منو
تبليغات







 
تربيت ديني
تربيت ديني
شنبه 15 مهر 1391 شناخت موانع اقامه نماز در نوجوانان / بخش اوّل
نويسنده: مريم سهرابي
منبع: روزنامه كيهان  (www.kayhannews.ir)



دوستي و رفاقت با ديگران داراي حدود و ثغوري است كه بايد در پيمان دوستي از آن حد و مرز فراتر نرفت و لازمه پايداري و قوام دوستي حفظ آن حدود است.اساساً اگر آن حدود ناديده گرفته شود، نوعي دشمني است كه در لواي دوستي ظاهر شده است و به خاطر عدم ملاحظه همين حدود است كه برخي در قيامت با حسرت و ندامت و پشيماني زياد فرياد برمي آورند كه: يا ويلتي ليتني لم اتخذ فلانا خليلا. «اي واي بر من! كاش فلان (فرد گمراه) را دوست خود انتخاب نكرده بودم» (بحارالانوار، ج71 ص173 روايت1). او مرا از ياد حق گمراه نمود بعد از آن كه آگاهي به سراغ من آمد.
از مجموع مطالبي كه گفته شد تا حدي تأثير و نقش دوستان در زندگي انسان مشخص گرديد و شايد بتوان گفت كه همه تأكيدات دين ناظر به اهميت اين نكته است كه ايفاي نقش دوستان را در سرنوشت انسان نبايد ناديده گرفت. بدون ترديد مي توان گفت كه مهمترين عامل در شكل دهي شخصيت آدمي بعد از تصميم و اراده فرد، دوستان و معاشران او هستند، چون طبيعت انسان تأثيرپذير است و بخش عمده اي از اوصاف اخلاقي و عقايد فردي را از ديگران كه با او مصاحب و قرين اند اخذ مي كند و اين امري نيست كه قابل كتمان باشد، چون حالت انفعالي و تأثيرپذيري هم از حيث علمي امر ثابت شده است و هم از جهت منطق ديني امري پذيرفته شده است. آن چه كه ديدگاه دين را در اين امر تبيين مي كند، رواياتي است كه در اين خصوص وارد شده است.
علي(عليه السلام) در تأثير همين امر مي فرمايند:
«هرگاه امر كسي بر شما مشتبه شد و دين او را تشخيص نداديد به دوستانش نظر كنيد، اگر اهل دين بودند او نيز پيرو دين خداست و اگر بر دين خدا نبودند، پس او هم نصيب و بهره اي از دين خدا ندارد».
به راستي كه نقش دوست در سعادت و شقاوت انسان بسيار مؤثر است و غالباً اثر و نقش او از نقش و تأثير خانواده و نزديكان بيشتر و مهمتر است. پس بايد در انتخاب و شناخت دوست دقيق و كوشا بود.درمان فساد اخلاقي در حل اين معضل اخلاقي، سالم نگه داشتن محيط خانواده از طرف والدين و اجتماع از جانب واليان امر و حاكم، و از بين بردن مقدمات گناه، شرط اصلي است. جوانان مي توانند براي فاصله گرفتن و دوري از مفاسد اخلاقي كه از راه هاي مختلف آنان را تهديد مي كند و گرفتار نيامدن به دام هاي شيطاني، شيوه هاي مختلفي را اتخاذ نمايند و آن مشغول شدن يا سرگرمي به كارهاي مختلف هنري يا فني كه آمادگي و استعداد انجام و رشديابي آن را در خود مي بينند. به عنوان مثال برخي از نوجوانان و جوانان شايد استعداد درس خواندن يا مطالعه كردن را نداشته باشند، اما آمادگي كارهاي هنري يا ذوق امور فني را دارند به اينان توصيه مي شود كه استعدادهاي خود را به كار گرفته و ارتقاء بخشند، چه اين كه معطل گذاشتن ذوق و استعداد خاص فردي در حقيقت بزرگترين عامل ركود شخصيت انسان است.
به نظر مي رسد كه مفاسد اخلاقي معلول عوامل مختلفي كه مهمترين آن ثروت و مكنت مادي، غرور جواني و بيكاري است، مي باشد، چنان چه آن شاعر عرب سروده است:
ان الشباب و الفراغ والجده مفسده للمراء اي مفسده
همانا كه جواني و بيكاري و سرمايه بدترين مفسده و فساد اخلاقي را ايجاد مي كنند.
پس از شناخت اين عوامل بايد در رفع آن كوشيد و طرق رفع و زوال آن علل، براي هر فردي با ديگران مختلف است. ممكن است كسي ذوق هنري داشته باشد و ديگري ذوق مطالعه، يكي شوق و خلاقيت در امور فني داشته باشد و ديگري اشتياق در رشته هاي ورزشي.به هر حال هر كه به خود رجوع كند مي فهمد كه به چه چيزي علاقمند است. پيدا كردن امر مورد علاقه و تعقيب نمودن آن يكي از بهترين و مهمترين رموز موفقيت و سربلندي انسان در زندگي است و بسيار زيبا فرموده اند مرحوم علامه محمدتقي جعفري كه: «در هر سري شوقي است، عاشق كسي است كه ذوقش را دريابد».
چنان چه نوجواني كه در ابتداي زندگي اجتماعي، ذوق باطني خود را پيدا نموده و آن را دنبال كند موفق است و اين كلام پيامبر (صلي الله عليه و آله وسلم) است كه فرمودند: اعملوا فكل ميسر لما خلق له.
«همه شما كار كنيد و كوشش نمائيد، ولي متوجه باشيد كه هر كس براي كاري كه آفريده شده لايق تر است و آن را به سهولت و آساني انجام مي دهد.»
و نيز يكي از مهمترين وصاياي پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) به امتش اين است كه فرمودند:
علامه اعراض الله عن العبد اشتغاله بما لايعنيه. «نشانه روي گرداني خدا از بنده هايش اين است كه او را به چيزي مشغول نمايد كه به دردش نمي خورد».
پس مفسده و معضل اخلاقي غالبا از آن جا سرچشمه مي گيرد كه فرد بدون تأمل و انديشه و جستجوي ذوق باطني زندگي را سپري مي كند و اگر به دنبال عملي مي رود بدون مطالعه قبلي است و به همين جهت در ميان دوستان گاهي خود را سرخورده و شكست خورده مي بيند و در اثر آن به مفاسد اخلاقي مبتلا مي گردد.
توجه و تفطن به اين نكته بر همه نوجوانان و جوانان لازم است كه خداوند علاوه بر نعمت نشاط و شادابي جواني، نعمت و موهبت عقل و انديشه و خلاقيت فكري هم به او عنايت فرموده است و اگر كسي از اين نعمات الهي در مسير زندگي استفاده نكند، در واقع بركات الهي را ناديده گرفته و كفران نموده است. اين كه در آيات و روايات تأكيد شده است كه نعمت هاي الهي را زير پا نگذاريد و قدر آن را بدانيد منظور فقط سرمايه مادي نيست، بلكه سرمايه هاي معنوي هم مشمول نعمت الهي است. انسان همان طور كه نبايد سرمايه مادي را كفران نمايد، سرمايه معنوي را هم نبايد ناديده بگيرد. ناديده گرفتن و كفران سرمايه معنوي به اين است كه انسان استعداد الهي خود را به كار نگرفته و از آن بهره برداري نكند.
عدم استفاده از استعداد سرشار جواني موجب انحرافات رفتاري و مفاسد اخلاقي است و نتيجه آن عقاب و عذاب الهي است كه خداوند وعده آن را داده و فرموده است: «لئن كفرتم ان عذابي لشديد» « اگر نعمت الهي را كفران نمائيد مجازات و عذابم شديد است».
پس بيائيم با حفظ و جهت دهي از اين در گرانبهايي كه در دست داريم خويشتن و جامعه اسلامي خود را تعالي بخشيم و انديشه پاك و حيات با نشاط جواني كه دو ابزار مهم ارتقاء انساني اندرا با آميخته كردن به افكار غيرديني و اعمال زشت اخلاقي از كف ندهيم.
الگوگيري و اسوه قرار دادن حيات جواني بزرگان دين و مطالعه زندگي، يعني گذشته آنان حال يا آينده ماست .
كلام گوهربار علي(عليه السلام) مؤيد همين مطلب است كه فرمودند: «هر كس كه اعمال خود را بر پايه تجربيات محكم و استوار سازد از سقوط و تباهي به سلامت خواهد بود.»
پس تجربه هاي ديگران علم و دانش مؤثر و مفيدي است كه انسان را از معضلات و مفاسد اخلاقي نجات مي دهد و عاقلان و خردمندان كساني هستند كه از تجربيات زندگي پند گيرند.در اين بخش به بررسي مسئله «بهانه مزاحمت هاي نماز» در امور شخصي مي پردازيم. كسي كه نماز را مزاحمي براي اعمال و كارهاي روزمره شخصي بداند از دو حال خارج نيست يا ناشي از عدم آگاهي و جاهل بودن به موقعيت نماز و جايگاه آن در دين است كه تصور مي كند نماز با ساير تعاليم دين يكسان بوده و با بقيه احكام اسلامي فرقي ندارد و يا به خاطر ايجاد بهانه در ترك آن است كه مي خواهد آن بهانه را به عنوان دليل نمايان سازد كه هر دو جهت مردود است. بطلان تصور اول به اين است كه نماز برترين جايگاه را در دين دارا بوده و هرگز در عرض ساير احكام دين نيست. در برخي از تعابير، معصومين(ع) نماز را عصاره دين و بلكه تمام دين به شمار آورده اند، چون همه دين در نماز متجلي است.
و بطلان تصور دوم به اين است كه طبيعي است هر كس براي انجام عمل يا ترك آن سعي دارد كه دليلي داشته و انجام و ترك هر كاري را بدون علت انجام ندهد، چون هيچ كاري بدون علت نيست.
البته اگر سؤال شود كه اقامه نماز كه جنبه ايجابي و عملي دارد نياز به دليل دارد، ولي ترك نماز چيزي نيست كه جنبه عملي داشته باشد تا نيازمند دليل باشد؟ پاسخ ما اين است كه چون نماز حكمي است كه از بنده خواسته شده و جزو واجبات به حساب آمده اگر كسي آن را ترك نمايد، بايد دليل اقامه كند، نه كسي كه آن را انجام مي دهد. و امور زيادي در دين وجود دارد كه جنبه سلبي آنها و تركشان نيازمند دليل است، مثل اين كه در قيامت از انسان سؤال مي شود تو كه سالم بودي چرا روزه نگرفتي؟ چرا تو كه مستطيع بودي به حج نرفتي؟ تو كه سرمايه داشتي چرا خمس و زكات ندادي؟ همه اين ها جنبه سلبي دارند و تركشان محتاج دليل است، نه انجام آنها.اين جاست كه افراد به بهانه اي تمسك مي جويند و تلاش دارند كه آن بهانه هاي واهي و خيالي را به عنوان دليل ترك عمل خود ارائه نمايند و حال آن كه خود مي دانند كه اينها بهانه اي بيش نيست.معمولا عادت بشري بر اين است كه بهانه تراشي كند و تنبلي و سستي در هر كاري را توجيه نموده و اعتذار بطلبد و اين عذر و بهانه ها دليل و نشانه عدم تمايل يا سستي اراده اوست.
 
امتیاز دهی
 
 

نسخه قابل چاپ


تعداد بازديد اين صفحه: 22749
Guest (PortalGuest)

دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم (شعبه اصفهان)
مجری سایت : شرکت سیگما