ملکی راد
مجموعه یادداشت­هایی پیرامون غیبت و ملاقات (شماره 3: فلسفه و علل غیبت) ایسکا(پایگاه اطلاع رسانی پژوهشگاه علوم وفرهنگ اسلامی) مجموعه یادداشت­های «غیبت و ملاقات» به قلم حجت الاسلام و المسلمین محمود ملکی­راد، عضو هیئت علمی پژوهشکده مهدویت و آینده پژوهی.

یاد داشت سوم:

فلسفه و علل غیبت:

مطلب دیگری که مرتبط با شبهه مزبور بوده و در پاسخ به آن باید مدنظر قرار داده شود و در اطراف آن مباحثی مطرح گردد، بحث از فلسفه و علل غیبت است زیرا بر طبق برخی از علل و عواملی که در روایات برای غیبت بر شمرده شده است نظیر خوف از دشمنان، با ملاقات و دیدار به ظاهر تناقض و تهافت دارند به منظور تبیین هر چه بیشتر این بحث و تبیین عدم تناقض ملاقات با فلسفة غیبت ضرورت دارد تا از فلسفة غیبت نیز مباحثی به میان آید.

برای بررسی فلسفه و علل غیبت باید به روایات و احادیثی که دراین زمینه وارد شده‌اند توجه داشت  و نکاتی را از آنها استخراج نمود، بیشترین روایات رسیده در ارتباط با تبیین فلسفه غیبت از دو امام باقر(ع) و صادق(ع) می‌باشد زیرا در زمان آن دو امام(ع) شبهات و اشکالات زیادی از سوی گروه­های مختلف نظیر کیسانیه و زیدیه و غلات و اسماعیلیه و... بر مسأله غیبت وارد می‌شد لذا روایات این دو امام بزرگوار در مسألة غیبت از سایر ائمه(ع) بیشتر است.

قبل از تبیین روایات در این زمینه و دسته‌بندی آنها، باید به این نکته اعتراف کرد که غیبت  در حقیقت سری از اسرار الهی بوده و بشریت راهی برای درک حکمت و فلسفه آن ندارد چنانچه بر این مطلب در روایات نیز تصریح شده است از امام صادق(ع) نقل شده است که آن حضرت فرمود: غیبت سری از اسرار الهی و غیبی از غیوب پروردگار است و چون دانستیم که خدای تعالی حکیم است تصدیق می‌کنیم که همه افعال او حکیمانه است اگر چه وجه آن آشکار نباشد[1]. اما در عین حال مواردی از علل غیبت را می‌توان از روایات استخراج کرد اینک به مواردی چند اشاره ‌شده و عدم تعارض آنها با ملاقات مورد دقت قرار داده می‌شود.

الف) خوف و ترس از دشمنان:

در زمان امام حسن عسکری (ع) بر شیعیان و امام بزرگوار آنها، سخت­گیری عجیبی می­شد به‌گونه­ای که مردم در اغلب موارد از ارتباط با امام خویش محروم بودند و افرادی نظیر عثمان بن سعید عمری با حربه روغن­فروشی سعی می­کرد تا با امام ارتباط برقرار کرده و معارف دین را از وی اخذ کند و در اختیار دیگران قرار دهد. این جو خفقان همچنان ادامه داشته بنحوی که ولادت امام عصر (ع) و نام آن‌ حضرت، مخفی نگه داشته می­شد، مگر برای عده­ای خاص از شیعیان مورد اطمینان، زیرا در صورتی که دست دشمن به آن حضرت می­رسید وی را قطعا نابود می­کردند و حال آنکه حضرت مهدی (ع) به عنوان آخرین ذخیره الهی برای نجات بشریت و فراهم کننده زمینه­های کمال و ترقی انسانها و سعادت آنها باید محفوظ می­ماند بنابراین حکمت الهی اقتضاء‌ می­کند تا جان امام از گزند هرگونه خطری حفظ شود تا در روز موعودی که خداوند مقرر کرده برای اجراء عدالت و رفع انحاء مختلف ظلم از اجتماع بشری ظهور کند با عنایت به اهمیت حفظ جان امام (ع) در روایاتی چند ائمه (ع) به آن تصریح نموده­اند، چنانچه زراره می­گوید: امام صادق (ع) فرمود:‌ای زراره چاره­ای از غیبت نیست گفتم برای چه؟ فرمود: بر جان خود می­ترسد و با دست به شکم­اش اشاره نمود.[2]

باز زراره از امام صادق (ع) روایت می­کند که آن‌حضرت فرمود: برای قائم پیش از قیامش غیبتی است. گفتم:‌ برای چه؟ فرمود: می­ترسد ذبحش کنند.[3]

ابن ابی عمیر از امام صادق(ع) نقل می­کند و آن‌حضرت از پیامبر 9 نقل می‌کند‌. که به ناچار برای غلام (حضرت مهدی) غیبتی است، سوال شد برای چه؟ در جواب فرمود: برای ترس از قتل.[4]

سید مرتضی (ره) در این زمینه می­نویسد:

سبب غیبت می­تواند بیم و ترسی باشد که بر جان امام (ع) می­رود و همین­طور ممانعت او از تصرف در امور جامعه، و در توضیح این بیان می­گوید: وقتی از وجود امام نفع برده می­شود که امام از تمکن و اقتدار برخوردار باشد و دستورهای وی اعمال گردد تا بتواند سپاهیان را تجهیز کند و با اهل بغی بجنگد و اقامه حدود کند و مرزها را پاس دارد و در حق ستم­دیدگان انصاف پیشه کند و هیچ یک از این امور جز با تمکن ممکن نیست بنابراین وقتی بین او و هدفهایش چیزی حایل شد ضرورت قیام از ایشان سلب می­شود و هرگاه بر جان خویش بیمناک شد غیبت برای او واجب می­شود.[5]

نقد و بررسی دلیل یاد شده:

در پاسخ گفته می­شود پنهان زیستی و غیبت امام به علت خوف از دشمنان است اما در هر زمان و مکانی، معدود افرادی یافت می­شوند که از شیعیان و مؤمنان ویژه و خاص بوده و مورد اطمینان­اند و توانایی حفظ اسرار امام (ع) را دارند، بنابراین دیدار این افراد با امام محذور افشاء سر امام (ع) را به دنبال نخواهد داشت و در نتیجه خوف امام از آنان مصداق پیدا نمی­کند، پس اگر علت غیبت را خوف از دشمنان بدانیم در این صورت امام(ع) اگر چه باید از دشمنان پنهان باشد اما پنهان شدن او از دوستان ویژه دلیل ندارد، مرحوم سید مرتضی(ره) در پاسخ این سوال که: اگر فلسفه غیبت خوف از کشته شدن است، پس چرا بر دوستان خود ظاهر نمی­شود؟ می­گوید: ما قطع و یقین نداریم که کسی را دسترسی به سوی امام زمان (ع) نباشد و هیچ کسی وی را نتواند زیارت وملاقات نماید، و محال و ممتنع نیست که امام برای دوستان و اولیاء‌ خویش که از آنان خوف و ترسی ندارد ظاهر شود.[6]

مرحوم شیخ طوسی(ره) در این زمینه می­گوید:

اگر دشمنان حضرت ولی عصر4 مانع ظهور آن‌حضرت شدند به‌طوری که ایشان از تصرف و تدبیر و اداره امور برکنارگردید. و لیکن این موجب نمی­شود که بعضی از دوستان و دلدادگان آن‌حضرت در حالیکه معتقد به لزوم اطاعت او بوده و پیروی اوامر او را فرض و واجب شمرده و او را حاکم بر خود می­دانند، بنحو اختصاصی و با خواست خود آن امام با وی ملاقات نکنند.[7]

در جای دیگر می­گوید: ما تجویز می­کنیم که بسیاری از دوستان و معتقدان به امامت آن‌حضرت به حضورش رسیده و از او بهره­هایی می­برند.[8]

بنابراین اگر تنها فلسفه غیبت را خوف و ترس از دشمنان بدانیم در این صورت غیبت امام (ع) را نمی­توان مانع از ملاقات برشمرد، زیرا خوفِ پنهان زیستی از دشمنان، مانع ظهور آن حضرت از برای اولیاء و دوستان مورد اطمینان نیست؛ پس دیدار و ملاقات   عده­ای از مؤمنین ویژه، منافاتی با پنهان زیستی آن‌حضرت از جهت خوف از دشمنان ندارد و این در صورتی است که نظریه امکان ملاقات را بپذیریم (در ادامه این فصل به دو دیدگاه امکان یا عدم امکان ملاقات اشاره می‌شود)

ب ) سنت امتحان الهی:

 یکی دیگر از علل و عوامل مطرح شده در ارتباط با غیبت، امتحان الهی در حق مردم است تا معتقدان واقعی از غیر آن تمییز داده شوند.

یکی از سنت­های همیشگی خداوند در حق انسانها، سنت امتحان و آزمایش است. خداوند در قرآن ازآن چنین خبر می­دهد:

آیا مردم گمان برده­اند به صرف اینکه گویند ما ایمان آورده­ایم ترک می­شوند و امتحان نمی­شوند.[9]

در آیه دیگر می­فرماید: خدایی که موت و حیات را آفرید تا بیازمایدتان که کدامیک از شما از حیث عمل بهترید.[10]

با توجه به سنت امتحان، از جمله علل و عوامل مطرح شده در مورد غیبت که در روایات نیز به آن تصریح شده است، امتحان و آزمایش الهی است، علی بن جعفر از امام موسی بن جعفر (ع) نقل می­کند: بناچار برای صاحب این امر (امام عصر4) غیبتی است، به نحوی که عده­ای از معتقدان به وی از اعتقاد به او دست برمی­دارند و این امر برای امتحان آنان از سوی خداوند عزوجل است.[11]

زراره از امام صادق (ع) نقل می­کند:‌ خداوند دوست می­دارد که دلهای شیعیان را مورد آزمایش قرار دهد.[12]

نقد و بررسی:

در پاسخ گفته می­شود اگر چه سنت امتحان الهی از جمله سنن و قوانین غیرقابل انکار است و جزء سنت­های لایتغیر محسوب می­شود و لکن اگر علت غیبت را امتحان بدانیم این منافات با ملاقات عده­ای خاص از مؤمنان با حضرت مهدی 4 ندارد چنانچه از روایت زراره از امام صادق (ع) می­توان استنباط کرد که سنت امتحان در مورد غیبت امام، برای تمییز و جدا کردن معتقدان واقعی از غیر آنان است، زیرا در روایت بیان شده است که خداوند دوست دارد قلوب شیعیان را مورد امتحان و آزمایش قرار دهد، پس در این صورت افراد سست ایمان و اهل باطل به شک و تردید خواهند افتاد، یعنی امتحان برای تشخیص و تمییز معتقدان واقعی از غیر آنان است، بنابراین آنهایی که ایمان واقعی به حضرت دارند، ظهور و غیبت برای آنها فرقی ندارد، ممکن است گفته شود ملاقات این افراد با امام (ع) هیچ گونه محذوری را بدنبال نداشته و با سنت امتحان نیز سر ناسازگاری ندارد، زیرا امتحان برای عموم مردم به منظور جداسازی معتقدان حقیقی از غیرآنها است، اما وقتی گروهی آنچنان ایمان به امامت حضرت مهدی (ع) در قلوب­شان رسوخ کرده باشد که ظهور و غیبت به حالشان فرقی نداشته باشد طبعا سنت امتحان از جهت غیبت امام، برای این گروه تاثیری نخواهد داشت، پس اگر امتحان الهی در ارتباط با غیبت امام (ع) مانع ملاقات باشد، حداقل برای این گروه مانع نخواهد بود.

ج ) تأدیب مردم:

یکی دیگر از علل و عواملی که موجب غیبت گردیده و روایت نیز بر آن دلالت دارد عبارت است از «تادیب مردم» زیرا مردم براثر ارتکاب انواع کارهای بد و گناه و انجام انواع ظلم و ستم، زمینه­های هدایت پذیری خویش را مورد خدشه قرار داده بنابراین خداوند برای تأدیب آنان، مدت زمانی، ممکن است هادی و راهنمای آنها را از خودشان مخفی کند تا به خود آیند، چنانچه این جریان در مورد انبیاء گذشته نیز اتفاق افتاده است. از جمله دلایل این قول روایتی است که مروان انباری از امام باقر (ع) نقل می­کند که آن‌حضرت فرمود:

خداوند وقتی همنشینی ما را برای قومی دوست نداشته باشد،‌ ما را از میان آنها برمی­گیرد،[13] چنانچه پیداست جمله «ما را از میان آنها برمی­گیرد» عام بوده و علاوه بر رحلت، غیبت را نیز در بر می­گیرد. بنابراین وقتی امام (ع) به این جهت غیبت کرده باشد طبعا ملاقات با او غیر ممکن خواهد بود،‌ زیرا وقوع ملاقات، با چنین علت و فلسفه­ای منافات پیدا می­کند.

نقد و بررسی:

چنانچه از سیاق روایات استفاده می­شود،‌ خداوند مردم را به علت ابتلاء به انواع گناهان و ارتکاب معاصی، مورد خشم و غضب خود قرار داده و آنها را از وجود امام و حضور وی محروم می­گرداند، در حقیقت قومی که از حضور در محضر امام و دیدار با وی محروم شده­اند، قومی هستند که با آن ویژگی خداوند، همنشینی امام (ع) را با آنان اکراه دارد. بنابراین افرادی که به خداوند ایمان راسخ داشته و از ارتکاب هرگونه معصیت، خود را مصون دارند، در این صورت همنشینی امام با آنان، اکراه خداوند را به دنبال نخواهد داشت. پس روایت مذکور درصدد نفی مطلق حضور و ظهور امام نیست، بلکه درصدد نفی حضور و همنشینی امام نسبت به قومی که خداوند همنشینی امام با آنها را دوست ندارد، می­باشد،‌ و آن قومی است که حدود الهی را مورد تعدی قرار می­دهند و دست به ارتکاب انواع منهیات می­زنند. بنابراین از این روایت نمی­توان بر عدم امکان ملاقات به‌طور مطلق در غیبت کبری استدلال نمود.

د ) جریان سنن انبیاء گذشته در حضرت مهدی (ع):

براساس آیات و روایات حضرت مهدی4 به عنوان آخرین ذخیره الهی تحقق ­بخش آمال و آرزوهای همه انبیاء و اولیاء الهی محسوب می­گردد،‌ در نتیجه سنت و سیرت تمام انبیاء‌ و اولیاء الهی در وی جمع بوده و آن‌حضرت در حقیقت عصاره و نتیجه تمام انبیاء و اولیاء است چنانچه در روایاتی چند بر این مطلب تصریح شده است، در روایتی می­گوید: سنت حضرت نوح و یوسف و موسی و عیسی و محمد4 در او وجود دارد.[14]

یکی از این سنتها که در انبیاء گذشته نیز موجود بوده،‌ سنت غیبت آنان از امت­شان بوده است، بنابراین، این سنت در حضرت مهدی(عج) نیز موجود خواهد بود، چنانچه از امام صادق(ع) نقل شده است فرمود: برای قائم ما غیبتی است که مدت آن به طول می­انجامد، گفتم:‌ ای فرزند رسول خدا برای چه؟ فرمود:‌ زیرا خداوند می­خواهد در او سنتهای پیامبران در غیبت­هایشان را جاری کند.[15]

همان‌گونه که انبیاء در زمان غیبت­شان، از دید و نظر مردم مخفی بودند، و امکان ملاقات برای مردم وجود نداشت، بنابراین در غیبت امام مهدی(عج) نیز مردم به آن‌حضرت دسترسی نداشته و ملاقات غیرممکن است زیرا غیبت با ملاقات ناسازگار است.

نقد و بررسی:

روایاتی که می­گویند سنن انبیاء در امام مهدی4 وجود دارد

اولا: درصدد بیان کیفیت و چگونگی آن سنت­ها نیستند بلکه صرف وجود آن سنت در حضرت مهدی (ع) کافی است، از جمله روایتی که می­گوید، سنت غیبت انبیاء در حضرت مهدی4 وجود دارد،‌درصدد بیان صرف سنت غیبت انبیاء در آن حضرت است اما بیان گر نحوه و چگونگی غیبت نیست. بنابراین نمی­توان از این روایت عدم امکان ملاقات را به‌طور کلی استفاده نمود.

ثانیا: از مقایسه غیبت حضرت مهدی4 به غیبت انبیاء (ع) نمی­توان عدم امکان ملاقات را استفاده نمود زیرا غیبت انبیاء به‌گونه­ای نبود که از همه مردم غایب باشند و از این جهت غیبت تامی نبود بلکه در همان غیبت عده­ای به آنها دسترسی داشتند، بنابراین این دسته از روایات نمی­توانند دلیل بر عدم امکان ملاقات با امام مهدی4 باشند.

هـ ) عدم وجود بیعت فردی در گردن امام مهدی(عج):

قیام و انقلاب جهانی حضرت مهدی 4 برای ریشه­کنی ظلم و جور از جهان صورت می­گیرد،‌ در نتیجه آن حضرت برای نابودی ظالمان و ستمکاران از قوه قهر و غلبه که سمبل آن شمشیر است استفاده خواهد نمود، برای اجراء عدالت با هیچ فرد و گروهی مسامحه و ملاحظه کاری نخواهد کرد، بنابراین قبل از ظهور و تشکیل حکومت جهانی در غیبت بسر می­برد تا بیعت هیچ فرد و گروهی در گردن و ذمه او نباشد، تا بتواند آرمان خود را که همانا اجراء عدالت است، بدون هیچ ملاحظه­ای انجام دهد، در روایاتی چند به این مطلب تصریح شده است و اساسا یکی از علل و عوامل غیبت را همین امر بیان کرده­اند، چنانچه حسن به علی بن فضال از امام رضا (ع) نقل می­کند که به آن‌حضرت گفتم چرا امام از مردم نهان و غایب می­شود؟ در جواب فرمود:‌ برای آنکه چون با شمشیر قیام کند بیعت هیچ کس بر گردنش نباشد.[16]

ابوبصیر از امام صادق (ع) نقل می­کند، آن‌حضرت فرمود: ولادت صاحب الامر برای این بر مردم نهان است تا چون خروج کند بیعت هیچ‌کس بر گردنش نباشد و خدای تعالی امر وی را در یک شب اصلاح فرماید.[17]

ارتباط و ملاقات با امام(ع) با دلیل یاد شده ناسازگار است، زیرا اگر راه ارتباط و ملاقات با امام (ع) در عصر غیبت، برای مردم باز بوده باشد در اینصورت ممکن است پیمان­نامه و تعهدی در گردن امام بیاید که بعد از ظهور مانع از حرکت اصلاحی امام گردد. بنابراین برای در امان مادن از پذیرش عهد و پیمان با کسی، آن حضرت در غیبت بسر می­برد و ملاقات و ارتباط از این جهت با غیبت قابل جمع نیست.

نقد و بررسی:

باید دقت کرد که آن تعهد و پیمانی با هدف قیام وانقلاب امام (ع) منافات دارد که از سوی افرادی فاسد و ظالم و ستمکار باشد یعنی راه دسترسی امام برای این قبیل از افراد باز بوده باشد که در این صورت چنین ارتباطی ممکن است برای امام تعهدهایی را ایجاد کند که بعد از ظهور آن حضرت را دچار مشکل سازد، اما چه اشکال دارد افرادی که دارای ایمان واقعی بوده و هرگز از امام خواسته­ای برخلاف آرمان و امال امام (ع) ندارند، راه دسترسی این‌گونه از افراد با امام(ع) باز بوده باشد، زیرا در صورت دسترسی این قبیل از افراد به امام و ملاقات و دیدار آنها با آن حضرت محذور انجام تعهدو بیعت پیش نمی­آید تا برای رفع چنین تعهدی گفته شود، به علت عدم وجود بیعت و تعهد فردی،‌در گردن امام، ملاقات و ارتباط با وی به‌طور مطلق غیرممکن باشد.

و)‌ ظلم و جور مردم باعث غیبت امام:

یکی دیگر از علل و عوامل غیبت امام مهدی 4،‌ ظلم و جور مردم معرفی شده است. امام صادق(ع) از امیرالمومنین (ع) نقل می­کند که آن‌حضرت فرمود: بدانید که زمین از حجت الهی خالی نمی­ماند ولی خداوند بزودی دیده خلق­اش را از او نابینا    می­سازد و این به‌خاطر ظلم و جورشان بر خویش است.[18]

چنانچه از این روایت برمی­آید، امام (ع) ظلم و جور را عامل غیبت امام برشمرده است، بنابراین تا زمانی که ظلم و جور وجود داشته باشد، غیبت همچنان ادامه خواهد داشت،‌ و در صورت غیبت،‌ ملاقات و ارتباط نیز غیرممکن خواهد بود.

نقد و بررسی:

همان‌گونه که از سیاق این دسته از روایات برمی­آید، علت محجوب بودن عده­ای از امام بخاطر ظلم و ستم آن افراد است، بنابراین از این جهت دسترسی عمومی به امام (ع) غیرممکن خواهد بود اما این به معنای آن نیست که عده­ای خاص که هیچ گونه ظلم و ستمی نه به خود و نه به دیگران روا نمی­دارند و همه حقوق الهی را ادا می­کنند و خود را با معیارهای مورد قبول دین تطبیق داده­اند، نیز راهی برای دسترسی به امام (ع) و دیدار با ایشان نداشته باشند، زیرا در روایت شرط غیبت امام ظلم و جور مردم نسبت به خودشان معرفی شده است، بنابراین اگر چنین شرطی وجود نداشته باشد، ‌مشروط نیز وجود نخواهد داشت.

بنابر آنچه که بیان گردید از ادله یاد شده در ارتباط با فلسفه غیبت، نمی­توان عدم امکان ارتباط و ملاقات با امام مهدی4 را به‌طور مطلق نتیجه گرفت. بنابراین فلسفه غیبت نمی­تواند بعنوان مانع، از مقتضی ملاقات و ارتباط، جلوگیری نماید.



[1] . کمال الدین و تمام النعمة، ج2، ص234، باب44، ح11.

[2] . کمال الدین و تمام النعمة، باب 44، ح 7،8،9،10، ج2، ص 234 ـ 233.

[3] . همان.

[4] . « عن ابی عبدالله قال:‌ قال رسول الله 9: لابد للغلام من غیبة فقلت له: و لم ذلک یا رسول الله، قال:‌یخاف القتل ». علل الشرایع، ج1، ص 285 و 287، ح9، باب غیبت، / غیبت نعمانی، فصل 2، باب 10، ح6، ص242

[5] . المقنع فی الغیبة.

[6] .« انه غیر ممتنع ان یکون الامام 7 یظهر لبعض اولیائه ممن لا یخشی من جهته شیئا من اسباب الخواف،» تنزیه الانبیاء، ص 234 ـ 230.

[7] .« ... الاعداء و ان حالوا بینه و بین الظهور علی وجه التصرف و التدبیر فلم یحلوا بینه و بین لقاء من شاء من اولیائه علی سبیل الاختصاص و هو یعتقد طاعته و یفترض اتباع اوامره ...، » تلخیص الشافی، ج4، ص 221.

[8] .« نحن نجوز ان یصل الیه کثیر من اولیائه و القائلون بامامته، فینتفعون به،» کلمات المحققین، ص533.

[9] . « أَحَسِبَ النَّاسُ أَن یُتْرَکُوا أَن یَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا یُفْتَنُون »،‌ سوره عنکبوت:29،آیه 2.

[10] .« الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَیَاةَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً وَهُوَ الْعَزِیزُ الْغَفُورُF،» سوره الملک:67، 2

[11] .« انما هی محنة من الله عزوجل امتحن بها خلقه،» غیبت طوسی، فصل 5، ح284.

[12] .« ان الله یحب ان یمتحن قلوب الشیعة فعند ذلک یرتاب المبطلون»، الغیبة نعمانی، ص242، فصل 2، باب 10، ح6.

[13] . علل الشرایع، ج1، ص285، باب 179، ح2:« ان الله اذا کره لنا جوار قوم نزعنا من بین اظهرهم».

[14] . قال سید العابدین علی بن الحسین7:‌» یقول:‌ فی القائم مناسنن من الانبیاء 7 سنة من نوح و سنة من ابراهیم و سنة من موسی و سنة من عیسی و سنة من ایوب و سنة من محمد 9 ،» کمال الدین و تمام النعمة، ج2، ص576

[15] .« ... عن ابی عبدالله 7 قال:‌ ان للقائم منا غیبة یطول املها فقلت له: یا  بن رسول الله و لم ذلک؟ قال: لان الله عزوجل ابی الا ان تجری فیه سنن الانبیاء 7 فی غیباتهم و انه لابد له یا سدیر من استیفاء مدة غیباتهم ... ،» کمال الدین و تمام النعمة، ج2، ص 233،‌ باب 44، ح6.

[16] . کمال الدین و تمام النعمة،‌ج2، ص231، باب 44، ح4.

[17] . همان، ج2، ص 232، باب 44، ح5.

[18] .« و اعلموا ان الارض لا تخلوا من حجة لله عزوجل و لکن الله سیعمی خلقه عنها بظلمهم و جورهم واسرافهم علی انفسهم،‌« الغیبة نعمانی،‌ ص202، باب 10، ح2.

منبع: ایسکا: (پایگاه اطلاع رسانی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی)
 
امتیاز دهی
 
 

بيشتر

مطالب مرتبط

تعداد بازديد اين صفحه: 7183
   
   
خانه | بازگشت |
Guest (PortalGuest)

پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي - دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم
مجری سایت : شرکت سیگما