يكشنبه 11 مهر 1389

بسم اللّه الرّحمن الرّحيم

اولا به آقايان محترم و بزرگان و اعاظم و علماء كه در اين جمع تشريف دارند، خوش آمد عرض مى كنم و اميدوارم خداوند متعال بركات خود را بر تلاش و گردهمايى شما نازل كند و اين را ان شاءاللّه براى امت اسلامى و آينده مسلمين مفيد قرار بدهد.
از بيانات حضرت آقاى مشكينى و جناب آقاى امينى (دامت بركاتهما) تشكر مى كنيم ؛ مطالب بسيار مهمى را بيان فرمودند كه درخور پيگيرى و تعقيب است . در آستانه ماه محرم هستيم كه ماه تعليم مجاهدت فى سبيل اللّه به وسيله برترين خلايق ، حضرت اباعبداللّه (عليه السّلام ) ، است . اميدواريم كه ما پيروان و شاگردان خوبى براى ايشان باشيم و حقّ پيروى و تبعيت نسبت به اين بزرگوار را بر حسب آنچه كه در اين زمان وظيفه ماست ، ان شاءاللّه انجام دهيم و همان طور كه ايشان براى دفاع از دين خدا و دفاع از اسلام و امت اسلامى ، آن مجاهدت بزر گ را به جان خريدند و آن فداكارى بزرگ را كردند و هيچ چشمداشت و نظرى جز كسب رضايت الهى نداشتند، ما هم در اين صراط قدم برداريم و قصد و نيت و هدفمان ، طبق آنچه بر حسب موازين مى فهميم و تشخيص مى دهيم ، كسب رضايت الهى باشد.
مساءله حكومت و اداره امور جامعه در اسلام همان طور كه آقايان فرمودند مساءله بسيار مهمى است و اگر منتخبان مردم و خبرگان امت دور هم جمع مى شوند و درباره اين مساءله و حواشى و لوازم آن بحث مى كنند، هر دقيقه اين بحثها مى تواند مهم و سرنوشت ساز و موجب جلب ثواب الهى باشد؛ چون مساءله بسيار مهم است . در اسلام حاكميت بر مردم ، به معناى يك امتياز و حق ويژه براى حاكم نيست ؛ همچنين حكومت يك امر بى ملاك و بى مناط نيست مثل اين كه بر حسب شانس و اقبال ، يك نفر بيايد زمام امور مردم را در هر رده يى از رده ها برعهده بگيرد ب لكه تابع معيارهاست و مهمترين كار اين است كه اين معيارها رعايت شود. البته امكان خطا و اشتباه ، هم در تشخيص و هم در عملكرد كسانى كه تشخيص ‍ درستى نسبت به آنها داده شده ، هميشه متصور است ؛ بنابراين ما از كسى انتظار عصمت نداريم ؛ ليكن اسلام در باب گزينش ‍ حا كمان در هر رده يى از رده ها، چه رده هاى بالا كه سياستهاى كلان ، كارهاى بزرگ و اداره امور كلى كشور در دست آنهاست چه رده هاى متوسط و پايين ، معيارها و شرايطى گذارده است و آنچه بر عهده ماست ، اين است كه اين معيارها به طور كامل رعايت شود. لذا در اسلام آنچه م ا به عنوان حاكميت اسلامى شناخته ايم و امروز هم بناى كلى اين جامعه بر آن قرار دارد، مردم سالارى دينى است ، كه با دمكراسى هاى رايج دنيا در بنياد اختلاف دارد. ريشه مشروعيت راءى مردم در دمكراسى هاى رايج دنيا اساسا با مشروعيت راءى مردم در نظام مردم سالارى اسل امى كه ما به دنبال آن هستيم و آن را حكومت اسلامى و حاكميت اسلام به حساب مى آوريم ، متفاوت است . لذا در روشها، تفاوت بين اينهاست . در دمكراسى هاى رايجِ جهانى ، ضوابطى كه ما براى اداره كشور و براى مديران آن قائل هستيم ، وجود ندارد؛ ممكن است ضوابط ديگرى باش د. در اينجا قدرت طلبى وجود ندارد. اين طور نيست كه دعوا بر سر اين باشد كه چه كسى بر اسب قدرت سوار شود و بتازد تا بتواند از هر وسيله يى براى اين كار استفاده كند. اين كه مى گوييم سياست ما عين ديانت است و ديانت ما عين سياست است ، يك طرف قضيه اين است كه سياست و بنيان آن بايد براساس دين باشد؛ روى ديگر سكه هم اين است كه فعاليت سياسى نمى تواند از معيارها و ضوابط دينى و اخلاقى خارج باشد. كار غيراخلاقى براى كسب قدرت ، مطلقا جايز نيست و كسى را كه در صراط مديريت قرا
ر دارد، از اهليت و صلاحيت مى اندازد؛ لذا اين ضوابط بايد به طور كامل در همه رده ها رعايت شود. قانون براى رهبرى ، رياست جمهورى ، مسؤ ولان قواى سه گانه و رده هاى مختلف مديريت ، تا رده هاى شوراهاى شهر و روستاها و ديگر جاها ضوابطى را معين كرده است كه برخاسته از همان ديد و فكر اسلامى است ؛ اين ضوابط بايد احراز شود. بايد تشخيص داده شود كه اين شرايط در اين شخص وجود دارد، بعد او در معرض راءى مردم قرار بگيرد؛ اگر ملاك راءى مردم است ؛ يا نصب بشود، اگر ملاك ، انتصاب است ؛ مثل بعضى از مسؤ وليتهايى كه وجود دارد. حاكم اسلامى در قبال مسائل مهم جامعه ، در مقابل فقر مردم ، در مقابل تبعيض و شكافهاى اجتماعى ، در مقابل اخلاق و معنويت مردم ، در قبال حفظ استقلال كشور و حفظ آزادى مردم در آن حدودى كه اسلام مقرر كرده است مسؤ ول است . اينها مسؤ وليتهاست و چون اسلام اين را خواسته و اين به مردم تعليم داده شده است و مردم ما به اسلام اعتقاد دارند، لذا توقعشان از مسؤ ولان امر در كشور در هر رده يى اين است كه به اين مسؤ وليتها عمل كنند و آنچه را كه به عنوان وظيفه بر عهده آنهاست ، انجام بدهند. كارآمدى حكومت به اين معناست . اگر مردم اين كارآمدى را در مسؤ ولان كشور مشاهده كنند، اعتقادشان به آنها و به نظام اسلامى و اسلام روزبه روز بيشتر خواهد شد. دشمنان اسلام و بلندگوهاى تبليغاتى دنيا به طور دايم اين را تكرار مى كنند كه مردم با اسلام و نظام اسلامى مشكل دارند؛ در حالى كه مردم خودشان اين ن ظام اسلامى را به وجود آوردند و خودشان تا امروز آن را حفظ كرده اند. مردم با نظام اسلامى هيچ مشكلى ندارند؛ آنها با تبعيض و فقر و فساد و عدم رعايت ضوابط در بخشى از تشكيلات ادارى كشور در خصوص مديران جامعه مشكل دارند. مردم با افراد مشكل دارند، نه با نظام اسلا مى . مردم نظام اسلامى را قبول دارند و به آن معتقدند و از آن دفاع كردند و امروز هم دفاع مى كنند. لذا بنده وظيفه خود مى دانم كه از مردم به خاطر حضورشان در انتخابات شوراها تشكر كنم . با اين كه مردم گله هاى بحقى از شوراها داشتند، در عين حال شما ملاحظه كنيد ط بق آمار رسمى ، بيش از بيست ميليون نفر در پاى صندوقها حاضر شدند و راءى دادند. يقينا اگر شوراها به وظايف خود عمل مى كردند و مردم را به نيتها و كارايى خودشان اميدوار مى كردند، استقبال مردم باز هم بيشتر مى شد. مردم ماي
لند در اداره كشور به وظيفه خود عمل كنند و سهم و حق خود را نيز استيفاء نمايند. اگر كسانى هم كه در شوراهاى سراسر كشور انتخاب شده اند، ان شاءاللّه به وظايف خود عمل كنند و از جنجال و غوغاگرى سياسى و پرداختن به امورى كه وظايف آنها نيست ، پرهيز كنند و به وظيفه خود بپردازند كه وظيفه آنها اداره امور شهرها و روستاها و رسيدن به مشكلات مردم در محدوده وظايف خودشان است بلاشك علاقه مردم نسبت به اين نهاد مهم جمهورى اسلامى كه در قانون اساسى روى آن تاءكيد شده ، بيشتر خواهد شد. دشمنان نظام و جمهورى اسلامى در اين چند روز حنجره هاى خود را پاره كردند براى اين كه فرياد بزنند و از پديده يى كه در نظام جمهورى اسلامى به وجود آمده است يعنى حضور مردم در شوراها و انتخاب افراد استفاده هاى نادرست و مغرضانه بكنند. حقيقت قضيه غير از چيزى است كه آنها مى گويند. آنها بازيگران ميدان سياست ند و براى مصالح سياسى در دنيا برعليه جمهورى اسلامى آنچه از عهده شان بربيايد، حرف مى زنند؛ يك عده هم در داخل ، همان حرفها را تكرار مى كنند و آنچه را كه آنها دوست مى دارند، بر زبان جارى مى كنند. حقيقت قضيه اين است كه مردم به نظام و نهادهاى آن علاقه مندند و توقعى كه از مسؤ ولان دارند، كار و خدمت و انجام دادن وظايفشان است . در اين خصوص ، فرقى بين شوراى شهر، مجلس شوراى اسلامى ، دولت و بقيه دستگاهها نيست ؛ هركدام وظيفه خود را انجام بدهند، مردم را به خودشان علاقه مند و دلگرم خواهند كرد. اگر كسانى وظيفه خود را انجام ندهند، كوتاهى كنند، به كارهاى ديگر سرگرم بشوند و احيانا افساد كنند كما اين كه در بعضى از موارد مشاهده شده است كسانى كه مردم آنها را براى كارى انتخاب كردند، به جاى اين كه به آن كار بپردازند، به كارهايى پرداختند كه مطلقا به نفع مردم نيست ، بلكه به زي ان مردم است طبعا مردم دلسرد خواهند شد.
تفاوت ديگر دمكراسى هاى رايج دنيا با نظام مردم سالارى دينى اين است كه در مردم سالارى دينى كارهاى رايج دنيا و اسرافها و تبليغات پر خرج مطلقا نبايد انجام بگيرد. ما در همين سيستان و بلوچستان هزاران جوان را با استعدادهاى خوب و قابل رشد و قابل استفاده براى ادا ره كشور مشاهده مى كنيم كه اينها در يك جا معطل و منتظر يك وسيله جزئى مانده اند براى اين كه بتوانند كار خود را دنبال كنند؛ آنگاه عده يى بيايند ميلياردها صرف تبليغات كنند براى اين كه نظر مردم را به سمت خود جلب كنند؛ آن هم با روشهاى بعضا غلط و بعضا خلاف شرع ! كه شنيده شد در بعضى از مناطق ، نامزدهاى انتخابات با شعارهاى ضداسلامى و ضدنظام خواسته اند نظر مردم را جلب كنند. البته مردم با بى اعتنايى خود، پاسخ اينها را دادند؛ ليكن معلوم شد دستگاه نظارت بر اين امور، دستگاه دقيقى نبوده و به وظيفه خود عمل نكرده و درك و احساس مسؤ وليت مردم از آن دستگاه نظارت بيشتر بوده است و غالبا دست رد به سينه اينها زده اند و اينها را رد كرده اند. البته انتخابات گذشت ؛ اما اين كه مسؤ ولان امور به وظيفه خود عمل نكنند، نگذشته است ؛ اين قابل بررسى و قابل تعقيب و پيگيرى است ؛ بايد معلوم بشود واقعا تعمد داشته اند يا نه . كسانى كه امام صريحا اينها را از گردونه سياست كشور خارج كرده اند، چرا بايد افرادى برخلاف نظر امام و برخلاف آنچه مبناى نظام جمهورى اسلامى است ، اينها را وارد ميدان كنند؟ البته مردم به اينها پاسخ رد دادند و معلوم شد برخلاف آنچه ادعا مى كردند، هيچ پايگاه و وزنى در بين مردم ندارند. رعايت ضوابط در همه بخشها و زمينه ها يك امر لازم است و بايد با دقت و به طور كامل مراعات شود؛ آن وقت افرادى كه صالح هستند، در اختيار مردم قرار بگيرند تا آراء مردم ، اصلح را در بين اينها انتخاب كند؛ آنگاه انتخابات به نحوه رايجى كه وجود دارد، ان شاءاللّه مفيد خواهد بود. همه بايد اين معنا را رعايت كنند. وقتى ما در دنيا شعار تحقق اسلام را مى دهيم ، اين امر كوچكى نيست ؛ پشت سر اين شعار، احساسات و ايمان و عقيده و دينِ بخش عظيمى از جمعيت كره زمين قرار دا رد. اگر ما بتوانيم ثابت كنيم كه حقيقتا به دنبال اين شعار هستيم و ثابت كنيم كه اين شعار كارايى دارد، آنگاه يك ميليارد و چند صد ميليون نفر جمعيت پشت سر اين شعار قرار خواهند گرفت ؛ اين چيز كمى نيست . امروز
غير از منطقه اسلامى و غير از مجموعه اسلامى ، دلهاى زيادى در دنيا هستند كه مى توانند اين پيام را بپذيرند كه دمكراسى با شيوه يى كه امروز امريكاييها كه مظهر زورگويى و قلدرى هستند پرچمدارش شده اند، دردى از دردهاى مردم را دوا نمى كند. امريكا مظهر قلدرى و زور گويى و زورمدارى است و ابزارهاى مادى زورگويى هم دارد، اما اينها كافى نيست ؛ اينها جوله است ؛ ((للباطل جوله )). ما در عمر خود شبيه اين جوله را نسبت به قدرتهايى كه امروز اثرى از آثارشان وجود ندارد، ديده ايم ؛ چه در سطوح ملى و چه در سطوح بين المللى . اتحاد ج ماهير شوروى كه امروز نشانى از آن در دنيا وجود ندارد، تا همين چند سال قبل يك قدرت بود و تا چند دهه پيش از اين ، همين زورگوييها و همين طور اعمال قدرتها را مى كرد. شوروى ها در مجارستان ، لهستان و اروپاى شرقى چه كردند؛ كارهايى را كه امروز امريكا در دنيا مى ك ند يا تهديد مى كند خواهد كرد، آنها انجام مى دادند. با اين كه در آن روز دو قدرت و دو قطب وجود داشت و رقيب يكديگر بودند، اما وجود آن رقابت مانع از فجايع آفرينى و جنايات نمى شد. آن كشور وسيع در داخل خود هم همين كارها را مى كرد. مناطقى از دنيا را مى گرفت و ب ه خودش متصل مى كرد و حكومتهايى را به زور تغيير مى داد. بار اوّلى نيست كه دنيا با قلدرى و زورمدارىِ بين المللى كه امروز مظهرش امريكاست مواجه است ؛ قبلا هم وجود داشته است ، بعد هم ديديم كه بكلى محو و مضمحل شدند. بنابراين هيچ ضمانتى وجود ندارد كه قدرتهاى زو رگو در جوله يى كه مى كنند، باقى بمانند. اين جوله مثل شعله يى است كه بلند مى شود و بعد هم فرو مى نشيند و عوامل نابودى اين حركت در خود او نهفته است . يك روز بود كه تنها در يك نقطه دنيا پرچم امريكا سوزانده مى شد و شعار مرگ بر امريكا داده مى شد؛ اما شما امرو ز ببينيد در چند نقطه دنيا پرچم امريكا سوزانده مى شود و شعار مرگ بر امريكا داده مى شود. در خود امريكا پرچم امريكا را آتش زدند؛ اين پديده مهمى است . چه عاملى باعث اين كار شد؟ آيا جز ايستادگى و استقامت يك ملت شجاع و مؤ من به اهداف و به راه خود توانست اين مو ج را بتدريج سراسرى كند؟ اين چيزها تدريجى است دفعى نيست و آثار آن را در بلند مدت مى شود فهميد. بيست و چهار سال است كه ما با مشكلات دست و پنجه نرم مى كنيم ؛ اما در تمام اين مدت پيش رفتيم و در يك نقطه متوقف نشديم .
كسانى كه سعى مى كنند دايم آيه ياءس بخوانند و دلها را نااميد كنند، اگر دشمن و عامل دشمن نباشند، غافلند و به قضايا نگاه وسيع ندارند. ما وقتى به قضايا نگاه وسيع مى كنيم ، مى بينيم امروز جمهورى اسلامى توانسته است در ملتهاى مسلمان بيدارى ايجاد كند.... حالا عد ه يى در داخل كشور ما بيايند و شعار برگشتن امريكا را بدهند! اين نشانه نهايت غفلت و ضعف و زبونى و ذلت پذيرى در دلهاى خود اينها نيست ؟ ما به فضل اسلام ، قوى هستيم . ما بايد قوّت خودمان را بشناسيم و از آن استفاده كنيم . در درجه اول هم بايد كارايى خود را در د اخل كشور نشان دهيم . كارايى هم يك چيز معجزنشان نيست ؛ هركس اگر به وظيفه خود عمل كند، راه خود را بشناسد و از آن تخطى نكند، اين مى شود كارايى ؛ هم در مورد دولت اين طور است ، هم در مورد قوه قضاييه اين طور است ، هم در مورد مجلس شوراى اسلامى اين طور است ، هم در مورد شوراهاى اسلامى اين گونه است . كسانى كه در شوراهاى اسلامى انتخاب شده اند، بايد به اعتماد مردم پاسخ بدهند و واقعا از سياسى كارى و كارهايى كه اسلاف آنها بعضا انجام دادند و مردم را از بعضى امور دلزده كردند، دورى بگزينند؛ به كار بپردازند و حقيقتا به م ردم نشان دهند كه مى خواهند براى آنها كار كنند. دولت و مجلس شورا و قوه قضاييه هم راه كسب محبوبيتشان در نظر مردم جز اين چيز ديگرى نيست . مردم اسلام و نظام اسلامى را دوست مى دارند. با تلقين دشمنان و با كار و ميداندارى بازيگران سياسى دنيا و دنباله روى توپ جم ع كنانشان در داخل نمى شود نظر مردم را از نظام اسلامى برگرداند. شما به هر جاى كشور برويد، همين طور است . وقتى شما به سيستان و بلوچستان و شهرهاى دور از مركز و ساير نقاط كشور مى رويد و نگاه مى كنيد، مى بينيد همين طور است ؛ مردم از اعماق وجودشان نظام اسلامى را مى خواهند؛ منتها از اين نظام اسلامى توقعاتى دارند و اين توقعات بايد برآورده شود. اين توقعات ، بحق هم هست ؛ توقع عدل و رفاه و پيشرفت در امور زندگى و برطرف شدن مشكلات و كم شدن شكافهاى طبقاتى و برخوردار نشدن عزيزانِ بى جهت در ميدان سياست و اداره كشور را دارند؛ اين توقعات ، توقعات درستى است ؛ همين چيزهايى است كه اسلام به ما و مردم ياد داده ؛ اينها تعليمات اسلامى است . رفتار بزرگان صدراسلام و كسانى كه الگوى مردم و الگوى ماها هستند، براى ما نقل شده ؛ اين جزو فر
هنگ ملت ما در طول سالهاى متمادى است . ما بايد به اين توقعات عمل كنيم ؛ حتى اگر لازم است ، بايد بر خودمان سخت بگيريم و فشار بياوريم تا بتوانيم آنچه را كه بر عهده ماست ، انجام بدهيم و ان شاءاللّه بر مشكلات فائق بياييم . مردم نظام را دوست دارند؛ ما هستيم كه وظيفه داريم طبق موازين نظام اسلامى در همه بخشها عمل كنيم .
اميدواريم خداوند متعال نظر لطف خود را از اين ملت ، از اين كشور و از اين نظام اسلامى برندارد و همچنان كه تا امروز به فرمايش امام در همه ادوارِ نظام جمهورى اسلامى و در همه پيچ و خمها و فراز و نشيبها دست قدرت الهى به ما كمك كرده و ما آن را در موارد مختلف حس كرده ايم و ديده ايم ، در آينده هم در آزمايشها و امتحانهاى گوناگونى كه پيش روى ما خواهد آمد، دست قدرت الهى به ما كمك كند و ما هم بندگان شايسته يى براى حفظ امانت الهى و ان شاءاللّه كسب رضايت پروردگار باشيم . خداوند همه شما و ما را مشمول ادعيه زاكيه حضرت ب قية اللّه (ارواحنافداه ) كند و روح مطهر امام بزرگوار و شهداى ابرار را مشمول رحمت و فضل خود قرار دهد.

والسّلام عليكم و رحمة اللّه و بركاته
 
امتیاز دهی
 
 

تعداد بازديد اين صفحه: 1409
   

 

 

 

خانه | بازگشت |
Guest (PortalGuest)

مهر حوزه
مجری سایت : شرکت سیگما