تبلیغات
اخبار
بازدید طلاب مؤسسه مجتهده امین از زندان زنان اصفهان
موانع و راهکارهای مأموریت های علمی-تبلیغی طلاب خواهر در کرسی آزاداندیشی حوزه علمیه اصفهان بررسی شد
آداب و رسوم و اعمال
چهارشنبه 2 شهريور 1390 محب اهل البيت چه ويژگيهايي دارد؟ آيا ما هم كه غرق در گناهيم از محبين اهل البيت به حساب مي آئيم؟

ابتدا بايد معناى حب روشن شود و سپس تعريف حب اهل بيت و ائمه اطهار(ع). حب؛ يعنى، رغبت و ميل انسان به چيزى اگر اين ميل باطنى و رغبت دل به چيزى شديد و قوى شود آن را عشق مى‏نامند با استفاده از: طريحى، مجمع البحرين، ج 2، ماده «حبب».تعريف حب اهل بيت(ع) را بايد از خود روايات اخذ كرد. در روايتى، رسول اكرم(ص)مى‏فرمايد: «لا يؤمن احدكم حتى اكون احب اليه من ولده و والده و الناس اجمعين» ؛ ميزان الحكمه، ج 2، ص 236، ح 3197.«هيچ كس از شماها ايمان ندارد، مگر اينكه من نزد او از فرزندانش و پدرش و همه مردم محبوب‏تر باشم».

 حضرت ابتدا اصل ايمان را مشروط به حب خود مى‏داند و سپس در ضمن آن حب خود را توضيح مى‏دهد. در روايتى ديگر حضرت براى حب خود مرتبه بالاترى را مى‏فرمايد: «لايومن عبد حتى اكون احب اليه من نفسه ويكون عترتى احب اليه من عترته و يكون اهلى احب اليه من اهله و يكون ذاتى احب اليه من ذاته»؛ «هيچ بنده‏اى ايمان نداردمگر اينكه من نزد او از خودش محبوب‏تر باشم و ذريه من پيش او از ذريه خودش محبوب‏تر باشد و اهل من پيش او از اهل خودش محبوب‏تر باشد و ذات من پيش او از ذات خودش محبوب‏تر باشد. همان، ر 3199.

 در اين روايت نيز حضرت، شرط ايمان را حب خود و اهل بيت خود مى‏داند و هم تنها به مرتبه پايين حب اكتفا نمى‏كنند؛ بلكه مرتبه بالاى آن را مى‏فرمايد؛ زيرا يك انسان طبيعى و عادى، خودش پيش خودش از همه محبوب‏تر است. سپس فرزندان و سپس نزديكان؛ ولى انسان فوق طبيعى وقتى در حب كسى به مرتبه بالاى آن مى‏رسد، آن كس را بر خود و فرزندان، نزديكان و همه ترجيح مى‏دهد و اين همان مرتبه شديد و قوى حب است كه به آن «عشق» ميگويند. بنابراين حب اهل بيت و ائمه اطهار(ع) بايد در اين حد اعلا باشد و اگر هر اندازه از اين حد پايين‏تر باشد، به همان اندازه ايمان نقص و كاستى دارد.

 به عبارت ديگر درجات ايمان با درجات حب پيامبر اكرم واهل بيت(ع) سنجيده مى‏شود.

 دوستى اهل بيت(ع) در عمل‏

 امام محمد باقر(ع) مى‏فرمايند: «يا جابر! بلغ شيعتى عنى السلام و اعلمهم انه لا قرابه بينا و بين الله عزوجل و لا يتقرب اليه الابالطاعه يا جابر من اطاع الله و احبنافهو ولينا و من عصى الله لم ينفعه حبنا» ؛ همان، ص 238، ح 3211.«اى جابر! از طرف من به شيعه من سلام برسان و به آنها اعلام كن كه هيچ قرابت وخويشاوندى بين ما و خداى عزوجل نيست و فقط با طاعت و بندگى به درگاه الهى تقرب جسته مى‏شود. اى جابر! هركس اطاعت خدا را كند و - همراه آن - به ما محبت ورزد و دوست و محب ما مى‏باشد و هركس معصيت خدا را كند حب ما برايش نافع نمى‏باشد».

 بنابراين اولين شرط حب اهل بيت(ع) اطاعت حق تعالى و پرهيز از گناه مى‏باشد ممكن است درجه پايين محبت (همان ميل باطنى و رغبت درونى) را داشته باشد؛ ولى عملاً اهل معصيت هم باشد، چنين حبى خيلى سود بخش نيست (لازم به يادآورى است معصيت‏هاى اتفاقى كه بعدش توبه هم باشد - باعث نمى‏شود كه حب اهل بيت(ع) سودى نبخشد.)

 حضرت على مى‏فرمايد: «انا مع رسول الله(ص)و معى عترتى على الحوض، فمن ارادنا فليأخذ بقولنا وليعمل بعلمنا...» ؛ همان، ح 3212.«من با رسول الله(ص) در حالى كه عترت من هم با من هستند بر حوض [كوثر ]اشراف داريم. پس هر كس ما را مى‏خواهد هم بايد گفتار ما را بگيرد و هم عمل ما را عمل كند...».

 بنابراين اين حب بايد در عمل متجلى شود.

 راه‏هاى كسب دوستى اهل‏بيت(ع):

 1. معرفت اهل بيت(ع): در سايه معرفت امام به كمالات و ويژگى‏هاى منحصر به او بيشتر واقف مى‏گرديم و اين وقوف خود فطرتا شيفتگى و محبت نسبت به اهل بيت(ع) را در پى دارد.

 امام صادق(ع) مى‏فرمايد: «الامام علم بين الله عزوجل و بين خلقه، فمن عرفه كان مومنا و من انكره كان كافرا» ؛ همان، ج 1، ص 170، ح 839.«امام آن شاخص [و دليل و راهنماى ]آشكار است كه بين خداى عزوجل و خلقش قرار گرفته، پس هر كس او را شناخت مؤمن مى‏گردد و هر كس او را انكار كرد [و نشناخت ]كافر مى‏گردد». مؤمن بودن، فرع بر شناخت امام است. از طرفى ايمان، عين حب و بغض است.

 امام محمد باقر(ع) مى‏فرمايد: «الايمان حب و بغض» ؛ همان، ج 2،ص 214، ح 3095.«ايمان حب و بغض است». حب به تمامى خوبى‏ها و كمالات و... و بغض از همه بدى‏ها، كژى‏ها و...

 پس در پرتو شناخت و معرفت ايمان حاصل مى‏شود و ايمان هم جز حب و بغض نيست. نتيجه اين مى‏شود كه يكى از راه‏هاى عملى مهم كسب حب اهل بيت(ع)، معرفت آن بزرگواران است.

 2. اطاعت از اهل بيت(ع): اگر كسى شناخت لازم و كافى به اهل بيت(ع) پيدا كرد، اطاعت از آنان را بر خود لازم مى‏داند؛ ولى گاهى شناخت در آن حد بالا نيست در اين صورت چه بسا نسبت به اوامر آنان عصيان شود. عصيان هم به هر اندازه باشد، به همان اندازه كدورت و بغض مى‏آورد. كدورت و بغض هم، ضد صفا و حب است. پس هر اندازه نسبت به اوامر آنان عصيان شود، به همان اندازه بغض و كدورت نسبت به آنان در دل ايجاد مى‏شود و برعكس هر اندازه نسبت به اوامر آنان اطاعت شود، به همان اندازه حب و صفا به آنان دل را فرا مى‏گيرد.

 امام رضا(ع) مى‏فرمايد: «اللهم انى اسئلك... العمل الذى يبلغنى حبك...» ؛ همان، ح 3093.«الها! از تو آن عملى را مسألت مى‏كنم كه حب خودت را به من برساند». بنابراين يكى از راه‏هاى عملى وصول به «حب» اصل عمل و طاعت عملى است.

 3. توسل با حال: در سايه شناخت امام مى‏فهميم همه چيزمان به او وابسته است. واسطه فيض و كمال و همه چيزمان امام مى‏باشد براى آشنايى بيشتر ترجمه زيارت جامعه كبيره را مطالعه كنيد.اگر توسل بعد از شناخت و با حال همراه باشد، ترنم عاجزانه و عاشقانه‏اى است كه حب را در دل بيش از پيش مى‏پروراند.

 4. تولى و تبرى: دو اصلى كه با حب اهل بيت(ع) تأثير متقابل دارند يعنى، حب اهل بيت(ع)، تولى و دوستى با دوستان خدا و آنان و تبرى و بى‏زارى از دشمنان خدا و آنان را مى‏آورد و تولى و تبرى هم محبت اهل بيت(ع) را در پى دارد. براى آگاهى بيشتر ر.ك:

 الف. يثربى، يحيى، فلسفه امامت.

 ب. مكارم شيرازى، ناصر، رهبران بزرگ.

در مورد قسمت دوم سئوال بايد گفت گناهاني كه از انسان سرمي زند دوگونه اند برخي ازگناهان ازروي غفلت و ناآگاهي از انسان سرمي زند و برخي ديگر از روي آگاهي و علم. به عبارت ديگر كسي كه مرتكب گناه مي شود گاه بخاطر عناد و لجاجت و از روي پرده دري و استكبار با علم و آگاهي و عمد است، چنين گناهي دليل بر اين است كه اين فرد داراي قلبي تيره و تار و روحي آلوده و فطرتي غبار گرفته است و انسان بيمار و مريضي است كه بايد به طبيبان روح مراجعه كند و با گرفتن نسخه شفا بخش از آنها و راهنمائي و ارشاد آنان از اين بيماري مهلك و كشنده رها گردد و خود را از اين قساوت قلب و حرمان و بي بهره گي از صفاي دل و نورانيت درون نجات بخشد. چنين انساني اگر متوجه گردد كه چه خطري در كمين اوست و نفهمد كه ثمره اين تيرگي روح و روان و سركشي و عصيان چيزي جز غذاب ابدي و آتش جهنم و دوري از رحمت و لطف خداوند نمي باشد به ناچار به خود مي آيد و صادقانه به دامن ولي نعمت و صاحب و مالك و مربي خود يعني خداي مهربان بر مي گردد و خالصانه توبه مي كند و بي شك چنين توبه اي مورد پذيرش درگاه الهي است و زمينه ساز خير و سعادت دنيا و آخرت است.

ولي گاهي گناه و عصيان از روي عناد و لجاجت و از روي علم و قصد و آگاهي و شكستن حريم حرمت مولا و خداوند نيست بلكه بر اثر جهالت و ناداني و بي توجهي و غفلت است به گونه اي كه اگر مي دانست اين كار گناه و سركشي است هرگز دست به اين عمل نمي زد. چنين فردي ممكن است دل پاك و فطرتي بي غبار داشته باشد و از عصيان و گناه دلش لرزان و ترسان باشد و علامتش اين است كه بعد از علم و آگاهي از خطا و گناه خود، نادم و پشيمان مي شود و عذر تقصير به درگاه خداوند مي آورد و صادقانه توبه مي كند.

 
امتیاز دهی
 
 



تعداد بازديد اين صفحه: 5726
خانه | بازگشت | حريم خصوصي كاربران |
Guest (PortalGuest)

دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم (شعبه اصفهان)
مجری سایت : شرکت سیگما