به گزارش روابط عمومی دفتر تبلیغات اسلامی، حجتالاسلام والمسلمین عباس حیدری پور در دومین روز مراسم رونمایی از کتاب «بررسی عیارتمدنی جمهوری اسلامی» که در مرکز همایشهای غدیر برگزار شد، به ارائه مقاله خود با عنوان مقاله «بررسی دوگانگی نهاد علم در جمهوری اسلامی ایران و ارزیابی تمدنی آن» پرداخت و اظهار داشت: در این مقاله به شکل گیری نهادهای دوگانه آموزشی در غرب و ایران (متأثر از غرب) اشاره می شود.
وی افزود: در ادامه این مقاله به وضعیت تحققیافته، حین و پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران یعنی حضور دو نهاد حوزه و دانشگاه به عنوان دو نهاد علمی و آموزشی اشاره شده است.
این پژوهشگر حوزوی در پاسخ به پرسشی مبنی بر این که آیا دوگانگی نهادهای علمی مرجع در جمهوری اسلامی دسترسی به افق های تمدنی یا مسیر تمدنسازی جمهوری اسلامی را تسریع کرده یا کند نموده است؟ گفت: در بخش نظری این مقاله سعی شده است سیری استدلالی درباره جایگاه علم و نهاد علم در افق تمدنی ارائه شود.
وی بیان کرد: در ادامه این مقاله، پس از اثبات ضرورت وحدت نهادی، دو گزینه حوزه و دانشگاه بهعنوان گزینه های موجود جمهوری اسلامی برای معرفی به عنوان نهاد وحدانی تمدنی، به دلایل خاص خود رد میشوند و نهایتا تصریح میشود که تمدن نوین اسلامی، نهاد علمی خاص خود را میطلبد؛ در همین سیاق تلقی نخبگانی از طریق واکاوی گفتمان وحدت حوزه و دانشگاه مورد بررسی و دقت نظر قرار میگیرد.
حجتالاسلام والمسلمین حیدری پور افزود: در این بررسی انواع تلقیها و تقسیمبندیهای نخبگان از وحدت این دو نهاد مورد خوانش نهادی و وزن کشی از این منظر قرار گرفته است، سپس با ورود تفصیلی پنج سند مهم علمی کشور بر اساس معیارهای پنجگانه به دست آمده در بخش نظری مورد ارزیابی قرار گرفته است.
وی بیان کرد: در گفتمان وحدت حوزه و دانشگاه، به دلیل روشن نبودن تعریف از وحدت یا به هر دلیل دیگر، این وحدت صرفا به همکاری دو نهاد علمی تفسیر شده است؛ یا لااقل این امر قدر متیقن بوده است. خصوصا اینکه موضوع این همکاریها عمدتا ناظر به علوم انسانی شکل گرفته و کل نظام دانشی با انواع آن از حیطه این همکاری ها بهره مند نبوده است.
این پژوهشگر حوزوی گفت: به لحاظ ایجاد ارتباط ساختاری و نهادی، اقدامات عینی و نیز اسناد بالادستی، عمدتا زمینه ساز بودهاند و خود ارتباط نهادی به شکل موجبه جزییه و بسیار محدود در اسناد و در تجربه شکلدهی نهادهای با هویت دوگانه حوزوی و دانشگاهی به انواع گونههای آن، روی داده است.
وی بیان کرد: نسبت کلان نهادی حوزه و دانشگاه برای رسیدن به نهاد واحد تراز تمدنی، اساسا در اسناد بالادستی به شکل شفاف هم ظهور پیدا نکرده و در عمل نیز جریان عمومی برنامهریزی و بویژه اجرایی کشور حتی از خود این اسناد هم فاصله قابل توجهی دارد.
حجتالاسلام والمسلمین حیدری پور به تشریح بخشهایی از مقاله «بررسی دوگانگی نهاد علم در جمهوری اسلامی ایران و ارزیابی تمدنی آن» پرداخت و گفت: در عالم مسیحیت با شکلگیری فضای رنسانس از دل مدار سنتی آن زمان، مدارس بوجود آمد که ارتباطی نیز با مدارس مسیحی داشت؛ این دوگانگی تا حدی به وجود آمد و به تدریج سنتیها تحت تأثیر مدارس نوین قرار گرفته و در ادامه فضای منسجم نوین ایجاد شد.
وی افزود: همیشه در کشور ما یک نهاد مستقل آموزشی با نام حوزههای علمیه وجود داشته است و در مواجهه با عالم غرب مدارس نوینی در کشور بهوجود آمد. در ایران نسخه دوم مدارس غربی شکل گرفت که در واقع ترجمه شده مدارس غرب بود و دو سیستم آموزشی بوجود آمد که کاملا با یکدیگر متفاوت بودند. جمهوری اسلامی نیز پس از پیروزی این وضعیت میدانی را به ارث برد.
حجتالاسلام والمسلمین حیدری پور با بیان اینکه بحث تمدن و اطلاق عنوان تمدن دارای یک وحدت درونی است گفت: کلانترین درونیات یک تمدن باید به همان میزان وحدت تمدنی داشته باشند؛ لذا ما باید حتما به وحدت نهادی برسیم.
وی به تبیین شاخصههای وحدت نهادی پرداخت و گفت: نهاد علم باید نظام و حساسیتهای واحدی داشته باشد، یعنی مشخص باشد که به چه مسائلی میپردازد و چه مسایلی را باید رها کند؛ در واقع باید نظام ارزشی مسئلههای علمی تشکیل شود.
این پژوهشگر حوزوی گفت: باید تلاشهای این نهاد ناظر به نیازهای تمدنی باشد، گفت: تمام نهادهای علمی باید رسمیت و ارجاع پذیر باشند تا وقتی مسئلهای مطرح شد، همه بخشها برای حل آن دست به کار شوند. مراد از نهاد در این بخش سازمان نبوده و نهاد به عنوان یک مقوله اجتماعی، فرهنگی، تمدنی مطرح میشود.
وی با بیان اینکه بررسی اسناد و تجربه عملی جمهوری اسلامی نتیجهای شفاف را در زمینه وحدت نهادی نشان میدهد، عنوان کرد: اسناد کشور ما هیچ صراحتی به وحدت نهادی وجود ندارد.
حجتالاسلام والمسلمین حیدری پور خاطرنشان کرد: اگر بخواهیم بدبینانه بنگریم باید گفت که اگر وحدت نهادی را یک ضرورت حرکت تمدنی بدانیم، در اسناد و عملکرد ما دیده نمیشود. اما نگاه خوشبینانهتر این است که در فضای حوزه و دانشگاه مسائل وحدتی به صورت گفتمان شکل گرفته است و برخی سازمانهای مشترک حوزوی و دانشگاهی نیز عملکردهایی در این عرصه داشتهاند.