شنبه 20 آذر 1389
انديشه ابن عربي
ناشر:
نشر علم
ناشر اصلي:
تهران
نوبت و سال انتشار:
چاپ اول 1387
چكيده:
كتاب حاضر مجموعهاي است از مقالات گوناگون مؤلف درباره ابن عربي.
توضيحات:
در ابتدا لازم به ذكر است كه كتاب حاضر مجموعهاي است از مقالات گوناگون مؤلف درباره ابن عربي. اين مقالات در مجلات گوناگون به چاپ رسيده بود و پس از بازنگري و ويرايش جديد در قالب كتاب به محضر خوانندگان عرضه ميشود. در اين كتاب سعي شده است كه فصلبندي و چيدمان مقالات به گونهاي باشد كه با ظهور اسماء در عالم خلقت و قوس نزول هماهنگ باشد. گرچه اين سعي خالي از اشكال نبوده و از آن دقت و انتظار كافي برخوردار نخواهد بود، چون كتاب از مجموعه مقالاتي تشكيل شده كه مقاله قبلاً در مجلهاي جداگانه چاپ شده و از ابتدا براي اين منظور خاص تأليف نشده است. نويسنده به گفتة خود هر مقاله را حداقل دهبار بازرسي و جرح و تعديل نموده تا بدينوسيله قلم ثقيل و مبهم ابنعربي و شارحان وي را به قلمي سادهتر قابل استفادهتر براي پژوهشگران قرار دهد. فصلبندي و مطالب مطرح شده در كتاب بدينصورت است: فصل اوّل «زندگي نامة ابن عربي» است. آنچه در اين فصل بارز گشته مهاجرتهاي اوست تا نشان داده شود كه ابن عربي تنها پدر عرفان نظري نيست بلكه مرد ميدان عمل هم بوده است. چنان عطشي براي يادگيري در خانة جان او شعلهور بوده كه او را از اين شهر به آن شهر از غرب عالم اسلام تا به شرق آن به حركت در آورده و به دنبال استاد كشانده تا جايي كه هر چيزي از استادي يا محدثي و يا پيري ميشنيده كه ميتوانسته چيزي از او بياموزد، به دنبال او رفته و زانوي ادب بر زمين نهاده نكته بسيار مهمي كه مؤلف مدّعي ميشود كه پس از تحقيقات فراوان بدان دست يافته است و اين فصل هم به گونهاي آنرا قوّت ميبخشد اين است كه ابن عربي در سال598 يعني در سن 38 سالگي براي اوّلين بار به شرق عالم اسلام يعني مكّه آمده و درست در همان سال نوشتن فتوحات مكيه را هم شروع كرده است و تا يك سال قبل از وفاتش 638 هجري قمري (1240 ميلادي) ادامه يافته. بنابراين از نظر مؤلف عمده افكار ابن عربي تا اين سال توسط اساتيد عالم غرب اسلام شكل گرفته و لذا اينكه برخي ميگويند: در غرب عالم اسلام اخباريگري حاكم بوده و مباحث عميق تنها در عالم شرق اسلام جريان داشته است ديدگاه درستي به نظر نميرسد. فصل دوّم اين اثر دربارة «انسان كامل» است. در واقع اين اوّلين بحثِ اين كتاب دربارة افكار ابن عربي است و علّت اينكه در اوّل آمده آن است كه آفرينش با اسماء شروع ميشود و اسم الله كه جامع جميع اسماء است مظهرش انسان كامل است. ابن عربي كتاب فصوص خود را نيز به همين دليل با «فصّ آدمي» شروع ميكند. در بررسي انسان كامل به مقام «كُن» ميرسيم كه عارف با اين مقام در عالم تصّرف ميكند و به خلق كارهاي خارق العاده ميپردازد. لذا فصل سوّم به تسخير و تصّرف در عالم اختصاص يافته است. اين تسخير با آموزش اسماء صورت ميگيرد و به دنبال خود بحث خلقت و چگونگي آن را پيش ميآورد كه آيا خلق از عدم است يا از اعيان ثابته؟ لذا در فصل چهارم، خلق و آفرينش آمده است. از آنجايي كه دانستن خلقت نيازمند به دانستن عوالم خيال مطلق و مقيد است و فرق عالم خيال و عالم واقع را به دنبال خود ميآورد و منجر به بحث خواب و رويا ميگردد، فصل پنجم به خواب و رويا اختصاص يافته است. چون تمام اين كارهاي خارقالعاده از روي رحمت الهي بر عارف است خداوند قلب او را وسيع ميگرداند تا قابليت آن را مييابد كه حق تعالي را در خود جاي دهد، در فصل ششم «رحمت» آمده است. و به دليل اينكه رسيدن به اين مقام مخصوص اولياست، فصل هفتم به «ولايت و ختم آن» اختصاص يافته و از طرفي چون ولايت باطن نبوّت است و اين ولي است كه از ظاهر قرآن به باطن آن ميرسد و لطايف و اشارات آن را درك ميكند، فصل هشتم، «تأويل» را مورد بحث و بررسي قرار ميدهد. از آن جهت كه ولي همة عالم را مظهر اسماء جمال و جلال الهي ميگيرد و هدايت وضلالت را به اسماء نسبت ميدهد و كار نبي را تنها ابلاغ شريعت ميداند در حالي كه هدايت در دست خداوند است، فصل نهم به بررسي «تكثر اديان يعني پلوراليسم ديني» ميپردازد. در فصل دهم به نظرات استاد آشتياني دربارة ابوالعلاء عفيفي، محمدمصطفي حلمي، گوبينو و بروكلمان، هانري كربن، اقبال، ادوارد براون، ويليام چيتيك و آقا محمدرضا قمشهاي اشاره ميشود. بعنوان مثال ديدگاه ايشان دربارة چيتيك همانند هانري كربن مثبت است و دربارة آقاي چيتيك در تقريظي كه بر تصحيح كتاب نقد النصوص جامي كه توسط چيتك انجام يافته بود مينويسند: «دوست دانشمند فاضل بارع و مدقق، برادر عزير آقاي ويليام چيتيك و فقهاللهتعالي... اهل فن بعد از سير اجمال در اين كتاب نفيس به مراتب و درجات فضل و كمال و استعداد وجودت فهم ذاتي و دقت نظر جبلي توأم با سعي و كوشش وافر آقاي چيتيك پيميبرد».
|