منو
تبليغات







 
اخلاق
اخلاق
سه‌شنبه 7 دي 1389 كليدهاي معنوي خلاقيت/2

منبع: پاسخگويي ديني -مركز ملي پاسخگويي به سئوالات ديني(www.askdin.com)




معرفت خداوند
معرفت يعني شناخت، شناخت بزرگ‌ترين حقيقت هستي كه همه جا از نور او و حضورش سرشار است. «در برتري پيشي گرفته و كسي برتر از او نيست و در نزديكي آنطور پايين امده كه چيزي از او نزديك‌تر نيست. نه والايي‌اش او را از آفريدگان دور كرده و نه نزديكي‌اش آنها را در يك جا همسان نشانده‌ است.»[1] با قدرت و عظمت و بي‌نيازي از جهان آفرينش جدا شده و با لطف و مهرباني تمام آفريدگان را در آغوش كشيده است.
آفريننده‌اي كه نامحدود و بي‌پايان است، زيرا انديشه شهادت مي‌دهد كه هر محدودي مخلوق است؛[2] پس كسي در كنار او و با او نيست و در عزت يكتايي مي‌آفريند و تدبير مي‌كند. ذره ذرة عالم با نيازمندي و محدوديت، رو به سوي او دارد و عشق و بخشش و روشنايي بي‌كران او همه را در بر گرفته است.
شناخت او به تفكر زندگي تازه مي‌بخشد و انديشه را در تكاپويي بي‌پايان و بالنده، بارور مي‌سازد. معرفت خداوند انديشه را از افكار وسيع و گوناگون و ايده‌هاي نو و بي‌نظير لبريز مي‌كند؛ چون او كه ظاهر است اما ظاهرش ديده نمي‌شود و باطنش پنهان و پوشيده نيست؛ تمام نهان‌ها را در برابر خرد انسان تابناك مي‌نمايد و انديشه‌ها را تا بي‌نهايت ظهورش آشكار مي‌سازد. اگر او در انديشه‌اي بنشيند تمام حقايق در آن به ظهور مي‌آيد و همه امور پنهان فاش و آشكار مي‌گردد.
روانشناسان براي تفكر خلاق سه ويژگي را بيان كرده‌اند: سيالي، انعطاف و ابتكار.[3] منظور از سيالي اين است كه فكر خلاق انديشه‌هاي بسياري را درمي‌يابد و ايده‌هاي زيادي توليد مي‌كند. انعطاف پذيري شاخص تنوع و گوناگوني ايده‌ها و افكار است و ابتكار به نو بودن و بي‌سابقگي انديشه‌هاي شكل گرفته در فكر خلاق اشاره دارد. در اين تحقيق مي‌بينيم كه چه رابطه‌اي بين معرفت خدا و تقويت ويژگي‌هاي سيالي، انعطاف و ابتكار وجود دارد.
 
تأثير معرفت خدا در سيالي ذهن
سيالي يعني توانايي توليد افكار و ايده‌هاي متعدد كه موجب مي‌شود، فرد بتواند افكار و ايده‌هاي فراوان توليد كند. معرفت خداوند در تقويت كيفيت سيالي ذهن تأثير شگفت انگيزي دارد.
تأثير معرفت خداوند بر سيالي ذهن به اين علت است كه تفكر انسان را به نامتناهي پيوند مي‌دهد. سالكان و عارفان هر چه پيش روند، بهرة بيشتري از معرفت او دريافت مي‌كنند و صد البته كه اين بحر مواج ساحل ندارد. حتي رسول الله پس از آن همه عروج و معراج مي‌فرمايد: «ماعرفناك حق معرفتك.»[4] تو را چنانكه سزاوار است نشناختم.
معرفت خدا حقيقتي بي‌كران است كه جاري شدن آن در وجود بشر او را به جرياني بي‌پايان از انديشه مبدل مي‌سازد. انديشه اهل معرفت جاري افكار و ايده‌هاست و در اين جريان بزرگ و بي‌پايان براي مسائل گوناگون پاسخ‌هاي مناسب پيدا مي‌شود. به اين ترتيب معرفت خداوند ظرفيت فكري عارفان را بالا برده، در مواجهه با مسائل و معضلات ايده‌هاي بسياري در فكر آنها جاري مي‌سازد.
ذهن سيال ذهني پهناور و حاصل‌خيز است و معرفت الاهي كه نيروي فكري و استعداد معرفتي را در نور و شعور نامتناهي غرق مي‌كند، آن را به نهايت گشودگي مي‌رساند. انديشه‌اي كه با او آشناست، با هيچ يك از حقايق هستي كه همه از اوست بيگانه نيست. از اين رو در مواجهه با هر چيز به سرعت به سطح خوبي از فهم و درك مي‌رسد. و در رويارويي با ابهامات و مسائل انديشه‌ها و ايده‌هاي مناسب را پيدا مي‌كند.
شناخت ما از مسائل و پديده‌هاي پيرامون هنگامي به كمال مي‌رسد كه در پرتو معرفت خداوند باشد. در غير اين صورت درك‌مان ناقص و چه بسا نادرست خواهد بود. معرفت خداوند نه تنها فكر را باز مي‌كند، بلكه در طوفان انديشه‌ها، سرگرداني را كاهش داده و دورة انتظار براي پيدا كردن ايدة مناسب را كوتاه مي‌كند. زيرا با معرفت خداوند، تمام شناخت‌ كامل مي‌شود و شخصي كه انديشه‌هاي بسياري را در نظر دارد، با دست بازتر مي‌تواند انديشة مناسب را در ميان آنها به روشني ببيند و بيابد. هم از اين رو امام علي عليه السلام فرمود: «كسي كه خدا را شناخت، شناختش كامل شده‌است.»[5]
معرفت خدا و تفكر انعطاف پذير
تفكر خلاق تفكري است كه علاوه بر سيالي از ويژگي انعطاف و تنوع در انديشه نيز برخوردار باشد. معرفت خداوند با توجه به اين كه صفات الاهي گونه‌گون و به ظاهر متضاد است، موجب مي‌شود كه خرد خداآشنا ظرفيت بسيار بالايي براي تنوع در ادراك داشته باشد.
خداوند لطف و قهر، جلال و جمال، قدرت و بخشش، علم و حلم، غضب و رحمت، نزديك و دور، دهنده و گيرنده و شناخته شده و ناشناخته است. كسي كه او را با اين صفات و ساير اوصاف عالي مي‌شناسد، نيروي تفكر انعطاف پذيري پيدا مي‌كند كه در مواجه با مسائل گوناگون از يك منظر محدود و موضع خاص فراتر رفته و قدرت از نو ديدن و به گونة ديگر انديشيدن را به خوبي بكار مي‌گيرد.
انديشة اهل معرفت به آنها اين امكان را مي‌دهد كه براي مشكل‌ترين مسائل ساده‌ترين راه‌حل‌ها را بيابند و با نزديك‌ترين وسايل و به دورترين نتايج و از مستقيم‌ترين راه‌ها به پيچيده‌ترين مقاصد برسند، چون شناخت خدايي كه در عين آشكاري، نهان و در عين قهر، مهربان است،‌ تمام فكر و دل‌شان را فراگرفته و حضور او را در همه جا و همه چيز درك مي‌كنند. بنابراين در نظرشان سخت‌ترين مسائل راحت‌ترين پاسخ‌ها را دارد و براي دورترين مطالب كوتاه‌ترين مسيرها را مي‌پيمايند.
اهل معرفت كه بلندترين هدف و بزرگ‌ترين مقصود يعني خلاق يكتا را برگزيده و به سوي او حركت كرده‌اند، اين سخن امام سجاد را نيك آزموده‌اند كه در دعاي ابوحمزه‌ فرمود: «آن كه به سوي تو ره‌سپرد، راهش نزديك است.»[6] و تمام جهان را لبريز از حضور او مي‌دانند، هم از اين رو تفكري نرم و انعطاف پذير دارند كه مي‌تواند هزار روي يك مسأله را ببيند و از هزار سو به آن نزديك شود، تا سهل‌ترين و دل‌پذيرترين راه حل را پيدا كند.
معرفت و ابتكار
خداوند بزرگ بي‌مثل و مانند است و تفكري كه او را شناخته و او را از هرگونه تشبيه و همانندي با پديده‌هاي جهان پاك و برتر مي‌داند، نيروي دريافت انديشه‌هاي بي‌نظير و آفرينش ايده‌هاي تازه را به دست مي‌آورد.
خداوند تنها يك ذات بي‌همتا نيست، بلكه همه چيزاش بي‌مانند است. او بينا و شنوا و گويا است اما به داشتن اجزا و اعضا وصف نمي‌شود. با همان چيزي كه مي‌بيند مي‌شنود و با همان چيزي كه مي‌شنود مي‌بيند.[7] اراده مي‌كند اما نه اينكه در دل بينديشد، دوست مي‌دارد و خشنود مي‌شود اما بدون تأثّر و دلسوزي. دشمني مي‌ورزد و خشم مي‌گيرد ولي نه با رنج و فشار.[8]
خداوند باطن است اما پوشده نيست، ظاهر است اما با چشم ديده نمي‌شود.[9] دانا و خبير است اما دانايي‌اش را با تجربه و عبرت به دست نياورده[10] و مي‌آفريند بدون اينكه انديشه كند، يا حركتي انجام دهد و زحمت و خستگي داشته باشد.[11] از همه چيز جداست اما نه با اختلاف مكان و در همه چيز است ولي نه با آميختگي.[12]
فكري كه خداوند بي‌مانند را مي‌شناسد و در معرفت او غرق شده، به راحتي با ايده‌هاي بكر كنار مي‌آيد و انديشه‌هاي نو را مي‌پذيرد و تفكرش سرچشمة توليد افكار بي‌سابقه مي‌شود. و اين ويژگي ابتكار و نوآوري است كه يكي از مختصات تفكر خلاق به شمار مي‌آيد.
قلبي كه منزل معرفت حق است و انديشه‌اي كه او را مي‌شناسد، در برابر مسائل بدون اينكه در بند كليشه‌هاي تفكر و قالب‌هاي خشك باشد، فكري تازه و بي‌بديل در ذهنش مي‌درخشد و پاسخ مناسب پيدا مي‌شود. اين ويژگي فكري اهل معرفت در آزمون ايده‌ها دورة سعي و خطا تا يافتن ايدة مناسب را كوتاه مي‌كند.
نتيجه
با جاي‌ گرفتن معرفت خداوند در جان انسان نيروي معرفتي و فكري او تحولات بزرگي پيدا مي‌كند، كه بخشي از آن برخورداري از ويژگي‌هاي تفكر خلاق است و شامل سه خصلت سيالي، انعطاف و ابتكار مي‌شود.سيالي فكر از نامتناهي بودن معرفت خدا پديد مي‌آيد. انعطاف پذيري فكر از گوناگوني صفات الاهي ناشي مي‌شود و ابتكار از بي‌همتايي او و بي‌نظير بودن صفات وافعالش ذهن عارف را دگرگون مي‌سازد.
معرفت خداوند تحولات بسيار مثبتي را در وجود انسان رقم مي‌زند و استعدادهاي عظيم و بي‌كراني را كه در وجودش نهاده شده،‌ شكوفا مي‌سازد. هم از اين رو هدف آفرينش انسان، اين اشرف مخلوقات با همة استعدادها و نيروهاي دروني‌اش، معرفت خداست و نتيجه بخش‌ترين راه شكوفايي او طريق معرفت و راه شناخت آفريدگار اوست.
 

--------------------------------------------------------------------------------

[1] عنه: سبق في العلوّ فلاشيءَ أعلي منه و قَرُب في الدنوّ فلاشيءَ أقرَب منه، فلا استعلاؤه باعَدَه عن شيءٍ من خَلقِه و لا قُربه ساواهم في المكان به. ميزان الحكمه باب معرفت الله ح12575 و نهج البلاغه خطبة 49.
[2] امام رضا: نظام توحيده نفي التحديد عنه لشهادة العقول أنّ كل محدود مخلوق. همان ح12334
[3] عليرضا پير خائفي. خلاقيت مباني و روش‌هاي پرورش. تهران : انتشارات هزارة ققنوس 1384.ص19.
 
[4]علامه محمد باقر مجلسي. بحار الانوار ج68. بيروت 1404. باب 61 الشكر. ص23.
[5] من عرف الله كملت معرفته. ميزان الحكمه، ح12234.
[ 6]«و أنّ الراحل إليك قريب المسافه»
[7]أنه سميع بصير يسمع بما يُبصِر و بيصر بما يسمع. ميزان الحكمه حديث 12534.
[8]نهج البلاغه خطبه 186، شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد ج13 ص69
[9]الضاهر لابرؤيهٍ و الباطن لا بلطافهٍ. نهج البلاغه خطبه 152
 [10] اما الخبير فالذي لايعزب عنه شيءٌ و لابفوته ليس للتجربه. اصول كافي ج1 ص122حديث 2.
[ 11]الخالق لابمعني حركه و نصب. نهج خطبه 152.
12] [ فارق الاشياء لا علي اختلاف الاماكن و يكون فيها لاعلي وجه الممازجه...» كافي 8/18/4

 
امتیاز دهی
 
 

نسخه قابل چاپ


تعداد بازديد اين صفحه: 15974
Guest (PortalGuest)

دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم (شعبه اصفهان)
مجری سایت : شرکت سیگما