحت زندگي كنند، بايد آنها را نصيحت كنند و هدايت نمايند. امّا دخالت نبايد بكنند. بگذارند زندگيشان را بكنند.161
مبادا خداي نكرده بزرگترها بيايند پيش يكي از زوجين، از آن ديگري بدگويي كنند، يك چيزي بگويند دلخوري درست كنند، بلكه بايد بزرگترها سعي كنند. بيتر اينها را به هم نزديك نمايند و دلهايشان را بهم متّصل‌تر كنند.162
والدين نقش زيادي در ايجاد محبّت دارند. والدين دختر و پسر بايد دائماً همّتشان اين باشد كه اين را نسبت به ديگري با محبّت كنند. اگر هم چنانچه يك چيزي ديدند از طرف مقابل كه برايشان خوشايند نبود، آن را براي فرزند خودشان ذكر نكنند. بگذاريد اين دو با يكديگر روز به روز مأنوس‌تر و با محبّت‌تر باشند ...163
پدر و مادرها بايد سعي كنند محبّت زن و شوهرها را ـ اين بچه‌هايشان را، جوانهايي را كه ازدواج مي‌كنند ـ تأمين كنند. گاهي ممكن است يك دلخوريهايي پيش بيايد، پدر و مادرها كه تجربه دارتر هستند، بزرگتر هستند، عاقل‌تر هستند، نگذارند كه اين دلخوريها به دلسردي زن و شوهر جوان از هم منتهي شود.164


منابع:
 
130. خطبه‌ي عقد مورخه‌ي 22/12/1378
131. خطبه‌ي عقد مورخه‌ي 11/8/1377
132. خطبه عقد مورخه‌ي 17/10/1374
133. خطبه‌ي عقد مورخه‌ي 4/9/1375
134. خطبه‌ي عقد مورخه‌ي 30/7/1376
135. خطبه‌ي عقد مورخه‌ي 24/9/1376
136. خطبه‌ي عقد مورخه‌ي 19/1/1377
137. خطبه‌ي عقد مورخه‌ي 15/1/1378
138. خطبه‌ي عقد مورخه‌ي 30/7/1376
139. خطبه‌ي عقد مورخه‌ي 19/1/1377
140. خطبه‌ي عقد مورخه‌ي 11/12/1377
141. خطبه‌ي عقد مورخه‌ي 19/7/1379
142. خطبه‌ي عقد مورخه‌ي 15/10/1379
143. خطبه‌ي عقد مورخه‌ي 2/1/1380
144. خطبه‌ي عقد مورخه‌ي 2/1/1380
145. خطبه‌ي عقد مورخه‌ي 19/9/1371
146. خطبه‌ي عقد مورخه‌ي 28/9/1374
147. خطبه‌ي عقد مورخه‌ي 19/1/1377
148. خطبه‌ي عقد مورخه‌ي 19/7/1379
149. خطبه‌ي عقد مورخه‌ي 22/9/1379
150. خطبه‌ي عقد مورخه‌ي 30/7/1376
151. خطبه‌ي عقد مورخه‌ي 21/12/1379
152. خطبه‌ي عقد مورخه‌ي 19/12/1376
153. خطبه‌ي عقد مورخه‌ي 10/2/1375
154. خطبه‌ي عقد مورخه‌ي 16/11/1379
155. خطبه‌ي عقد مورخه‌ي 6/6/1381
156. خطبه‌ي عقد مورخه‌ي 24/9/1371
157. خطبه‌ي عقد مورخه‌ي 24/9/1376
158. خطبه‌ي عقد مورخه‌ي 16/5/1379
159. خطبه‌ي عقد مورخه‌ي 6/9/1376
160. خطبه‌ي عقد مورخه‌ي 17/2/1375
161. خطبه‌ي عقد مورخه‌ي 18/5/1374
162. خطبه‌ي عقد مورخه‌ي 11/8/1377
163. خطبه‌ي عقد مورخه‌ي 31/6/1371
164. خطبه‌ي عقد مورخه‌ي 9/12/1380



[1]  سوره‌ي روم، آيه‌ي 21.
[2]  سوره‌ي روم، آيه‌ي 21.


منبع: www.khamenei.ir

 
امتیاز دهی
 
 

نسخه قابل چاپ


تعداد بازديد اين صفحه: 14017
Guest (PortalGuest)

دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم (شعبه اصفهان)
مجری سایت : شرکت سیگما