تبلیغات
اخبار
بازدید طلاب مؤسسه مجتهده امین از زندان زنان اصفهان
موانع و راهکارهای مأموریت های علمی-تبلیغی طلاب خواهر در کرسی آزاداندیشی حوزه علمیه اصفهان بررسی شد
رذائل اخلاقی
دوشنبه 26 ارديبهشت 1390 در مورد غيبت توضيحاتي دهيد؟

در اين رابطه نكات مهمي را بطور خلاصه از كتاب گناهان كبيره آيت الله دستغيب براي شما ذكر مي كنم:

در روايت ابن ابي عمير از حضرت صادق عليه السلام است: «هر كس درباره مومني بگويد آنچه دو چشمش از او ديده و دو گوشش از او شنيده، پس از كساني است كه خداواند درباره آنها فرموده : به راستي كساني كه دوست دارند فاش شود كار زشت درباره مومنين ، برايشان عذاب دردناكي است» ....

در سوره حجرات مي فرمايد: «نبايد بعض شما ديگري را غيبت كند. آيا دوست مي دارد يكي از شما كه گوشت برادر خود را بخورد درحالي كه مرده باشد. البته بد مي داريد آنرا » ... روايت شريفي از پيغمبر اكرم صلي الله عليه و آله است كه مي فرمايد: «در شب معراج گروهي را در آتش ديدم در حالي كه مردار مي خوردند . از جبرئيل پرسيدم: اينها چه كساني هستند؟ گفت: اينها كساني هستند كه در دنيا گوشت مردم را مي خوردند» يعني غيبت مردم را مي كردند. در سوره ي همزه مي فرمايد: «ويل لكل همزه لمزه » در تفسير مجمع البيان مي نويسد: اين جمله وعده ي عذابي است از طرف خداوند براي هر غيبت كننده و نمامي كننده كه بين دوستان را جدايي مي اندازد.

غيبت و روايات اهلبيت (عليهم السلام) : رواياتي كه در آنها وعده ي عذاب بر غيبت كردن داده شده، بسيار بلكه متواتر اجمالي است . و در اينجا ...[ فقط به چند روايت اشاره مي نماييم ]:

به چندين طريق از رسول خدا(صلي الله عليه وآله وسلم) مروي است كه: «گناه غيبت از زنا بدتر است . زيرا زنا كننده اگر توبه كند ، خداوند او را مي آمرزد. ليكن غيبت كننده را نمي آمرزد ، مگر شخص غيبت شده او را ببخشد».... « غيبت كردن ، زود تر در دين شخص كارگر مي شود و آنرا از بين مي برد ، از بيماري خوره در درون او »

حضرت صادق (عليه السلام) : « غيبت بر هر مسلماني حرام است و جز اين نيست كه غيبت مي خورد و از بين مي برد حسنات را ، مانند از بين بردن آتش ، هيزم را »

رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) : « بنده اي را در موقف حساب قيامت مي آورند ، و نامه ي عملش را به او مي دهند ، كارهاي خيري را كه در دنيا انجام داده در آن نمي بيند ، مي گويد : خدايا اين نامه ي عمل من نيست ، زيرا حسنات خود را در آن نمي بينم . به او گفته مي شود : خداي تو اشتباه نمي كند و فراموش نمي نمايد ، كارهاي نيكت به واسطه ي غيبت كردند از مردم ، از بين رفت . پس ديگري را يم آورند و نامه ي عملش را به او مي دهند و در آن ، حسناتي را كه بجانياورده مي بيند ، مي گويد : پروردگارا : اين نامه ي عمل من نيست ، چون اينهمه حسنات در آن ثبت است ، من بجانياورده ام . به او مي گويند : اينها حسنات فلان شخص است كه از تو غيبت كرده در عوض ، حسناتش به تو داده شده است .»

معناي غيبت و موارد آن :

رسول خدا (صلي الله عليه و آله وسلم) مي فرمايد : « غيبت آن است كه درباره ي برادر دينيت به آنچه كراهت دارد ياد كني » و حضرت صادق (عليه السلام) مي فرمايد : « غيبت آن است كه درباره ي برادر دينيت عيبي را كه خداوند بر او پوشيده است بگويي » و حضرت موسي بن جعفر (عليه السلام) مي فرمايد : « هركه بگويد درباره ي كسي كه حاضر نيست چيزي را كه در او هست و مردم هم آنرا مي دانند غيبت نيست ، و اگر چيزي را كه در او است و مردم نمي دانند ، بگويد ، غيبتش را كرده و اگر چيزي را كه در او است و مردم نمي دانند ، بگويد ، غيبتش را كرده و اگر چيزي كه در او نيست بگويد ، او را بهتان زده است »

بنابر اين دو روايت و روايات ديگر ، هرگاه چيزي را كه درباره ي مومنين نقل مي كند ، عيبي از او باشد كه بر شنونده و ديگران پوشيده نيست ، داخل در عنوان غيبت نيست . هر چند در عنوان مذمت و سرزنش و ايذاء و استخفاف به مومن باشد و به واسطه اين عناوين حرام باشد چنانچه ذكر مي شود . ... نقل كردن عيب كسي نزد ديگري .. كه آنرا مي داند . ظاهر بعضي از روايات آن است كه از عنوان غيبت بيرون است ؛ هرچند از پاره اي روايات استفاده مي شود كه اين مورد نيز غيبت است ( بنابر اين در اين مورد از مرجع تقليد خود استفتاء نماييد و يا اينكه احتياط كرده و اين مورد را نيز ترك كنيد ) در صورتي كه گوينده ، در مقام سرزنش و مذمت كردن طرف باشد ، قطعاً حرام است . هرچند غيبت بودنش مشكوك است . زيرا اين نقل موجب اذيت و اهانت به مومن است و شكي در حرمت آن نيست ....

غيبت شخص غير معين و مردد:

غيبت در صورتي است كه از شخص معيني باشد . پس اگر از شخص بدون نام و نشان غيبت كند ، مانعي ندارد . مثل اينكه بگويد : يك نفر را ديدم كه چنين و چنان بود . و هرگاه از يك نفر مردد بين چند نفر غيبت كند ، مثل اينكه بگويد : يكي از پسران فلاني چنين و چنان است ، حرام است ...و اگر از يك نفر مردد بين افراد زياد غيبت كند ، مثل اينكه بگويد : يكنفر اصفهاني يا شيرازي چنين و چنان بود جايز است . و نيز جايز است اگر بگويد : بعض اصفهاني ها يا شيرازي ها فلان عيب را دارند . ولي اگر بگويد : تمام شيرازيها يا اصفهانيها فلان عيب را دارند ، پس شكي در حرمت آن نيست بلكه ظاهر اين است كه در اين صورت غيبت تمام اهل آن شر را كرده است .

و اگر بگويد ، بيشتر اهالي فلان شهر ، فلان عيب را دارند ، خلاف احتياط بلكه حرمتش خالي از قوت نيست .

 

كفاره غيبت و توبه ي آن :

چون غيبت كردن از گناهان كبيره است ، اگر كسي به آن مبتلا شد ، واجب است فوراً از آن پشيمان شود . از حيث اينكه مخالفت پروردگار خود كرده و پس از پشيماني قلبي به زبان نيز استغفار نمايد و عازم باشد كه ديگر گرد چنين گناهي نرود . و چون ظاهر بعضي روايات آن است كه شخص غيبت كرده شده بر غيبت كننده حقي پيدا مي كند ، بايد در صورتي كه ممكن است از او طلب عفو نمايد ، و او را از خود ، خشنود كند . و چنانچه در مقابل غيبتي كه كرده ، او را به نيكي ياد كند بهتر است ، در صورتي كه غيبت شده مرده يا دسترسي به او نيست ف يا طلب عفو از او مستلزم محذوري است . مثل اينكه از موضوع غيبت بي خبر است ، و به واسطه ي شنيدن آن غضبناك و ناراحت مي شود نقض غرض مي گردد ، در اين موارد برايش طلب مغفرت و دعا كند و از خدا بخواهد كه او را خشنود فرمايد . چنانچه در دعاي 39 صحيفه ي سجاديه ، و دعاي روز دوشنبه ، اين مطلب بيان شده است .

 

موارد جواز غيبت :

1- غيبت كردن از كسي كه فسقش آشكار باشد نه پنهاني مثل اينكه ظرف شراب را آشكارا در خيابان و بازار به دست گرفته بياشامد . ... بايد دانست كه قدر مسلم جواز غيبت همان گناهي است كه در آشكارا به جا مي آورد . اما جواز غيبتش نسبت به گناهاني كه در پنهاني بجا آورده معلوم نيست ...

2- در مقام شكايت مظلوم از ظالمي كه به او ستم كرده و بيان ظلمي كه به او شده ..... [رك : سوره شوري آيه 39 و سوره 4 آيه 148]  و احتياط آن است كه اظهار تظلم نزد كسي كند كه اميد داد خواهي از او داشته باشد ...

3- نصح مستشير [ يعني : خير خواهي كسي كه از او طلب مشورت مي كند ] : هر گاه مسلماني از كسي مشورت كرد در باب معامله اي كه باشخص معيني مي خواهد انجام بدهد و طرف مشورت ، عيبي از آن شخص ميداند كه حقيقت به واسطه ي اظهار نكردن ، مسلماني را در ضرر انداخته و به او خيانت كرده است ، در اين صورت ذكر آن عيب براي چنين شخصي باين خصوصيات مانعي ندارد .

بايد دانست كه حتياط در اين مسأله رعايت كردن دو چيز است : يكي آنكه در صورتي عيب آن شخص را بگويد ، كه ضرر مفسده ي نگفتن ، بيشتر باشد ... و ديگر آنكه ذكر عيب آن شخص در صورتي جايز است كه از ذكر آن براي جلوگيري از مفسده ي معامله با او ناچار باشد . پس اگر بدون ذكر عيب كفايد مي كند مثلا همين قدر كه بگويد صلاحت را در اين معامله نمي دانم و او هم مي پذيرد بايد به همان اكتفا كرد .

4-   غيبت كردن به قصد نهي از منكر ، با اجتماع شرايط آن مانعي ندارد . .. هر گاه منكري از مسلماني ببيند و بداند كه اگر غيبتش را بكند ، آنرا تكر مي كند . .. [ همچنين احتياط اول در مورد سابق بايد در آن رعايت شود ]

5-    غيبت نمودن و ظاهر كردن عيب كسي كه گمراه و گمراه كننده است ، و در دين خدا بدعت گذاشته ، به قصد اينكه مردم فريبش را نخورند و در دامش نيفتند .

[ چهار مورد آن چون مبتلا به نبود ذكر نشد ]

10- به طور كلي هر موردي كه مصلحت غيبت كردن ، از مفسده ي هتك احترام مومن بيشتر باشد. مانند شهادت دادن در موارد خودش ، غيبت جايز است .

 

استماع غيبت نيز حرام است :

چنانچه غيبت كردن حرام و گناه كبيره است گوش دادن به آن هم به اتفاق جميع فقها حرام است ، و پيغمبر اكرم صلي الله عليه و آله مي فرمايد : « شنونده ي غيبت ، در حكم غيبت كننده است و گوشدهنده به غيبت يكي از غيبت كنندگان است »....« كسي كه به برادر ديني خود نيكي كند در موضوع غيبتي كه از او شده ، در مجلسي كه آنرا شنيده پس آن غيبت را رد كند ، خداوند هزار نوع شرهاي دنيوي و اخروي را از او رد مي فرمايد : و اگر رد نكند در حالي كه مي توانست ، گناهش هفتاد برابر شخص غيبت كننده است » . شيخ پس از نقل اين حديث مي فرمايد : شايد جهت اينكه وزر شخص شنونده ، كه غيبت را رد نكرد ه از خود غيبت كننده بيستر است ، براي اين است كه سبب جرأت غيبت كننده بر تكرار غيبت آن مومن و ديگران مي شود.

 
امتیاز دهی
 
 



تعداد بازديد اين صفحه: 14465
خانه | بازگشت | حريم خصوصي كاربران |
Guest (PortalGuest)

دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم (شعبه اصفهان)
مجری سایت : شرکت سیگما