اين سؤال از چند جهت مورد بحث قرار مي دهيم.
1- معناي لغوي و شرعي توبه. 2- شرايط قبولي توبه. 3- آثار شكستن توبه.
به معناي لغوي توبه يعني رجوع و بازگشت و از معناي شرعي يعني دوري و ترك گناه از آن جهت كه زشت است و پشيماني از آنچه مرتكب شده است و تصميم راسخ بر اجتناب از سركشي و جبران گذشته.[1] و امّا شرايط قبولي توبه چند چيز است:
الف)-* پشيماني از آنچه كرده است و احساس خسران نسبت به گذشتة خود: يعني اينكه در انسان يك انقلاب دروني نسبت به گذشته ايجاد شود و يك قيام و توجه در انسان بوجود آيد و يك جرقّهاي در دل او بزند و متوجه باشد كه از كجا آمده و براي چه آمده و كجا خواهد رفت.
ب )-* تصميم جدي و اساسي بر ترك گناه و عدم بازگشت به آن: وقتي انسان از گذشتة خود پشيمان شد بايد اراده و عزم قوي بر ترك گناه داشته باشد ومثلاً بين خود و خداي خود پيمان ببندد كه ديگر سراغ گناه و معصيت و ظلم و حقكشي نرود و تصميم بگيرد گذشته را جبران كند و دلش را از پليدي و پستي پاك كند و صفا و نورانيّت از آن ايجاد كند و وظيفة بندگي را به نحو احسن انجام دهد.
ج)-* حقوق مردم را اگر ضايع كرده جبران كند و حق مردم را بپردازد و يا حلاليت بطلبد: گاهي انسان از رابطه با مردم و همنوعان است و حق آنها را ضايع كرده است يا ظلم و ستمي به آنها نموده است كه بايد آنها را جبران كند و اگر بدهكار است بپردازد و اگر غيبت كرده و يا تهمتي زده است حلاليت بطلبد. خلاصه اينكه استغفار عملي داشته باشد و فقط زباني نباشد. قرآن كريم ميفرمايد»: الا الذين تابوا من بعد ذلك و اصلحوا فان الله غفور رحيم» (مگر كساني كه بعد از گناه توبه كنند و خودشان را اصلاح كنند و گذشته را جبران كنند بدرستي كه خداوند غفور و رحيم است).[2]
د) -* اداء حقوق الهي: اگر بر گردن انسان حق الهي است بايد انجام دهد و آنرا جبران كند اگر نماز يا روزه يا حجّ بجا نياورده است قضاء كند و بجا بياورد و جبران مافات كند و اگر انسان به زبان توبه كند و حقوق الهي را اداء نكند و گذشته را جبران نكند فايدهاي ندارد، پس بايد عمل صالح انجام دهد تا گذشتة او آمرزيده شود. قرآن كريم ميفرمايد: « ان الحسنات يذهبن السيئات و ذلك ذكري للذاكرين »[3] ( بدرستي كه خوبيها و اعمال صالح، بديها را از بين ميبرد. و اين تذكّري براي تذكر يابندگان است).[4]
هـ)-* از گناهان گذشته كه قابل جبران عملي نيست استغفار كند: بعضي از گناهان قابل جبران عملي نيست و بايد استغفار كرد و طلب عفو و بخشش نمود مانند چشم چراني، دروغ، زنا، و كارهاي خلاف ديگر كه جبران عملي ندارد و بايد از صميم قلب پشيمان شده و طلب عفو نمود.[5]
خلاصه اينكه اگر اين پنج شرط را رعايت كند توبهاش پذيرفته ميشود و خداوند وعده داده است تا گناه و عذر پشيمان شوندگان و نادمان را بپذيرد و خداوند بسيار مهربان و با گذشت است.
از طرف ديگرانسان وقتي توبه كرد بايد سعي كند توبهاش را نشكند و مواظب باشد ولي اگر خداي ناكرده دوباره گناه كرد باز توبه كند و استغفار كند و اميدوار به رحمت خداوند باشد باشد و از درگاه الهي مأيوس نشود البته نبايد طوري باشد كه گناه را سبك بشمارد و هر كاري را انجام دهد و بگويد توبه ميكنم زيرا احتمال دارد موفق به توبه نشود و مرگ انسان فرا برسد و اجل كسي را خبر نميكند و ديگر اينكه در مواقع خاصي توبه پذيرفته نميشود پس بايد مواظب باشيم معصيت نكنيم و شيطان ما را گمراه نكند و اگر خداي ناكرده گول شيطان را خورديم بلافاصله توبه كنيم و گذشته را جبران نمائيم.
اگر منظور شما از اين سئوال اين است كه خداوند تبارك وتعالي چگونه وبا چه معياري توبه را مي پذيرد بايد عرض شود كه علت ومعلول منحصر در علل مادي نيست و غرض از عبادتها و شرايع تكامل روحي انسان است و با توبه اين مهم حاصل مي شود پس بدي ما به خوبيها تبديل مي شود
منابع براي مطالعة بيشتر
1- توبه از قرآن و سنت، علي رضا حسني.
2- توبه كنندگان، ابو محمد موفّق الدين اين قرار المقدسي ـ ترجمه دكتر محمود محمودي دامغاني.
3- داستان پشيمان شدگان، محمد مهدي مرتضوي لنگرودي، قم، نشر علامه.
اي يك دلة صد دله، دل يك دله كُن مهر دگران را ، ز دل خود بله كُن
يك صبح به اخلاص بيا بر در ما بر نايد اگر كام تو، از ما گله كُن
از چند طريق انسان مىتواند تا حدودى دريابد كه توبه او مورد پذيرش واقع گرديده است يا نه:
الف) احساس بهجت و آرامش خاصى كه پس از دعا و توبه به انسان دست مىدهد يا به تعبير ديگر احساس سبكى از گناهان وآلودگىها.
ب ) هر قدر انسان از گناهان خود به طور جدى پشيمان شده و با تضرع و التجاى بيشترى خدا را بخواند توبه او مقبولتر است. بنابراين ميزان انقلاب روحى انسان در حال استغفار نيز مىتواند به عنوان يك علامتى به كار آيد.
ج ) ميزان اعتماد به وعدههاى نيكوى الهى قابليت و عنايات الهى را افزون مىسازد. بنابر اين هر اندازه خدا باورى و توكل و اعتماد به وعدههاى اورا در خود افزون يافتيم مىتوانيم بيشتر اميد يابيم كه ما را پذيرا گشته است.
د ) هر قدر آثار واقعى توبه در اعمال و كنشهاى ما بيشتر هويدا گردد. يعنى رغبت كمترى به گناه و اراده و عزم راسخترى در اطاعت پروردگاريابيم نشان مىدهد كه توبه ما توبه واقعىترى بوده و به همين نسبت مقبولتر واقع گرديده است. امام امت (ره) مىفرمودند: اگر بعد از ماه مبارك رمضان تغييرى در حالات خود يافتيد به همان نسبت وارد ضيافتالله شدهايد ولى اگر دگرگونى در شما پديد نيامد از آن بىبهره مانديد.
واگر منظور شما اين است كه چرا خداوند توبه بندگان را مي پذيرد بايد عرض شود:
اصل اوليه در فرهنگ اسلامى آن است كه خداوند دوستدار هدايت و سعادت بندگان است و تاآدمى در اين دنياست خداوند همه درهاى رحمت و بازگشت وبخشش را به سوى او گشوده است. بنابراين خداوند مىخواهد كه حتى بدكاران هم تافرصت از دست نرفته بازگردند و دست از تبهكارى خويش بشويند و راهى به سوى سعادت جاودان يابند. بنابراين اين لطف خداوند است كه باب رحمت را مىگشايدو تنها كسى از اين سعادت محروم است كه به آن پشت كند و تادم مرگ همچنان به فساد وتباهى خويش ادامه دهد.
منابع:
[1]. عبدالله جوادي آملي، تفسير موضوعي قرآن.
[2]. آل عمران، 83.
[3].هود، 116 .
[4]. محمد تقي مصباح يزدي، بردرگاه دوست.
[5]. مؤسسه البلاغ، توبه، ترجمه حسين بيرشك.