تبلیغات
اخبار
بازدید طلاب مؤسسه مجتهده امین از زندان زنان اصفهان
موانع و راهکارهای مأموریت های علمی-تبلیغی طلاب خواهر در کرسی آزاداندیشی حوزه علمیه اصفهان بررسی شد
تربیت جنسی
يكشنبه 11 ارديبهشت 1390 شرايط و عوامل اجتماعي رواني كه باعث بيداري تحريك كودكان در مسائل جنسي مي‌شود چيست؟

كودك بر حسب طبيعت و آفرينش خود خواستار معرفت است و در جستجوي ايجاد شرايط و امكاناتي است كه اين معرفت برايش حاصل شود از سوي ديگر گفته بوديم كه ميل جنسي و حتي حيات آن بعقيده بسياري از صاحبنظران بصورت طبيعي و يا انجراف در كودكان وجود دارد و جلوه اين تمايل از سنين بسيار زود و در آنان ديده مي‌شود گو اينكه ماهيت اين ميل در كودكان كاملاً شناخته شده نيست ولي امري است كه به زحمت ميتواند قابل انكار باشد.

طبيعي است بهنگامي كه ميل فردي باشد خواهد كوشيد در رابطه با ارضاي آن معرفت حاصل كند و جوانب آن براي او معلوم باشد. گاهي براي كودك شرايطي پديد مي‌آيد كه در ا» او قادر به كشف و احساس لذت مي‌شود جنين احساسي وادارش مي‌سازد به جستتجوي آن بپردازد و هر آنگاه كه به صحنه‌اي مطابق ميل و لذت خود دست يافت تحريك شود. اين تحريك گاهي بوسيله خود اوست. زماني بوسيله ديگران و گاهي هم موقعيت‌ها و شرايط محيطي براي او تحريك كننده‌اند.

در تربيت كودك سعي بر اين است به والدين و مربيان بياموزند كه چه مراقبت‌هائي در اين رابطه داشته باشند كه عواقب آن وخيم و ضربات آن براي زندگي حال و آينده كودك شديد و كوبنده نباشد.

شرايط اجتماعي- رواني

دامنه هيجان جنسي در سراسر زندگي كودك گسترده است، آنچنان كه حتي گفتيم در دوران كودكي نيز نشانه‌هائي از آن بچشم ميخورد اگر چه رفتار و نيروي آن با نيروي زمان بلوغ قابل مقايسه نباشد. اين هيجانات اگر شرايط مساعدي بيابند خود را كاملاً بروز مي‌دهند و از وظايف مربيان اين است كه در اين زمينه مراقبت هاي لازم را معمول دارند اما آن شرايط بسيار و برخي از آنها عبارتند از:

الف- شرايط رواني: غرض اما اين است كه جنبه‌هاي رواني كه در فرد وجود داشته و يا پديد مي‌آيد سبب تحريك‌ها ميل به ارضاها و در مواردي بسيار موجب انحراف‌ها است ما در اين جنبه از موارد بسياري مي‌توانيم نام ببريم كه برخي از آنها بشرح زيرند:

1- ترس و هيجان: كه واكنشي قوي است و در مواردي بسيار با تحريك جنسي همراه است  كودكان يا نوجواناني كه از امر در هراس بوده و هيجان زده شوند در جستجوي پناهگاهي بر مي‌آيند كه در آن خود را از چنان وضع حالتي نجات بخشند و اين خود زمينه‌اي براي تحريك‌ها و توجه نسبت به مسأله جنيست را فراهم مي‌آورد.

2- اضطراب: يا تشويش بحقيقت ترسي است كه ريشه آن در اعماق روان آدمي قرار دارد ولي از نظر ظاهر ناپيداست در سنين كودكي و نوجواني گاهي افراد را مي‌بينيم كه براي تسكين تشويشهاي ناشي از اضطراب خود متوجه خويش شده و از طريق خود يا ديگران به ارضا مي‌         پردازند و بدينگونه موجبات آرامش خود را فراهم مي‌آورند.

3- ناكامي و محروميت: عدم بهره مندي از امكانات و شرايط مورد نياز جسم و روان بهمه صورتهايش موجبات فساد و اختلال شخصيت را در افراد فراهم مي‌كند كودكان و يا نوجواناني كه در زمينة امر جداً مورد علاقه‌اي احساس ناكامي و محروميت كنند بدنبال عوامل و شرايطي ميروندكه صورت جبراني داشته باشد و اين پيگيري در مواردي ميتواند سبب پيدايش برخي از لغزش ها گردد از جمله بيداري و لغزش جنسي.

4- تفكر و دقت بسيار: نيز در موارد امري كه فكر او را شديداً  بخود مشغول داشته توليد تحريك جنسي ميكند. وقتي كه كودك يا نوجواني شديداً درباره امري به فكر فرو مي‌رود و درباره مسأله‌اي به تأميل و دقت مي‌پردازد بعلت عدم توان دستيابي به آن امر و از جهت ديگر علاقه شديد به حل آن ممكن ات ناگهان تغيير مسير دهد و به خود و دستكاري با خود بپردازد و ما جلوه آن را در دانش آموزان مي‌بينيم كه درگير امتحان و مدرسه و يا حل مسائل فكري هستند اضطراب و ترس توأم با دقت موجبات برانگيختگي آنها را در زمينه جنسي فراهم ميسازد.

5- وجود فشار رواني: مثل استبداد و ايجاد جو اختناق كه در بحث قبل نسبت به آن اشاره‌اي داشتيم و نيز محدوديت هاي بسيار آنچنان كه كودك و نوجوان خود را در چارچوب خانه و اطاق محبوس ببينند و تنوعي را براي خويش نيابند ممكن است سبب فرو افتادن در فكر خويش و تحريك لغزش او گردد.

6- تمناي پناه و آرامش: گاهي در كودك ومخصوصاٌ در نوجوانان تحريك جنسي پيدا مي‌شود كه ريشه علمي آن بحقيقت چيزي نيست، جز احساس نياز به داشتن تأمين و پناهگاه و يا كسب آرامش روحي و فرار از عواملي كه برايش اضطراب انگيز و در آورد بودند سرگري به خود و تن دادن به بازي با خود ممكن است ساعتي او بخود سرگرم داشته و امنيتي اگر چه كاذب و بي دوام براي او فراهم آورد.

7- وجود خشم: كه بحقيقت نوعي عامل تحريك است و اساس آن را همانگونه كه در قبل گفتيم غلبه خون و سرعت جريان آن در بدن و ايجاد حرارت تشكيل مي‌دهد و در نتيجه  مركز عصبي تحريك شده و نعوظ دست مي‌دهد كه اين خود سبب تحريك و در صورت تداوم موجب انحراف است. البته چنين وضعيت و حالتي در كساني بيشتر پديد مي‌آيد كه زمينه انحرافي در آنان موجود باشد.

8- مورد قبول واقع شدن: كودكان و يا نوجواناني كه احساس ميكنند بعللي در اجتماع خود مورد قبول و پذيرش قرار نگرفته‌اند و آرزوئي دارند كه مورد قبول واقع شوند در رابطه با فرد مورد علاقه خود و تماشاي حالات و رفتارشان دچار تحريك شده و ممكن است سر  از لغزش در آورند. حتي ديده شده كه گاهي باري مورد قبول واقع شدن به تسليم بي چون و چرا در برابر خواسته‌هايش پرداخته و حاضر به لغزيدن مي‌گردد.

9- جبران تحقير: كودكان و يا نوجواناني كه شخصيت خود را مورد تهديد و تحقير مي‌بينند و از اينكه پسر يا دختر بدنيا آمده‌اند دائماً تحقير ديده و احساس شرمساري مي‌كنند در جبران اين حالت سعي دارند مشي جنسي مخالف را در پيش گيرند و نيز ديدن مشي رفتار جنس مخالف در آنان تحريك ايجاد كرده و آنها را وارد دنياي ديگري مي‌كند كه جلوه‌اي از آن قبول رفتار جنس مخالف، تسليم و يا سلطه‌گري است.

10- اختلالات رواني: در مواردي تحريك‌ها نشأت گرفته از اختلال رواني هستند تغييرات و دگرگوني ها روحي در آنان پديد مي‌آيد كه آنان را به وادي ديگري مي‌كشاند و لغزش‌ها و انحرافاتي را در آن سبب مي گردد و ما جلوه اين امر را در افرادي مي‌بينم كه اختلالاتي در شخصيت، بيماريهاي رواني و يا بگونه‌اي كمبودها و نارسائي‌هائي دارند.

ب- عوامل اجتماعي:

در اين جنبه نيز از شرايط و عواملي بايد نام برد كه در عين اجتماعي بودن ممكن است داراي جنبه رواني نيز باشند (بهمانگونه كه شرايط رواني مذكور در فوق هم از جنبه اجتماعي دور و بر كنار نيستد) ما در اين زمينه از مواردي بايد نام ببريم كه اهم آنها بدينقرارند.

1- رفاقت بازي‌ها: در اين زمينه ناگزير بايد بيشتر صحبت كنيم. اصولاً اين نكته كه بايد در نظر داشت كه ميل به داشتن دوست و رفيق امري عاطفي و اجتماعي و در همه افراد است و در سنين6-8 اين مسأله اوج مي‌گيرد و بتدريج در آنان ريشه دار و قوي مي‌گردد تا حدي سنين 11 و 12 سن رفيق بازي و سن 15 به بعد سن تثبيت رفاقت است.

رفاقت و دوست داشتن ها ربطي به مسأله جنسي ندارد و نشانه لغزش افراد نمي‌باشند ولي اگر در اين رابطه  كنترل و مراقبتي صورت نگيرد ممكن است به لغزش و انحراف منجر گردد. توضيح مسأله اين است كه دوست و رفيق براي آنها كسي است كه ميتواند محرم راز برآورنده نياز و سبب تحكيم امنيت و رشد عاطفي او باشد. بدين نظر آنها در رابطه پنهاني خود با دوستان گاهي ممكن است راهي را طي كنند كه فرجام آن لغزش و اين به صورت جابجائي عواطف صورت مي‌گيرد و براين ساسا مادام كه دوستي‌ها سبب لغزش نشده‌ند نبايد قطع شوند و التبه پيشگيري‌ها در اين رابطه و سعي شناسائي دوستان و فرزندان چاره ساز و سازنده‌اند.

2- رفاقت در دوران نوجواني: در دوران نوجواني احتياج به داشتن دوست و رفيق شديد و فوق العاده ميشود هم بدان خاطر كه دوست مان و رفيق مان محرم راز ما هستند و هم بدان خاطر كه وجود دوستان موجب وجود امنيت خاطر است زيرا كه آنان در حل بسياري از مشكلات اجتماعي ياري مي‌دهد.

خطري كه در اين سن وجود دارد اين است كه آدمي دستخوش انگيزه‌هاي عجيب و غريب و احساسات و عواطف اسرار آميز و معماهاي بسياري ات و جداً نياز به كسي دارد كه دريچه قلب خود را به روي او بگشايد و رازهائي را كه در آن ودر عين حال جزء مسائل مشترك آنهاست بيابد و با هم بازگو نمايند.

در سنين نوجواني گاهي تظاهر به دوستي‌ها و ستايش‌ها جنبه جنسي دارند و رفاقت‌ها آنچنان شدت پيدا مي‌كند كه آن ها را به هم جنس پسندي مي‌كشانند و مادر بخش 7 اين كتاب راجع به آن مسائل نيز سخن خواهيم گفت بيداري اميال آنها گرفتار خواهد كرد و نياز مبرم شان به آزمايش‌ها سكون‌ها رازگوئي ها آنها را در مواردي به انحراف خواهدكشاند و بدين نظر ضروري است روابط و آشنائي‌ها جداً تحت كنترل در آيند.

3- اطلاعات از دوستان: از مسائل تحريك انگيز در اين سنين اطلاعات جسته گريخته‌اي است كه آنان از دوستان خود پيدا مي‌كنند ميدانيم كه كودكان و نوجوانان در غالب خانواده‌ةا راه كسب اطلاعات را به روي خود بسته مي‌بينند.

آنچه را كه درك اين رابطه ميدانند چيزهائي است كه از مدرسه ضمن فراگيري دروس  مختلف زيست شناسي و جانور شناسي و از طريق دوستان ضمن پرسش‌ها و رازگوئي‌ها كه در مواردي هم از صحنه‌هائي كه شاهد بوده‌اند بدست مي‌آورند.

اطلاعاتشان ناقص و توهم آميز و اغلب غير واقعي است ولي هيمن ها سبب بيداري‌ها و پيدايش احساسات آشفته‌اي ميشود كه براي كودك و نوجوان ميتواند بدآموز و خطر آفرين باشد آنها كه دچار لغزشهائي در اين رابطه بوده و يا ميباشند بيشتر در معرض چنين خطراتي هستند.

4- فحش‌هاي ركيك: در مواردي كه كودك و نوجوان از همه مسائل بيخبر و ناآگاهند عبارت فحش برايشان معني دار نيست و از طبيعي‌ است كه ناسزاگوئي‌ها هيچگونه ااحساسي را در آنها برنيانگيزاند. ولي اين خطر را دارد كه آنها را نسبت به مسأله‌اي بيدار و يا لااقل دچار ترديد و وسواس مي‌كند و واداراشان مي‌سازد كه لغت به لغت ترجمه‌آش كرده و از معني آن سر در آورند.

براي آنكس كه سابقه انحرافي دارد فحش‌ها معني دار و تحريك كننده‌اي آنچنان كه وقتي آن كلمات ركيك بر زبان جاري ميشوند تمام اعضاي او را بيدار و متشنج مي‌گردانند. و در همه حال نه تنها فحش گوئي زشت و ناپسند است بلكه عوارضي هم براي شنوندگان بوجود مي‌آورد كه آنهم خطر آفرين است.

5- مدلهاي منحرف: در هر اجتماع مدلها و الگوهائي وجود دارند كه  افراد از آنها عملاً درس مي‌آموزند. گر مدلهاي اجتماع خوب و شايسته باشند درس آموزي ها مردم خوب و مناسب و اگر ناپسند و لغزش دهنده باشند عوارضي نامطلوب بر اساس آن پديد خواهد آمد.

در اجتماع آلوده آنها كه در دل بيماري و يا زمينه گناه دارند به سراغ مدلهاي فاسد مي‌روند مدلهائي كه بد آموزند و شيوع دهنده آلودگي ها هستند. عمل و رفتارشان در گسترش انحراف و لغزش‌ها بسيار مؤثر است و عمل نارواي آنان الگوئي براي ديگران مي‌شود كه تحريك كننده و فساد آموز و طبيعي است كه والدين و مربيان فرزندان خود را بويژه آنها كه در سنين بلوغ و نوجواني هستند و حتي كودكان مميز از ان مدلها دور داشته و يا نفرت و بدبيني از آن الگوها را در دل نسل قرار دهند.

ج- عوامل ديگر: به غير از آنچه كه در اين رابطه ذكر شد عوامل و مسائل ديگري هم وجود دارند كه سبب تحريك مي‌شوند مثل:

1- عامل آب و هوائي و شرايط جوي كه ممكن است سبب تأخير يا پيشرسي بلوغ و بهم زدن تعادل جسماني باشد.

2- عامل جو و محيط گناه مثل جلسات عيش و نوش و خوشگذراني‌ها كه تماشاي آنها و حتي وقت گذراني در آن لغزش آفرين است و اسلام به ما اجازه نداده است در محيط گناه زندگي كنيم مگر آنكه قصد برهم زدن آن باشد.

3- شدت تمايلات بعلل زيستي، رواني، لمس و ... كه مي‌بايست درمان و تعديل گردند.

حيات گروهي در ميحط‌هاي شبانه روز و اطاعت كوركورانه از فرمانده گروه كه در كودك و نوجوان قوي است و بنام اطاعت ممكن است گاهي سر از انحراف در آورند.
 
امتیاز دهی
 
 



تعداد بازديد اين صفحه: 6260
خانه | بازگشت | حريم خصوصي كاربران |
Guest (PortalGuest)

دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم (شعبه اصفهان)
مجری سایت : شرکت سیگما