تبلیغات
اخبار
بازدید طلاب مؤسسه مجتهده امین از زندان زنان اصفهان
موانع و راهکارهای مأموریت های علمی-تبلیغی طلاب خواهر در کرسی آزاداندیشی حوزه علمیه اصفهان بررسی شد
کلیات
چهارشنبه 14 ارديبهشت 1390 آيا درست است كه در قيامت هيچ كس فاميل خود را نمي شناسد حتي پدر ومادر وبچه ها از يكديگر فرار مي كنند؟

    قرآن كريم در اين باره مي‌فرمايد: "فَإِذَا نُفِخ‌َ فِي الصُّورِ فَلاَ َّ أَنسَاب‌َ بَيْنَهُم‌ْ يَوْمَئذٍ وَ لاَيَتَسَآءَلُون‌َ ;(مؤمنون‌،101) پس آن گاه كه نفخة صور قيامت دميد، ديگر نسبت و خويشي در ميانشان نماند و كسي از كسي ديگر حالي نپرسد." آن چه در اين گونه آيات نفي شده‌، اين است كه نسب و خويشاوندي‌، در آن جهان اثري ندارد، در حالي كه همه انسان‌ها از جمله خويشاوندان حضور دارند; اما مهم نشمردن اصل و نسب‌، به اين علت است كه نسب‌ها در آن روز، كاري از آن‌ها ساخته نيست‌; زيرا در دنيا كه نسب‌ها محفوظ و معتبرند مي‌باشد، به علت نيازهاي دنيايي و زندگي اجتماعي دنيا است كه ما را ناگزير مي‌سازد تا خانواده واجتماعي تأسيس كنيم و عاطفه‌هاي طرفيني‌، كمك به يك ديگر و... را كه ماية ادامة زندگي دنيايي است‌، معتبر بشماريم‌; آن كه فرزند خانواده است‌، وظايفي را انجام مي‌دهد و آن كه پدر و مادر است‌، به وظايفي ديگر ملتزم مي‌شود. ولي روز قيامت‌، ظرف پاداش عمل است‌، ديگر نه فعلي و نه التزام به كاري وجود دارد و در آن جا، همة سبب‌ها كه يكي از آن‌ها نسب‌ها است‌، از كار مي‌افتد و اثري ندارد; فرار انسان از افراد نام برده‌، مي‌تواند علت‌هاي گوناگوني داشته باشد; از جمله‌: شدت هول و وحشت محشر كه تمام پيوندها و علايق انسان را قطع مي‌كنند و هر كس را در پي كار خويش روانه مي‌سازد و ديگر حساب‌رسي حقوقي كه از آن‌ها بر ذمّة انسان مانده باشد(ر.ك‌: تفسير نمونه‌، ج 26، ص 158. )، و اين تفسير گوياي اين نكته است كه اولاً پيوند خويشاوندي ـ به خودي خود ـ به كار نمي‌آيد و ثانياً: انسان ملزم به رعايت حقوق خويشاوندان نزديك خود است و نزديك بودن آن‌ها سبب تضييع حقوق آن‌ها نمي‌شود; چيزي كه بسياري از اهميت آن غفلت مي‌كنند.

در اين‌باره‌، تفسيرهاي ديگري نيز مطرح شده كه آيه را در محيط دنيا تفسير مي‌كند.( براي آگاهي بيشتر ر.ك‌: تفسير كنزالدقائق‌، ميرزا محمد مشهدي‌، ج 11، ص 205 و 206، موسسة النشر الاسلامي‌. )  قرآن كريم در اين باره مي‌فرمايد: "يَوْم‌َ لاَيَنفَع‌ُ مَال‌ٌ وَ لاَبَنُون‌َ ; # إِلآمَن‌ْ أَتَي اللَّه‌َ بِقَلْب‌ٍ سَلِيم‌ٍ ;(شعرأ،88و89) روزي كه نه مال سودي مي‌بخشد و نه فرزندان‌، تنها نجات از آن‌ِ كسي است كه داراي قلب سليم باشد."

پيامبر اكرم ‌مي‌فرمايد: "پيوند هر حسب و نسبي‌، روز قيامت بريده مي‌شود، جز حسب و نسب من‌."(مجمع البيان‌، طبرسي‌; ، ج 4، ص 178، منشورات دار المكتبة الحياة‌.) تنها چيزي كه در قيامت باقي خواهد بود، رابطة اعتقادي‌، ديني و عمل‌هاي نيك و بد مي‌باشد.(ر.ك‌: الميزان‌، علامه طباطبايي‌;، ج 15، ص 98 ـ 99، دفتر انتشارات اسلامي / تفسير نمونه‌، آيت الله مكارم شيرازي و ديگران‌، ج 14، ص 330 ـ 331، دار الكتب الاسلامية‌.)

 واماآيه 21 سوره مباركه طور مي فرمايد: «و الذين آمنوا و اتبعتهم ذريتهم بايمان الحقنابهم ذريتهم و ما التناهم من عملهم من شي كل امري بما كسب رهين» و آنها كه ايمان آوردند و فرزندانشان به پيروي از آنها ايمان اختيار كردند فر زندانشان را (در بهشت) به آنها ملحق مي كنيم و از عمل آنها چيزي نمي كاهيم، و هر كس در گرو اعمال خويش است. اين يك لطف بزرگ است كه انسان ، فرزندان با ايمان و موردعلاقه اش را در بهشت در كنار خود ببيند و از انس با آنها لذت ببرد بي آنكه از اعمال اوچيزي كاسته شود. از تعبيرات اين آيه بر مي آيد كه منظور، فرزنداني است كه در مسير پدران گام بر مي دارند ، در ايمان از آنها پيروي مي كنند و از نظر مكتبي به آنها ملحق مي شوند . اين گونه افراد اگر از نظر عمل كوتاهي و تقصيراتي داشته باشند خداوند به احترام پدران صالح، آنها را مي بخشد و ترفيع مقام مي دهد و به درجه آنان مي رساند و اين موهبتي است بزرگ براي پدران و فرزندان.

ولي جمعي از مفسران «ذريه» را به معناي وسيعي تفسير كرده اند كه اطفال خردسال را نيز شامل مي شود. اما اين تفسير با ظاهر آيه سازگار نيست، زيرا تبعيت در ايمان دليل بر رسيدن به مرحله بلوغ يا نزديك به آن است. مگر اين كه گفته شود اطفال خردسال در قيامت به مرحله بلوغ مي رسند و آزمايش مي شوند و هرگاه از اين آزمايش پيروز درآيند به پدرانشان ملحق مي شوند. در هر صورت هيچ مانعي ندارد فرزندان خردسال نيز به احترام پدران به بهشت روند و در كنار آنها قرار گيرند ولي تعبير به پيروي از پدران در ايمان نشان مي دهد منظور بزرگسالان است.

در حديثي از پيامبر گرامي اسلام(ص) آمده است: «وقتي كه انسان وارد بهشت مي شود، سراغ پدر و مادر و همسر و فرزندانش را مي گيرد، به او مي گويند: آنها به درجه و مقام و عمل تو نرسيده اند. عرض مي كند: پروردگارا! من هم براي خودم و هم براي آنها عمل كردم، در اين جا دستور داده مي شود كه آنها را به او ملحق كنيد (تفسير نمونه، ج 22، ص 430، ذيل آيه 21 سوره طور).

قابل توجه است كه چون ارتقاي اين فرزندان به پدران ممكن است اين توهم را به وجود آورد كه از اعمال پدران بر مي دارند و بر فرزندان مي دهند، در آيه فوق مي فرمايد: «و ما التناهم من عملهم من شيء؛ ما چيزي از اعمال آنها نمي كاهيم» و تعجبي ندارد كه از اعمال و پاداش پدران چيزي كاسته نشود، چرا كه اين اعمال همه جا با انسان است و اگر خداوند لطف و تفضلي درباره فرزندان متقين و مؤمنين مي كند و آنها را در بهشت به پرهيزگاران ملحق مي سازد اين به معناي آن نيست كه از پاداش اعمال آنها چيزي كاسته شود.

البته مطالبي كه بيان شد در مورد بهشت و احوال بهشتيان است كه دعا كردن و خواستن چنين چيزي نه تنها بي اشكال است بلكه برنامه خداوند در مورد اهل ايمان و پدران و فرزندان با ايمان چنين است، پس اين دعا، دعايي مطلوب و پسنديده است. اما چنين دعايي در مورد جهنم، دعايي بي مورد و نابجا است چون بهشت محل انس و الفت و پيوند و اتصال و رسيدن به خواسته هاي معقول و مشروع است و هر چه انسان در ذهن تصور كند و خواستار آن باشد و آرزوي رسيدن به آن را داشته باشد اگر خواسته اي شدني و معقول و روا باشد، آن را در بهشت مي يابد با درجه و مرتبه اي بالاتر و فوق تصور او، ولي جهنم محل گسستن و درمان و نااميدي و كينه و دشمني و بروز صفات زشت و اخلاق نكوهيده است. جهنم محل اقامت كساني است كه در دنيا در زشتي درون و نيت بد و جرم و گناه وجنايت همسر و هم جهت و همكار بوده اندو به خاطر اعمال بد و فاسدشان در دنيا از هم بريده و گسسته بوده اند و تنها نقطه پيوند آنها بدي و زشتي و انحراف و دوري از حق و حقيقت بوده است و اين گسست و جدايي و ناسازگاري در جهنم ظهور و نمود بيشتري دارد چون ذات و درون زشت مجرمان در جهنم كاملا آشكار مي گردد و مشت همه بدكاران در آنجا رو مي شود و رسوا مي گردند و با آشكار شدن اعمال زشت و نيت هاي پليد و جرم و فساد مجرمان در جهنم نفرت آنها از يكديگر بيشتر شده و فاصله بين آنها بيشتر مي گردد. خداوند در قرآن كريم مي فرمايد: «الاخلاء يومئذ بعضهم لبعض عدو الا المتقين؛ در روز قيامت دوستان با يكديگر دشمني مي ورزند مگر اهل تقوا و پرهيز» (زخرف، آيه 67).

بنابراين انس و الفت بين اعضاي خانواده و بين فرزندان و پدر و مادر كه نعمتي الهي و موجب آرامش و سرور است در جهنم كه جايگاه عذاب و محروميت از نعمت ها و ديدن نتيجه اعمال بد و زشت است امكان تحقق ندارد و چيزي كه تحققش ممكن نباشد خواستن آن از خداوند و دعا كردن براي عملي شدن آن نابجا و بي مورد است و دعايي است كه امكان استجابت ندارد. بله اگر خداي ناخواسته اعضاي يك خانواده و پدر و مادر همگي از ناشايستگان و تبهكاران و اهل جرم و گناه و معصيت بوده اند، ممكن است در جهنم در يك جا و يك محل جمع شوند ولي اين اجتماع موجب شكنجه و عذاب روح آنهاست و نه تنها از انس و الفت و مهرباني خالي است بلكه همراه با نفرت و كينه و ستيز است چون همانگونه كه گفته شد هيچ گونه پيوندي ميان اهل جرم و دنيا طلبان و خداگريزان جز زشتي و نفرت وجود ندارد، به اين دليل كه تنها خدا و معنويات و پاكي و نيت پاك مي توان محور اجتماع و الفت و يگانگي گردد كه مجرمان و متكبران و كافران از اين محور گريزان بوده اند و به آن اعتقادي نداشته اند در نتيجه هيچ گونه محوري براي الفت و صفا در بين آنها وجود ندارد چون محور اتحاد و همراهي آنها دنيا و خودپرستي بوده كه در جهنم از آن نشان و اثري نيست.

 ((قل هل ننبئكم بالاخسرين اعمالا" الذين ضل سعيهم في الحيوه الدنيا و هم يحسبون انهم يحسنون صنعا" اولئك الذين كفروا بآيات ربهم ولقائه فحبطت اعمالهم فلا نقيم لهم يوم القيامه وزنا" ذلك جزائهم جهنم بما كفروا واتخذوا آياتي و رسلي هزوا"; بگو: آيا شما را از زيانكارترين مردم آگاه گردانيم ؟ ]آنان [ كساني اند كه كوششان در زندگي دنيا به هدر رفته و خود مي پندارند كه كار خوب انجام مي دهند ]آري [ آنان كساني اند كه آيات پروردگارشان و لقاي او را انكار كردند, در نتيجه اعمالشان تباه گرديد و روز قيامت براي آنها وزنه ]و ميزاني [ نخواهيم نهاد. اين جهنم سزاي آنان است , چرا كه كافر شدند و آيات من و پيامبرانم را به ريشخند گرفتند)), (كهف , آيات 106 - 103).

 
امتیاز دهی
 
 



تعداد بازديد اين صفحه: 32527
خانه | بازگشت | حريم خصوصي كاربران |
Guest (PortalGuest)

دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم (شعبه اصفهان)
مجری سایت : شرکت سیگما