موفقيت در هر كارى از امور زندگى مرهون چند امر است: 1- توكل، تقوا و اخلاص، 2- شناحت هدف، 3- برنامهريزى درست و سنجيده، 4- همت و تلاش و پشتكار.
پا فشارى و استقامت ميخ سردار عبرت بشر گردد
بر سرش هر چه بيشتر كوبى پافشاريش بيشتر گردد
يكى از دانشمندان بزرگ مشهور به «ابو جعرانه» موفقيت خود را در درس آموزى از حشرهاى به نام «جعرانه» مىداند. وى مىگويد: در مسجد جامع دمشق كنار ستونى صاف نشسته بودم. جعرانه (حيوانى شبيه سوسك) را ديدم كه مىخواهد از ستون بالا برود و كنار شعلهاى كه بالاى ستون مىسوخت بنشيند. من از اول شب تا صبح كنار آن ستون بودم، حشره هفتصد بار سعى نمود بالا برود ولى هر بار به پايين سقوط مىكرد، زيرا ستون صاف و لغزنده بود از تلاش و همت آن حشره تعجب كردم، برخاستم وضو ساختم و باز گشتم ديدم حشره به بالاى ستون رفته و كنار شعله چراغ پىسوز آرميده است.آري پرسشگر گرامي!
زكوشش به هر چيز خواهى رسيد به هر چيز خواهى كما هى رسيد
رعايت راهكارهاى زير نقش بسيار مؤثرى در ترسيم آيندهاى روشن خواهد داشت.
1. واقعبينى: يعنى انسان بر اساس واقعيتهاى موجود زندگى، امكانات و توانايىها خود بايد اهدافى را براى خود ترسيم كند. يكى از مشكلات اساسى افراد بويژه جوانان اينست كه ايدهآلهاى آنها با واقعيت زندگى آنها فاصلهى بسيار زيادى دارد اين افراد معمولاً در ارزيابىهاى خود دچار نوعى افراط مىشوند و بيشتر بر اساس تخيلات زندگى مىكنند در نتيجه اهداف آنها با استعداد و توانمندىهاى آنها همخوانى ندارد و قاعدتا به اهداف خود نمىرسند و با گذشت زمان دچار يأس و نااميدى و سرخوردگى از زندگى و
نهايتا مبتلا به افسردگى مىشوند بگونهاى كه حتى نمىتوانند از حداقل امكانات خود نيز استفاده كنند. بنابراين يكى از رمزهاى موفقيت واقعنگرى و اجتناب از افراط و تفريط است.
2. استفادهى بهينه از وقت و امكانات: با در نظر گرفتن واقعيتهاى زندگى، بايد با يك برنامهريزى صحيح بيشترى استفاده را از فرصتها و امكانات نمود. لازمهى استفاده از فرصتها و امكانات شناسايى آنهاست يعنى ابتدا هر فردى بايد فرصتهاى مفيد و امكانات و توانمندىهاى خود را شناسايى كند و در مرحلهى بعدى با تلاش و پشتكار از اين سرمايهها استفاده نمود مثلاً ورود به دانشگاه و قرار گرفتن در كسوت دانشجويى يك فرصت بسيار مهم براى يك جوان مىباشد همچنانكه خود دوره جوانى نيز از فرصتهاى بسيار ارزشمندى است يك انسان واقع بين و فرصتشناس مىداند كه هميشه جوان نيست و هميشه اين فرصت براى او فراهم نيست كه در دانشگاه باشد بلكه يك دورهى محدودى مىتواند از امكانات دانشگاه و نيروى جوانى استفاده كند در نتيجه براى دستيابى به آيندهاى روشن از اين فرصت پيش آمد نهايت استفاده را مىكند و سعى مىنمايد مهمترين وظيفهاى كه يك جوان دانشجو دارد يعنى رشد علمى و معنوى را وجهى همت خود قرار دهد و از پرداختن به كارهاى جنبى و حاشيهاى اجتناب مىكند.
3. انتخاب دوستانى خوب: به تجربه ثابت شده است كه دوست بويژه در دوران نوجوانى و جوانى نقش تعيين كنندهاى در زندگى انسان دارد افراد زيادى بودهاند كه عليرغم داشتن امكانات فراوان بدليل انتخاب دوستانى نامناسب و ناياب نه تنها از توانمنديها و ظرفيتهاى خود استفاده نكردند بلكه سير قهقرايى را طى كردند و نهايتا در سراشيبى سقوط قرار گرفته و هلاك شدند از جملهى اين افراد پسر حضرت نوح(ع) است كه داستان آنرا قرآن به عنوان عبرتآميزى براى همهى جوانان در قرآن بيان كرده است.
در جاى ديگر قرآن از زبان اهل جهنم نقل مىكند كه مىگويند اى كاش فلانى را بعنوان دوست انتخاب نكرده بوديم يعنى جهنمى شدن خود نتيجهى دوستى با افراد ناباب مىدانند بنابراين يكى از راههاى دستيابى به موفقيت انتخاب دوستان مناسب يعنى مؤمن و اهل تلاش و كوشش و وظيفه شناس است.
4. تعيين هدف يا اهداف: از جمله عوامل مهمى كه در موفقيت انسان نقش مؤثرى دارد مشخص بودن هدف يا اهداف است، چه اين كه تعيين هدف از چند جهت مفيد است:
الف: هدف موجب افزايش انگيزه انسان مىشود و انگيزه در واقع موتور محركهى انسان براى تلاش و فعاليت است اگر انسان داراى انگيزهاى قوى باشد بيشتر تلاش مىكند و در نتيجه سريعتر به اهداف خود دست مىيابد در حالى كه انسان بدون انگيزه هيچگونه رغبتى براى كار و فعاليت ندارد. ب: تعيين اهداف موجب مىشود كه انسان ملاك و معيارى براى ارزيابى كارهاى خود داشته باشد و دائما مىتواند خود را ارزيابى كند. ج: با مشخص بودن هدف انسان مىتواند بفهمد چه مقدار از راهى را كه بايد طى كند پيموده است و چه مقدار از راه باقى مانده است.
5. نهراسيدن از شكستها: زندگى همواره داراى فراز و نشيبهاى زيادى است و بيشتر انسانها خواه ناخواه شكست را در زندگى خود تجربه مىكنند اما از اين ميان عدهاى با شكست خوردن زانوى غم در بغل گرفته و خود را در بن بست قرار مىدهند و دچار يأس و نااميدى مىشوند ولى افراد هدفمند نه تنها از شكستها نمىهراسند بلكه آنرا سكوى پرش خود قرار مىدهند و با علتيابى از آنچه باعث شكست آنها شده سعى مىكنند شكستها را جبران كنند بنابراين براى دستيابى به آيندهاى روشن بايد واقعبين، هدفمند، با برنامه و داراى دوستانى خوب بود و هرگز از شكستها نهراسيد و همواره با توكل به خداوند و اهتمام به امور معنوى اميد را در دلهاى خود زنده نگاه مىدارند.براي آشنائي با قوانين زندگي وبكار گيري آنها وكسب موفقيت شما را به مطالعه منابع زير توصيه ميكنيم
1- فرزندم اينچنين بايد بود(شرح نامه 31 نهج البلاغه) استاد طاهرزاده
2- غررالحكم ،محدث آمدي ،مترجم سيد حسين شيخ الاسلامي