مصطفی صادقی: امام حسین(ع) از چه زمانی برای جنگ مهیا شد؟ عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت: زمانی که امام حسین(ع) حرکت خود را آغاز کرد نیت جنگ و ساز و برگ جنگی نداشت، اما پس از اینکه حر جلوی ایشان را گرفت، شرایط متفاوت شد و برخی کوفیان نیز به امام(ع) پیوستند و جنگ‌آوری کردند. به گزارش روابط عمویم پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی به نقل از خبرگزاری ایکنا، نشست «جنگ‌آوران عاشورا» سه‌شنبه ۹ شهریور با سخنرانی حجت‌الاسلام مصطفی صادقی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، برگزار شد که در ادامه متن آن را می‌خوانید؛
امام حسین(ع) از مدینه بدون ساز و برگ جنگی به سمت مکه راه افتادند و فقط با خانواده به سمت مکه آمدند تا با یزید بیعت نکنند و آن زمان بحثی از جنگ نبود. وقتی که جلوتر آمدند، البته غیر از خانواده، عده‌ای همراهشان بودند. این خانواده به مکه آمدند و وقتی به سمت کوفه راه افتادند، یک عده از مردم دنبال حضرت(ع) بودند و وقتی که خبر شهادت مسلم در میان راه اعلام شد، یک عده برگشتند که مشخص نیست چند نفر بودند اما مورخان گفته‌اند همان کسانی همراه شدند که از مدینه همراه بودند. البته کسانی که منصرف شدند و از امام(ع) جدا شدند، همین‌جا بود و برخلاف آنچه مشهور است، در شب عاشورا، کسی نرفته است. وقتی شهادت مسلم و هانی اعلام شد، برخی برگشتند و مشخص نیست که تعداد آنها چقدر بود یا هدف آنها از همراهی امام(ع) چه بود. البته چون امام(ع) برای حکومت به کوفه رفت، احتمالاً آنها از این حیث همراهی می‌کردند و وقتی دیدند اوضاع کوفه خطرناک است برگشتند.
همچنین آرایش سپاه امام(ع) مهم است که صبح عاشورا جناح راست و چپ را تنظیم می‌کنند و اینها را به دست حبیب و زهیر می‌سپارد و قلب سپاه نیز مشخص می‌شود. امام(ع) دو بار فرمود که من جنگ را آغاز نمی‌کنم؛ زمانی که با حر روبه‌رو شدند و روز عاشورا هم شمر اهانتی کرد و یکی از یاران امام(ع) خواست جواب بدهد، اما امام(ع) فرمود که آغازگر جنگ نخواهم بود. بنابراین، خروج امام(ع) از مدینه و مکه ظاهرا بدون قصد جنگ بود.
علاوه بر این، نظریه‌ای شهادت فدیه‌ای، سیاسی و عرفانی را مطرح می‌کند که مشهور آن نظریه شهادت و حکومت است. حال باید دید آیا در عاشورا جنگی رخ داد یا کشتار بود؟ از آرایش سپاه می‌فهمیم که جنگ است و ظاهرا امام(ع) بدون ساز و برگ جنگی بود و قرائنی هم وجود دارد که نشان می‌دهد برخی اصحاب ساز و برگ جنگی نداشتند.

تعداد کشته‌شدگان به دست اصحاب حسین(ع)
سوال اصلی ما حل تعارض بین این بحث‌هاست که آیا جنگی رخ داد و چند نفر کشته شدند؟ و یکی از شواهد، آمار و ارقامی است که ارائه شده؛ مثلاً جناب قاسم(ع) سی و پنج نفر را کشت یا بنا بر نقل صدوق، حضرت علی‌اکبر(ع) پنجاه و چهار نفر را کشت. در مورد حضرت عباس(ع) صد و هشتاد نفر گفته شده که با شواهد همخوانی ندارد و حر نیز هجده یا صد و هشتاد نفر را کشت و عجیب‌تر از همه ابن شهرآشوب است که می‌گوید امام(ع) ۱۹۵۰ نفر را کشت. بنابراین، باید دید جنگ به چه صورت بود. همچنین اینها با خانواده آمدند و امام(ع) تا میانه راه همراه با خانواده بود، پس چه کسانی به آن حضرت(ع) کمک کردند؟ کوفیان کمک کردند و برخلاف گفته‌ها که کوفیان بی‌وفا هستند، اینطور نیست و بسیاری به امام(ع) نامه نوشتند و حبیب و مسلم به امام(ع) ملحق شدند.
باید دید چه شواهدی برای جنگ نکردن هست. وقتی امام(ع) حرکت می‌کند، امان‌نامه‌ای می‌آورند و امام(ع) در همان مکه پاسخ دادند و خبری از جنگ نبود. جلوتر که می‌آییم خبر فرزدق است که می‌گوید با مادرم به سمت حج می‌رفتیم و نزدیک مکه امام(ع) را دیدم و می‌گوید که امام را با شمشیر و کمان و سپر دیده‌‌ام. شاید بتوان اینها را به سلاح مسافر تعبیر کرد که عرب در مسافرت‌ها همراه خود می‌برد. در عاشورا امام(ع) عمامه بر سر گذاشت و نعلین به پا داشت. برخی شهدا نیز بدون جنگ شهید شدند و می‌گویند قاسم(ع) پیراهن و شلوار بدون زره به تن داشت. یکی دیگر از نوجوانان نیز با چوبی به سمت دشمن رفت. در غارتی که پس از شهادت امام(ع) گزارش شده نیز وسایل جنگی چندانی نمی‌بینیم و لباس و زیورآلات زنان غارت شد.

دیدن حر و تغییر روش
این شواهد نشان می‌دهد که چندان بحث جنگ مطرح نبود، اما پس از اینکه امام(ع) حر را دید، شواهدی را پیدا می‌کنیم. او می‌گوید تا وقتی که اینها کم هستند می‌توانید مقابله کنید و امام(ع) می‌گویند که شروع‌کننده جنگ نیستم و سپس صحبت جنگ و تجهیزات امام(ع) مطرح و از نیروهای کمکی سخن گفته می‌شود که امام(ع) حبیب بن مظاهر را به اطراف فرستاد تا از قبیله بنی‌اسد افرادی آورده شوند و سپس آنها برای دفاع و جنگ آمدند، اما عمر سعد جلوی آنها را گرفت و جالب است که حبیب برگشت و خود را به کربلا رساند.
کوفیانِ شهید را چهل نفر گفته‌اند، غیر از این مورد می‌بینیم که از مجموع شهدای کربلا حدود بیست نفر خانواده امام(ع) بودند و ۵۰ نفر باقیمانده نیز اکثرا کوفیان بودند. حال باید به سراغ جنگ‌آوران برویم و ببینیم چه کسانی بودند و چه وسایلی داشتند. پس از ملاقات با حر، چهار نفر با طرماح آمدند و حر جلوی اینها را گرفت و امام فرمود که نباید چنین کاری کنید و حر کوتاه آمد. این چهار نفر به امام(ع) ملحق شدند و با تجهیزات جنگی آمده بودند.
ضحاک بن عبدالله نیز یکی دیگر از افرادی است که تا آخر با امام(ع) بود و زنده ماند. البته به امام(ع) گفته بود که اگر ببینم کاری از من ساخته نیست می‌روم و در لحظات آخر ضحاک از امام(ع) اجازه گرفت و رفت. وقتی که آمد، ۱۵ نفر به دنبالش رفتند و بعد به دلایل قبیله‌ای رهایش کردند. مسلم بن عوسجه نیز مجهز بود و شب عاشورا به امام(ع) گفت که ما از شما دفاع می‌کنیم. حبیب نیز افرادی را کشت. از دیگر افراد بُریر است که جنگ‌آور بود و باید از نافع بن هلال نیز نام ببریم. عابس شاکری هم از افرادی بود که زره و کلاه‌خود داشت. اینها برخی کوفیانی بودند که به امام(ع) پیوستند و از زمانی مسئله پیوستن و جنگیدن مطرح شد که جلوی راه امام(ع) را گرفتند.
منبع: خبرگزاری ایکنا
کلمات کليدي
اخبار پژوهشکده تاریخ و سیره, سلسله نشست های عاشورایی با حضور اساتید حوزه و دانشگاه
 
امتیاز دهی
 
 

[Part_Lang]
[Control]
تعداد بازديد اين صفحه: 228
Guest (PortalGuest)

پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي - دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم
مجری سایت : شرکت سیگما